“آینده اقوام” در ایرانی یکپارچه رقم خواهد خورد یا تجزیه شده؟
نمایندگانی از اقلیتهای قومی ایران همراه با شیرین عبادی از اروپا خواستند در قبال سرکوب مردم ایران سکوت نکند. آنها نسبت به پیامد خطرناک این روند هشدار دادند: رشد رادیکالیزم در میان اقوام و به خطر افتادن یکپارچگی ایران.
“آینده اقوام در ایران” عنوان نشستی بود که روز ۲۱ آذر (۱۲ دسامبر) در مقر پارلمان اروپا در بروکسل برگزار شد. در این نشست نمایندگانی از احزب و گروههای قومی سخنرانی کردند. مخرج مشترک سخنرانیها تاکید بر “خطری جدی” بود؛ این که ادامه سرکوب، تبعیض و خشونت به ویژه علیه اقلیتهای قومی، آخرین ظرفیتها برای زیست مسالمتآمیز در ایرانی یکپارچه را به محاق میبرد. سخنرانان جملگی به زخمهای تازهترین دور سرکوب معترضان در ایران اشاره کردند که هنوز باز است و بر زخمهای کهنه در گذشته نشسته.
آنها از چرخش نارضایتی به نفرتی عمیق و از نفرتی عمیق به تهدیدی جدی برای یکپارچگی ایران سخن گفتند. اما خواستههای مطرح شده در این نشست و آلترناتیو مورد نظر سخنرانان یعنی “دمکراسی و همبستگی در قالب یک سیستم فدرال” تا به حال نه فقط از سوی جمهوری اسلامی مهر امنیتی خورده و میخورد، بلکه بخشهایی از اپوزیسیون نیز آنرا چالشی برای “تمامیت ارضی” ایران میدانند.
اروپا در کنار کیست؟
نشست “آینده اقوام ایران” با سخنرانی شیرین عبادی، حقوقدان و برنده نوبل صلح شروع شد. پس از او رافائل چنویل هزان مدیر کل سازمان ”با هم علیه مجازات اعدام” و سپس پنج تن از نمایندگان اقوام مختلف ایران سخنرانی کردند.
شیرین عبادی با صراحت از دولتهای اروپایی پرسید “چرا حقوق بشر را فقط برای خود خوب میدانند” ولی وقتی نوبت به مردم ایران میرسد، “نسبت به سرکوب خشونتآمیز آن از سوی جمهوری اسلامی بیاعتنا” میمانند؟ او با گذری کوتاه بر آنچه در آبانماه امسال در ایران گذشت، به دولتهای اروپایی انتقاد کرد که “علیرغم آنکه خود را مدافع حقوق بشر میدانند”، وقتی پای منافع تجاریشان در میان باشد “در کنار دیکتاتورها” میایستند و زمانی که “مردم بیدفاع به وسیله گلوله و روانه شدن تانکها در خیابان کشته میشوند، صدایی از جهان شنیده” نمیشود.
«چرا در چنین شرایطی تنها به فکر تجارت با ایران هستید؟» این سوالی بود که شاید برای خیلیها در این روزها مطرح شد. شیرین عبادی به دولتهای اروپایی گفت: «شما میتوانید تجارت با ایران و شروع اینستکس را حداقل به توقف سرکوب و آزاد کردن زندانیانی که خواستهشان فقط نان و کار بوده، موکول کنید.» او به کشورهای اروپایی هشدار داد که نتیجه این سیاست میتواند دامن خود اروپا را بگیرد و خواست که به مردم ایران کمک کنند.
خانم عبادی با اشاره به دیگر شرکتکنندگان در نشست و اتهاماتی که آنها با آن روبرو هستند، یعنی “تجزیه طلبی” به دویچهوله فارسی گفت از نظر او “تجزیهطلبی مهری است که جمهوری اسلامی برای سرکوب اقوام بر پیشانی آنها میزند”.
«چهره جغرافیای سرکوب و اشغال»
نابرابری، تبعیض، سرکوب سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اقوام مختلف در ایران از سوی حکومت مرکزی مخرج مشترک سخنرانیهای بعدی نشست بود. نمایندگان احزاب و گروههای کرد، بلوچ، عرب، ترکمن و ترک در ایران تلاش کردند ابعاد و عمق تبعیض علیه ابتداییترین حقوق اقوام در ایران را به حاضرین در پارلمان اروپا توضیح دهند.
آنها به ندادن کوچکترین بهایی به توسعه و رفاه اقلیتهای قومی و مذهبی، سرکوب و بیحقوقی محض آنها و روندی “خطرناک” اشاره کردند که این سرکوب با شتاب آنرا جلو میبرد؛ رشد تمایلات جداییطلبانه و رادیکالیزم که مدام در حال اوجگیری است و هرچه خشونت بیشتری به کار رود، این تهدید هم جدیتر خواهد شد.
مصطفی هجری، رئیس اجرایی حزب دمکرات کردستان ایران در سخنرانی خود گفت کثیرالمله بودن ایران نه تنها در “قانون اساسی و گفتمان ناسیونالیسم ایرانی جایی نداشته” بلکه به عنوان “مشکلی حساسیتبرانگیز و موضوعی امنیتی بررسی شده است”. تا جایی که “مناطق سکونت و زیست ملیتهای غیر فارس چهره جغرافیای سرکوب و اشغال شده به خود گرفتهاند”.
“چهرهای” که با “فقدان هرگونه فرصتی برای فعالیت سیاسی آزادانه و قانونی، تاراج سرمایهها و منابع کردستان و انتقال آنها به مناطق مرکزی” خود را مینماید. با “اعدام و زندانی نمودن و سربهنیست کردن فعالان و مبارزان کرد، انتقال منابع آبی، تخریب محیط زیست و … میلیتاریزه کردن شهرها و روستاها، امنیتی کردن ادارات، مراکز آموزشی، مساجد و اماکن عمومی”.
چشماندازی برای یک تغییر مسالمتجویانه هست؟
رئیس اجرایی حزب دمکرات کردستان نتیجه گرفت که این مجموعه چشم انداز یک تغییر مسالمتجویانه را «در ایرانی متحد و یکپارچه به شدت ضعیف کرده و در مقابل خواست و اراده جدایی را در میان اقوام تقویت کرده است. طوریکه که این به گفتمان “غالب در میان بخش چشمگیری از افکار عمومی آنان شده است.»
مصطفی هجری در پایان سخنرانیاش میگوید کردها و دیگر اقوام در ایران «به دنبال حاکمیت و حق تعیین سرنوشت خویش به هر نحوی هستند که برایشان میسر و مقدور باشد.» از او میپرسم منظور او از این “هر نحوی که برایشان مقدور و میسر باشد” چیست و آیا به نوعی تایید “تمایلات جداییطلبانه” نیست؟
او این را رد میکند و میگوید: «اتهامات و انگهایی که به ما و دیگران میزنند برای ایجاد ملیتهراسی در میان ایرانیان است. متاسفانه برخی از هموطنان ما ناآگاهانه به دنبال این تبلیغات هستند.» او تاکید میکند: «اسم ما “حزب کردستان ایران” است. برنامه و اساسنامه ما همه تاکید بر ماندن در چارچوب ایران است و این برچسبها به ناحق است. این اتهامات برای آشفته کردن اذهان عمومی است و این باعث شده که حتی درخواست برای کمترین حقوق از طرف ملت کرد و سایر ملیتها را بلافاصله به حساب جداییطلبی، وابستگی به دشمنان بگذارند. ولی این روش تا به حال کمکی نکرده و بعد از این هم کمکی نخواهد کرد.»
مصطفی هجری در ادامه پاسخ خود میگوید: «اگر وضعیت به همین روال پیش برود، حفظ تمامیت ارضی ایران خیلی مشکل خواهد بود. این را میگوییم برای این که هم اروپاییها و هم مردم ایران متوجه این خطر باشند. با سرکوب نمیتوان تمامیت ارضی را تضمین کرد. ما باید حداکثر سعی خود را بکنیم و خطراتی را که منجر به تجزیه ایران میشود تا حدی که در توان داریم کاهش دهیم.»
«ایرانی سکولار، فدرال و دمکراتیک میخواهیم»
خطر رشد رادیکالیزم در میان اقلیتهای قومی ایران از نکات محوری سخنرانی ناصر بلیدهای سخنگوی حزب مردم بلوچستان نیز بود. او به دویچهوله فارسی گفت:
«به نظر من راه حل این است که دیالوگ مناسبی میان گروههای اپوزیسیون و جامعه جهانی به وجود بیاید. گروههای سیاسی باید متحد شوند چون هیچکدام از گروههای اپوزیسیون، چه آنها که خود را مشروطهخواه و سلطنتطلب میدانند چه جمهوریخواه، چه مثل ما که یک جمهوری فدرال میخواهیم، نمیتوانیم نگاه و سلیقه خودمان را به دیگران تحمیل کنیم. ما باید تکثر قومی را در ایران پاس بداریم، بپذیریم و از خشونت نسبت به هم پرهیز کنیم. ما باید دیالوگ را در جامعه دامن بزنیم.»
ناصر بلیدهای این را که حزب مردم بلوچستان خواستار جدایی است رد کرد و گفت: «ما جدایی بلوچستان را نمیخواهیم. ما یک ایران فدرال و سکولار و دمکراتیک باشد. کشوری که همه ملیتها و مذاهب برابر باشند و دمکراتیک باشد. ولی این کار با سرنگونی جمهوری اسلامی و به وجود آوردن یک فضای دمکراتیک ممکن است.»
«جمهوری اسلامی و رژیم پهلوی حتی از بردن واژه ترکمن صحرا خودداری کردهاند»
یوسف کر، سخنگوی “سازمان فرهنگی و سیاسی ترکمنصحرا” در سخنرانی خود به تبعیضی “قدیمی” اشاره که حتی واژگان را برنمیتابد. او گفت که به رسمیت نشناختن وجود اقلیت قومی به نام ترکمن، درنظر نگرفتن ترکمنصحرا در تقسیمات کشوری نام نبردن از ترکمنصحرا در ارگانهای دولتی و حکومتی درمقایسه با دیگر اقلیتهای قومی “از ویژگیهای غیرقابل اغماض پرسابقه و قدیمی است”.
یوسف کر به «ناتوانی حکومت درمدیریت درعرصههایی چون بهره گیری از منابع مختلفی همانند آب و خاک و امورمحیط زیستی و فساد اقتصادی و دزدیها» اشاره کرد که آسیبهای بیشماری به سراسر ایران، از جمله به ترکمنصحرا زده است. ناصر کر به حاضران در نشست گفت که مردم «در نامیدی، برزخ و نفرت» به سر میبرند، از “وعده و وعیدهای دروغین” خستهاند و از مردم و دول اروپایی خواست از مردم ایران «حمایت قاطع و موثر» کنند.
او از اتحادیه اروپا به خاطر موضع مرددی که نسبت به خشونت و بیرحمی حکومت ایران نسبت به معترضین آبانماه گرفت به شدت انتقاد کرد.
«برههای حساس و منطقهای دستخوش حوادث تلخ»
جلیل شرهانی، دبیرکل حزب تضامن دمکراتیک اهواز سخنران بعدی نشست بود که دست روی حساسیت اوضاع منطقه گذاشت. ارزیابی او از برهه کنونی این بود که چشمانداز برای «ملتهای ایران و تمامی منطقه خاورمیانه دستخوش تحولات وحوادث تلخی است که در صورتیکه با عقلانیت ودرایت با آنها برخورد نشود ممکن است آینده این دیار را تیره وتار کند.»
جلیل شرهانی از رنج مردم منطقهاش گفت که «باید شاهد به تاراج رفتن ثروتهای زیر زمینی و رو زمینی خود، توهین وتحقیر زبان و فرهنگ» باشند. او به “آمار محرومیت، پایین بودن سطح زندگی و میزان رفاه و نرخ بیکاری در مناطق عرب نشین اهواز” اشاره کرد که “منبع بخش اعظم ثروت ایران در آنجاست” و آنرا تکان دهنده دانست.
آنچه در سخنرانی جلیل شرهانی شنیده شد، تکرار واژههایی آشنا برای اقلیتهای قومی ایران بود؛ تبعیض و توسعه نیافتگی بیرحمانه. او از “ترک تحصیل و فقدان امکانات فرهنگی و ورزشی” مردم گفت، از “تخریب محیط زیست و خشک کردن رودخانه ها و هدایت آب آن به مناطق دیگر ایران، از آلودگی هوایی که مردم تنفس میکنند و ذرات معلق در آن، از بیآبی به عنوان “نمونهی دیگری از ظلم روا شده به ملت عرب اهواز”.
«با انصاف برادری پایدار میماند»
دبیرکل حزب تضامن دمکراتیک اهواز در نشست پارلمان اروپا از «تعامل عقلانی ومنصفانه با حقایق جغرافیایی و اجتماعی و سیاسی و قومی موجود» به عنوان تنها راه حل یاد کرد و هشدار داد که «تنگ نظری و تبعیض و تمامیتخواهی و کلیتطلبی قومی از هر گروه و قومیت نتایج مصیبت باری برای همه در بر خواهد داشت.»
«با انصاف برادری پایدار می ماند»، این ضربالمثلی بود که جلیل شرهانی سخنانش را با آن به پایان برد. اما اگر آن عقلانیت که آقای شرهانی از سخن گفت موجود نباشد چه؟
به این سوال حافظ فاضل، عضو دفتر سیاسی حزب تضامن دمکراتیک اهواز پاسخ داد و گفت: «نوع مبارزه را دولتها بر مردم تحمیل میکنند و نه مردم. روند افزایش خشونت که در سالهای گذشته و به ویژه در اعتراضات اخیر با آن مواجه بودیم باعث میشود که مردم به دفاع مشروع روی بیاورند.»
از او میپرسم منظورش از دفاع مشروع چیست؟ میگوید: «دفاع مشروع یعنی هرکس با هر امکانی که دارد از خود دفاع خواهد کرد.» او در ادامه تاکید میکند که «چون رژیم جمهوری اسلامی رژیمی قابل اصلاح نیست پس حداقل اپوزیسیون مرکز، یعنی آنهایی که هنوز شعار یک زبان یک ملت یک پرچم و یک کشور را میدهند، باید با در نظر گرفتن خواستههای سایر ملتها و تشکیل یک آلترناتیو و با معرفی خود به کشورهای پیرامون و کشورهای غرب یک گام برای سرنگونی نظام بردارند.»
از او درباره اتهاماتی مانند تجزیهطلبی و گرفتن کمک مالی از کشورهای همسایه برای پیشبرد این برنامه میپرسم. پاسخ میدهد:
«ما برنامه سیاسی بسیار واضح و روشنی داریم. ما معتقدیم ایران کشوری کثیرالملله است و باید با نظامی کاملا دمکراتیک و فدرال اداره شود. ما هیچ صحبتی از تجزیه یا استقلال طلبی در برنامه ما وجود ندارد. احزاب دیگری هستند که واقعا خواهان چنین چیزی هستند ولی ما هیچ رابطهای با آنها نداریم. ما هیچ حمایتی از هیچ کشور عربی دریافت نکرده و نخواهیم کرد. تمام هزینهها توسط اعضای حزب به صورت ماهیانه پرداخت میشود. بازهم تاکید میکنم که ما برای حفظ استقلال خود نه درخواست کمک کردهایم و نه در این زمینه کمکی قبول خواهیم کرد.»
حافظ فاضل در پایان میگوید: «ایران سرزمینی است که قرنهاست با همین مردمان به وجود آمده و حفظ شده و تا امروز هم به حیات خود اداره داده است. متاسفانه ۸۵ سال است که سیستمی تمامیتخواه را به ما تحمیل کردهاند. سیستمی که بخش بالنده این تاریخ را انکار میکند.»
“تنوع زبانی و قومی ثروت یک سرزمین است”
دیگر سخنران نشست “آینده اقوام در ایران” سعید عزیزی، سخنگوی اتحاد دمکراتیک آذربایجان (بیرلیک) بود. او با نگاه به نیمه پر لیوان شروع کرد این که وجود تنوع زبانی و قومی برای یک سرزمین “ثروت محسوب میشود” و با مدارا، قبول این تکثر و برخورد صحیح با آن است که “این تنوع به رشد اقتصادی، سیاسی و قطعاً فرهنگی منجر خواهد شد”.
سعید عزیزی نیز تاکید میکند که “نبود آزادی و برابری وعدالت اجتماعی” ایران را برای همیشه به “جنگ و درگیری و به سوی نابودی بیشتر سوق” میدهد. او میگوید. این نیروهای افراطی هستند که بیشترین سوء استفاده را از نادیده گرفتن مطالبات اقوام و هراس از یک سیستم فدرالیستی برای اداره جامعه خواهند برد.
اتحاد دمکراتیک آذربایجان خواهان یک سیستم فدرال است «که در آن دولت و مجلس مرکزی مرکب از نمایندگان ملیتهای مختلف، و دولتهای محلی و ملی انتخاب شده از طرف مردم، اداره امور منطقه خویش را به عهده دارند. ایران مرکب از ملیتهای ترک، کرد، لر ،عرب، بلوچ، ترکمن، فارس، میباشد که همگی ابعاد میلیونی دارند.»
سخنگوی بیرلیک میگوید: «درآینده نزدیک شاهد آن خواهیم بود که نیروهای مرکزگرا کدام یک از این دو راه را انتخاب خواهند کرد.»
منبع: DW