خیزش مردمی همزمان با سقوط تاریخی ریال و فریاد بازگشت شاهزاده در تهران

اعتراضات تهران همزمان با سقوط ریال و تشدید بحران اقتصادی جمهوری اسلامی، فریاد نان و آزادی و خواهان بازگشت شاهزاده، در تهران بلند شد.
همزمان با تشدید بحران اقتصادی در ایران، موج تازهای از اعتراضات خیابانی پایتخت را فرا گرفته است؛ اعتراضاتی که اینبار از دل بازار و توسط بازاریان و صاحبان مغازهها شکل گرفته و نشانهای جدی از عمق نارضایتی عمومی نسبت به وضعیت معیشتی و مدیریت اقتصادی جمهوری اسلامی به شمار میرود.
روزنامه آلمانی «بیلد» طی گزارشی درباره این تحولات نوشت: «آیا دیگر برایشان (جمهوری اسلامی) کافی است؟»
این روزنامه افزود برای دومین روز متوالی هزاران نفر در ایران به ویژه تهران، به خیابانها آمدهاند؛ معترضانی که عمدتا از بازاریان و کسبه پایتخت هستند و با تعطیلکردن مغازههای خود، دیگران را نیز در شهرهای مختلف به پیوستن به اعتراضات دعوت کردهاند.
بر اساس گزارش شاهدان عینی، روز گذشته دوشنبه ۲۹ دسامبر برابر با ۸ دی، شمار بسیاری از مغازهها در تهران کرکرههای خود را پایین کشیدند و بخشهایی از بازار بزرگ تهران و همچنین بازار طلا به اعتصاب پیوستند. اقدامی که از نگاه ناظران، هشداری جدی برای حاکمیت محسوب میشود؛ چرا که بازار همواره یکی از ارکان سنتی اقتصاد و قدرت در ایران بوده است و این اعتراضات تا به امروز ادامه یافته و به شهرهای دیگر نیز رسیده است.
دلیل اصلی خشم عمومی، سقوط شدید ارزش ریال ایران در برابر دلار آمریکا است. نرخ ارز روز یکشنبه به پایینترین سطح تاریخی خود رسید و هر دلار آمریکا با ۱۴۲ هزار تومان معامله شد؛ این در حالی است که تنها یک هفته قبل، نرخ دلار ۱۳۸ هزار تومان بود.
کاهش شتابان ارزش پول ملی ایران، موج تازهای از تورم را بهدنبال داشته و قیمت کالاهای اساسی را بهطور چشمگیری افزایش داده است. بر اساس آمار رسمی مرکز آمار دولتی ایران، تورم سالانه در ماه دسامبر به ۴۲٫۲ درصد رسیده و فشار اقتصادی بر خانوادهها به سطحی بیسابقه افزایش یافته است.
طبق همین آمار، قیمت مواد غذایی دستکم ۷۲ درصد و قیمت داروها دستکم ۵۰ درصد افزایش یافته است؛ مسئلهای که بهویژه اقشار ضعیف، سالمندان و بیماران را در تنگنای شدید قرار داده است.
جمهوری اسلامی مطابق الگوی همیشگی خود، بهجای پاسخگویی به مطالبات اقتصادی، با ابزارهای امنیتی به استقبال معترضان رفت. گزارشها حاکی از آن است که نیروهای حکومتی با گاز اشکآور و آبپاش به مقابله با تجمعکنندگان پرداختند.
در همین حال، معترضان در شعارهای خود خواستار بازگشت شاه شدند؛ شعاری که نشاندهنده عبور بخشی از جامعه از اصلاحطلبی و اعتراض صرفا اقتصادی و حرکت بهسوی مطالبه تغییرات بنیادین سیاسی است. در میانه این تحولات، خبر ارائه استعفای «محمدرضا فرزین» رئیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی نیز منتشر شده است؛ موضوعی که از نگاه تحلیلگران، نشانهای دیگر از آشفتگی عمیق در ساختار اقتصادی حکومت بهشمار میرود، مسئلهای که نشان دهنده به آخر خط رسیدن جمهوری اسلامی از نظر اقتصادی میباشد.
با این حال، مقامات حکومتی همچنان میکوشند با ادبیات تبلیغاتی، واقعیت بحران را انکار کنند. «علیاکبر پورجمشیدیان» معاون وزیر کشور در امور امنیت و اجرای قانون، مدعی شده که نوسانات ارزی «علل روانی» دارد و از مردم خواسته هوشیار، صبور و همکار باشند و تحت تاثیر دسیسههای دشمن قرار نگیرند. روزنامه بیلد در واکنش به این اظهارات مینویسد، اینکه مردم هنوز تحت تاثیر چنین حرفهایی قرار بگیرند، بسیار بعید به نظر میرسد.
در کنار فشارهای اقتصادی و امنیتی، قوه قضائیه جمهوری اسلامی نیز تهدیدها علیه معترضان را افزایش داده است. این نهاد اعلام کرد: «هر کسی که در خیابانها تظاهرات کند، تحت تعقیب قرار خواهد گرفت.»
«غلامحسین محسنی اژهای» رئیس قوه قضائیه نیز هشدار داد: «هر کس این هشدارها را نادیده بگیرد، باید توسط نهادهای مربوطه بهطور قاطع تعقیب و مجازات شود.»
برای بسیاری از مسیحیان ایرانی و ناظران مسیحی در سراسر جهان، آنچه امروز در ایران میگذرد تنها یک بحران اقتصادی نیست، بلکه تصویری از رنج انسانی، بیعدالتی ساختاری و فقدان کرامت انسانی است. افزایش قیمت غذا و دارو، خانوادههای بیشماری را در برابر انتخابهای دردناک قرار داده و فریاد اعتراض بازاریان، پژواکی از فریاد میلیونها شهروندی است که سالها زیر بار فشار و سرکوب زیستهاند.




