اخبار ایران

لرزه در ستون‌های قدرت تهران، با شکاف در ارتش و فروپاشی بازوی خارجی جمهوری اسلامی

افزایش موج نافرمانی در ارتش، پیوستن هزاران نفر به کارزار همکاری ملی و تضعیف بازوی خارجی جمهوری اسلامی، نشانه‌های آشکار لرزه در ستون‌های قدرت تهران است.

در روزهایی که نشانه‌های آشفتگی از درون ساختار نظامی ایران به بیرون درز کرده، منابع می‌گویند کشور در آستانه بحرانی تازه قرار دارد. گزارش‌های منتشر شده حاکی از موج عظیم نافرمانی در میان نیروهای مسلح می‌باشد، روندی که بنا بر گفته شاهدان، به سرعت در حال گسترش است و شکاف درونی در نظام را بیش از هر زمان دیگری آشکار کرده است.

بر اساس داده‌های منتشرشده، بیش از پنجاه‌هزار نفر از نیروهای نظامی و امنیتی به کارزار موسوم به «همکاری ملی» پیوسته‌اند؛ اقدامی که در بدنه حکومت موجی از نگرانی و سردرگمی پدید آورده است. برخی از افسران معترض اعلام کرده‌اند که هدف‌شان «بازگرداندن شکوه ایران» است، حتی اگر بهای آن زندان یا سرکوب باشد.

به گفته ناظران، این تحولات در حالی رخ می‌دهد که وحشت بی‌سابقه‌ای در سطوح امنیتی نزدیک به بیت رهبری شکل گرفته و فشارها برای کنترل اوضاع به اوج خود رسیده است.

هم‌زمان، بازوی خارجی جمهوری اسلامی نیز دچار تزلزل شده است. با کاهش نفوذ تهران در غزه و افول موقعیت گروه‌های مورد حمایت ایران به‌ویژه حماس، تحلیلگران از «قطع یکی از مهم‌ترین بازوهای خارجی نظام» سخن می‌گویند. در سطح بین‌المللی نیز، ائتلاف واشینگتن و تل‌آویو بیش از هر زمان منسجم‌تر به نظر می‌رسد.

در همین راستا، سخنرانی اخیر نخست‌وزیر اسرائیل در مجمع عمومی سازمان ملل، لحظه‌ای تعیین‌کننده بود. وی در برابر رهبران جهان، برنامه هسته‌ای ایران را «تهدیدی جهانی» توصیف کرد و خواستار بازگشت کامل تحریم‌ها شد. تحلیلگران می‌گویند پیام این سخنرانی برای سه مخاطب طراحی شده بود: جامعه جهانی، افکار عمومی اسرائیل و فرماندهان جمهوری اسلامی.

ترکیب این دو صحنه (ریزش در بدنه نظامی ایران و اجماع بین‌المللی علیه تهران)، چشم‌اندازی تیره و اجتناب‌ناپذیر برای جمهوری اسلامی ترسیم می‌کند. ناظران معتقدند که حکومت نه در برابر یک گزینه، بلکه در برابر مسیر ناگزیر سقوط قرار گرفته است.

گزارشات منتشر شده و تحولات اخیر، نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی با بحرانی چندلایه مواجه است؛ بحرانی که دیگر صرفا سیاسی یا اقتصادی نیست، بلکه به مرحله‌ای از فرسایش ساختاری در وفاداری نیروهای مسلح و دستگاه امنیتی رسیده است.

در نظام‌های متمرکز قدرت، هنگامی که انسجام در بدنه نظامی از دست می‌رود، پایداری سیاسی به سرعت فرو می‌پاشد. اگر گزارش‌ها از پیوستن ده‌ها هزار نفر از نیروهای نظامی به حرکت‌های اعتراضی صحت داشته باشد، ایران عملا در آستانه بحران فرماندهی و کنترل قرار گرفته است.

از سوی دیگر، کاهش نفوذ منطقه‌ای و شکست‌های پیاپی بازوهای نیابتی جمهوری اسلامی به‌ویژه در غزه، لبنان و عراق، به معنای فروپاشی دکترین عمق استراتژیک تهران است. در نتیجه، جمهوری اسلامی در شرایطی بی‌سابقه گرفتار شده است که از درون با نافرمانی و از بیرون با انزوای فزاینده و تهدید نظامی مستقیم روبه‌روست.

در عرصه بین‌المللی نیز ائتلاف آمریکا، اسرائیل و متحدان عربی، نشانه‌هایی از شکل‌گیری یک محور جدید علیه تهران وجود دارد، محوری که هدفش نه صرفا مهار، بلکه تغییر رفتار بنیادین نظام ایران تلقی می‌شود.

به باور کارشناسان، آنچه امروز در حال وقوع است، نه یک بحران گذرا، بلکه نقطه عطفی در مسیر تحول سیاسی ایران است. در این شرایط، مسیر پیش‌روی حکومت میان دو گزینه محدود می‌شود: اصلاح بنیادین یا سقوط تدریجی. همچنین نشانه‌ها از درون و بیرون، حاکی از آن است که زمان برای انتخاب، رو به پایان است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا