دختر ۱۶ ساله مسیحی، قربانی تجاوز و تغییر دین اجباری

یک دختر ۱۶ ساله مسیحی اهل پاکستان پس از ربوده شدن، قربانی تجاوز و تغییر دین اجباری شد.
بار دیگر پاکستان شاهد ربوده شدن، تجاوز و تغییر دین اجباری یک دختر جوان مسیحی شد. این دختر ۱۶ ساله که به دلیل امنیتی و قوانین حمایتی هویتش محفوظ است، پس از نجات، تمام اتفاقات رخ داده از ربوده شدن تا تجاوزهای مکرر و وادار شدن به فحشا توسط رباینده خود را فاش کرد.
وی که اهل منطقه «مانانوالا» در استان پنجاب پاکستان است، در ۱۹ می ۲۰۲۵ توسط شخصی به نام «محمد عاصم» ۲۸ ساله و متاهل ربوده شد. این دختر به مدت سه ماه در اسارت این فرد بود و پس از آزاد شدن از دست رباینده خود گفت: «من برای آمادگی امتحانات و گذراندن دورههای آموزشی به یک آموزشگاه میرفتم که عاصم متوجه من شد. او ابتدا سعی کرد با هدایایی مرا فریب دهد، اما وقتی مخالفت کردم، شروع به آزار و اذیت من کرد.
عاصم پس از اینکه مرا ربود، با گرفتن اثرانگشت من بر روی کاغذهای سفید، اسنادی جعلی برای تغییر دین و ازدواج اجباری تهیه کرد تا ادعا کند من داوطلبانه مسلمان شده و با او ازدواج کردهام. او مرا به خانه خود منتقل کرد که همسر اولش این ازدواج را نپذیرفت و خانه را ترک کرد.»
این دختر ۱۶ ساله ادامه داد: « در روزهای بعد، عاصم بارها به من تجاوز کرد و به همراه مادرش مرا تحت فشار روانی قرار دادند تا باور کنم خانوادهام دیگر مرا نخواهند پذیرفت. آنها همچنین مرا مجبور به مصرف مواد مخدر کردند تا قدرت تفکرم را نیز از دست بدهم. آزارها تنها به اینجا ختم نشد، عاصم مرا به مکانهای مختلف میبرد و مرا وارد میکرد که با مردان دیگر همخواب شوم و از من به عنوان ابزاری برای درآمدزایی استفاده میکرد.
وقتی در مقابل او مقاومت میکردم مرا مورد آزار و شکنجه جسمی شدید قرار میداد. من در جهنم گرفتار شده بودم و هر روز از خدا میخواستم مرا بکُشد.»
خانواده این دختر ۱۶ ساله در ابتدای ربوده شدن دخترشان، به دلیل ترس و واکنشهای منفی در محل سکونتشان که عمدتا مسلمان بودند، از پیگیری رسمی خودداری کردند و با تمام تلاشهایشان برای یافتن دخترشان، با بیتوجهی پلیس مواجه بودند.
«کاترین ساپنا» نماینده سازمان «روح حقیقی مسیحیان» در پرونده آنها مداخله و به آنها کمک کرد و پس از آنکه خانواده این دختر با کمک بزرگان محلهشان به نتیجهای نرسیدند، این سازمان برای کمک به این خانواده وارد عمل شد و پس از پیگیریهای مداوم حقوقی، دادگاه را مجبور به اقدام در خصوص پرونده ربوده شدن دختر آنها کرد. ساپنا در اینباره گفت: « پلیس در ابتدا این پرونده را یک ازدواج عاشقانه خواند و از ثبت گزارش آدمربایی خودداری کرد. این الگویی تکراری در پروندههای مربوط به اقلیتهای دینی در پاکستان است.»
پیگیریهای این سازمان باعث شد که پلیس در اواسط ماه آگوست عاصم و دختر را بازداشت کند؛ اما این دختر قربانی، پس از بازداشت نیز در بیمارستان و بازداشتگاه مورد تحقیر قرار گرفت. قاضی این پرونده در نهایت پس از مشاهده وضعیت وخیم جسمی و روحی این دختر جوان، حکم آزادی موقت وی را صادر کرد تا تحت مراقبتهای پزشکی قرار گیرد در حالیکه وی فقط قربانی بود نه مجرم.
کاترین ساپنا درباره این پرونده تاکید بسیار کرد که این پرونده نمونه دیگری از خشونتهای گسترده علیه دختران مسیحی و دیگر اقلیتهای دینی ـ مذهبی در پاکستان است. وی افزود: «اولویت ما بهبود سلامت جسمی و روحی قربانی و پیگیری قانونی علیه عاملان این جنایت است.»