اخبار ایران

تبدیل «پاتراس پل» از امام جماعت به شاگرد عیسی مسیح

داستان زندگی «پاتراس پل»، حکایت تبدیل شدن از امام جماعت به شاگردی عیسی مسیح را بیان می‌کند.

«پاتراس پل» معروف به «پیتر پل» امام جماعت مسلمانی بود که به مسیحیت گروید. وی در سال ۱۹۶۸ در یک محله فقیرنشین در پاکستان و در خانواده‌ای متعصب و متعهد به اهل سنت به دنیا آمد. وی در سال ۲۰۰۰ زمانی که ۳۲ ساله بود قاری قرآن شد و همزمان نیز به امامت یک مسجد منصوب شد. وی به شهرهای مختلف پاکستان سفر می‌کرد تا اسلام را تبلیغ کند اما در سال ۲۰۰۳ نسبت به باورهایش دچار شک و تردید شد.

پیتر که اکنون به یکی از شاگردان عیسی مسیح تبدیل شده، به دلیل سختی‌های بسیار و جفاهایی که دیده در یک مکان مخفی در پاکستان زندگی می‌کند. وی که به تازگی با «استیفان جورج» خبرنگار «آسیا نیوز» ملاقات کرده، زندگی پرماجرای خود را برای وی تعریف می‌کند.

او درباره زندگی خود به استیفان می‌گوید: « هفته عید قربان بود و من داستان قربانی ابراهیم و اسماعیل را می‌خواندم. در قرآن آمده که ابراهیم چشمانش را بست و گلوی اسماعیل را برید، اما وقتی چشمانش را باز کرد، بره‌ای قربانی شده بود. این سئوال در ذهنم شکل گرفت: این بره از کجا آمد؟ این بره بزرگ‌تر از اسماعیل بود که جان خود را فدای او کرد. جستجوی پاسخ مرا به انجیل کشاند، کتابی که یکی از دوستانم به من داده بود. در آنجا با سخنان یوحنا مواجه شدم: «زیرا خدا به قدری مردم جهان را دوست داشت که یگانه پسر خود را فرستاد تا هر که به او ایمان آورد، هلاک نگردد بلکه زندگی جاوید بیابد» (یوحنا ۳:۱۶) و «اینک بره خدا که گناهان جهان را برمی‌دارد» (یوحنا ۱:۲۹). در خفا عیسی را به‌عنوان نجات‌دهنده خود پذیرفتم و با اشتیاق شروع به خواندن کتاب مقدس کردم. از آن پس دعاهایم را تنها در نام عیسی انجام می‌دادم.»

از آنجایی که وی در سال ۲۰۰۵ ایمانش به عیسی مسیح محکم شد، ادامه داد: « در مسجدی در کشمیر امام جماعت بودم. در قلبم از دو ایمان مختلف پیروی می‌کردم و از خدا می‌خواستم راه درست را به من نشان دهد. یک شب در خواب صدایی شنیدم که گفت: «من راه هستم، حقیقت هستم.» صبح زود که برای اذان به مسجد رفتم، یکی از شاگردانم متوجه شد که به‌جای اذان، چیز دیگری می‌گویم. او مرا متهم به کفرگویی کرد و به همراه دیگران به من حمله کردند. آنها مرا با مشت، لگد و چوب کتک زدند و در نهایت به زندان انداختند. یک سال را در زندان گذراندم.

در زندان معجزه‌ای را تجربه کردم، احساس قدرت درونی داشتم و ایمانم به مسیح راسخ‌تر شد. روز اول زندان، فردی ناشناس به من لباس تمیز داد و از من حمایت کرد. با وجود خطرات، عیسی همیشه با من بود.»

پاتراس از مراجعه همسرش به قاضی گفت و اینکه توانسته بود بی‌گناهی‌اش را ثابت کرده و آزادی پاتراس را بگیرد، اما پس از آزادی از زندان، زندگی برای خود و خانواده‌اش بسیار سخت‌تر شد. وی در این باره گفت: « ما مجبور شدیم روستای خود را ترک کنیم، زیرا خانواده، دوستان و اقواممان دشمن ما شدند. در یک شب سرد زمستانی، من، همسرم و شش فرزندم بدون سرپناه و لباس کافی در خیابان ماندیم. اما ایمانمان به عیسی ما را ثابت‌قدم نگه داشت.

ما اکنون در یک خانه کوچک درحاشیه شهر سکونت داریم و زندگی خود را از طریق کمک‌های دیگر مسیحیان می‌گذرانیم، اما بزرگ‌ترین ترس من برای سه دخترم است که ممکن است قربانی تغییر دین اجباری یا آزار شوند. تنها آرزویم این است که آنها در ایمان به عیسی ثابت‌قدم بمانند و پیام او را به دیگران برسانند.»

او در صحبت‌هایش از دیگر خانواده‌های مسلمان یاد کرد که چگونه مخفیانه به مسیحیت گرویده بودند، اما نمی‌توانستند ایمان خود را آشکار کنند. وی با اینکه در سال ۲۰۲۰ به دلیل وجود کتاب مقدس و یک کتاب دعای مسیحی در کیفش مجدد مورد حمله اسلام‌گرایان قرار گرفته بود، اما اظهار کرد که عاشق عیسی است و ایمان دارد که نجات تنها از طریق عیسی مسیح امکان‌پذیر است.

اکنون پیتر تصمیم دارد بر خلاف قوانین پاکستان، شناسنامه خود را تغییر دهد و خوهان ثبت هویت مسیحی خود و تضمین امنیت و آزادی برای خود و خانواده‌اش است.

«جوزف یانسن» فعال حقوق اقلیت‌ها نیز درباره این کشور مسلمان‌نشین می‌گوید: «قانون اساسی پاکستان، آزادی دین را تضمین می‌کند اما در عمل، تغییر دین برای مسلمانان غیرممکن است. سیاست‌های رسمی و قوانین نانوشته، مرتدان را در معرض خطر خشونت، تهدید و حتی قتل قرار می‌دهد.»

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO