کرونا؛ کارگران در دو راهی جان و نان
شبحی بر جهان سایه انداخته و معاش یک و نیم میلیارد کارگر را تهدید میکند. امنیت شغلی و مزد مطالبه اصلی است، اما اولویتها و دستاوردها اینک مخدوش شدهاند. در ایران نیز جامعه کارگری اولین آماج فلاکت اقتصادی خواهد بود.
۳۰۵ میلیون موقعیت شغلی تماموقت از دست رفتهاند. این رهآورد کروناست و جهان در آستانه بدترین رکود اقتصادی طی ۹۰ سال گذشته قرار دارد. در رکود بزرگ ۱۹۲۹، نرخ بیکاری در آمریکا به ۲۵درصد رسید. حال سازمان جهانی کار هشدار میدهد که وخامت شرایط اقتصادی، بر معاش یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون کارگر در سراسر دنیا تاثیر خواهد گذاشت. گی رایدر، مدیر این سازمان میگوید برای میلیونها کارگر که اندوخته یا اعتبار مالی ندارند، قطع درآمد چیزی جز قطع دسترسی به غذا، امنیت و آینده نیست.
در سراسر جهان ۳/۳ میلیارد نفر از روزمزدی و مشاغل غیررسمی نان در میآورند. این عده بیمه و امکانات درمانی ندارند، چیزی از “هوم آفیس” نشنیدهاند و وجود ارزان و ملموس شان مورد نیاز کارفرماست. سازمان جهانی کار میگوید در اولین ماه بحران کرونا، درآمد این گروه از کارگران حدود ۶۰درصد کمتر شده است.
در ایران وزارت کار ساکت است، اما مرکز پژوهشهای مجلس برآورد کرده که بین دو میلیون و ۸۷۰ هزار تا شش میلیون و۴۳۱ هزار نفر از شاغلان فعلی، تحت تاثیر شیوع ویروس شغل خود را از دست بدهند. این آمار اعشاری با توجه به جمعیت ۱۴ میلیونی کارگران، کمی تا قسمتی غلط به نظر میرسد. تنها در یک فقره، ۷۰درصد کارگران ساختمانی و فصلی شغل خود را از دست دادهاند. عذر انبوهی از کارگران واحدهای خدماتی و تولیدی را نیز خواستهاند؛ گفتهاند بروید خبرتان میکنیم.
روز جهانی کارگر در چنین شرایطی فرا رسید. از همه خواستهاند در خانه بمانند، غافل از آن که این توصیه باید برای کارگران و محرومان مشروط شود: «اگر پول، سرپناه و بیمه دارید، در خانه بمانید.»
سال بد، سال شوک
امسال گردهمایی، راهپیمایی، تجمع یا مراسمی به مناسبت روز کارگر برگزار نمیشود. حداقل حسن ماجرا این است که کسی صرفا به اتهام شرکت در مراسم اول ماه مه، به بازداشتگاه نمیرود. فعالان کارگری در ایران، کارزاری توییتری با مطالبه حداقل دستمزد ۹ میلیون تومانی به راه انداختهاند و تشکلهای مستقل، بیانیههایی صادر کردهاند. اولین بند قطعنامه ۱۵ مادهای “اتحادیه ازاد کارگران”، به افزایش فوری حداقل دستمزد، پرداخت بیمه بیکاری به کارگران بیکار و جوانان آماده به کار اختصاص دارد. سندیکای کارگران شرکت واحد و تشکلهای مستقل معلمان، کارگران و بازنشستگان نیز خواستار آزادی کلیه فعالان سیاسی و صنفی زندانی، حقوق برابر برای زنان و مردان، حداقل دستمزد متناسب با تورم و توقف فوری کار کودکان شدهاند.
جامعه کارگری ایران با تورم ۴۰درصدی و بازار کار نحیف، بیبضاعتتر از همیشه شده است. تهدید کرونا، فرصتی برای کارفرماها فراهم کرد تا ارزان سازی نیروی کار، تعویق دستمزد و قراردادهای شفاهی را نهادینه کنند. کارگران ساختمانی، روزمزدها، دستفروشها، کارگران واحدهای صنفی و خدماتی، شاغلان غیر بیمه… همگی در بحران کرونا بدون هیچ درآمد و پشتوانهای، به حال خود رها شدند. آنها حتی نمیتوانند به روال معمول با مسافرکشی پولی در بیاورند؛ مسافری در کار نیست…
ایلنا مینویسد، بعضی از کارگران کارخانه قند فسا به خاطر عدم دریافت ماهها حقوق و دستمزد به زبالهگردی و خرید و فروش پلاستیک کهنه و مواد ضایعاتی روی آوردهاند. رئیس اتحادیه دارندگان رستوران و سلفسرویس تهران از اخراج ۱۱۰۰ کارگر طی دو ماهه گذشته در تهران خبر میدهد. ۷۰۰ راننده ناوگان حمل و نقل درون شهری قزوین دو ماه است نیمه شیفت کار میکنند و حقوقشان روزی ۵۵هزار تومان است. ۵۰ کارگر کارخانه شین بافت سنندج اخراج شدهاند. ۲۰۰ کارگر “ایران مرینوس قم” را به اداره بیمه ارجاع دادهاند…
همزمان با بحران کرونا، آوار دیگری بر سر خانوارهای کارگری خراب شده است. شورایعالی کار پایه دستمزدی را تصویب کرد که تنها کفاف نان و پنیر روزانه را میدهد. خط فقر چهار میلیون و ۹۴۰هزار تومان است، اما به تشخیص کارفرماها و دولت، حداقل حقوق کارگران یک میلیون و ۸۳۵هزار تومان تعیین شد. این به معنای تسهیل و تسریع فلاکت نیست؟
نصف بعلاوه یک جمعیت
در سرشماری سال ۹۵ ایران، تعداد کارگران کشور ۱۴ میلیون نفر ثبت شده است. این رقم شامل کسانی میشود که زیر پوشش قانون کار و بیمه تامین اجتماعی قرار دارند. خویشفرمایان، روزمزدها و کارگران فصلی یا فاقد قرارداد، در این آمار محاسبه نشدهاند. همان آمار رسمی با احتساب دامنه ۲/ ۳نفری خانوار، نزدیک ۶۰درصد جمعیت ایران را در بر میگیرد.
این جمعیت با آب باریکه درآمد، به زحمت از عهده حداقل خورد و خوراک بر میآید، چه برسد به هزینههای مسکن، پوشاک، رفتوآمد، دارو و درمان یا آموزش. رکود اقتصادی و تعطیلی واحدهای تولیدی اما این تکیهگاه لرزان مالی را هم از خانوارهای کارگری میگیرد. رئیس انجمن صنفی کارگران ساختمانی مازندران اعلام کرده که کارگران این صنف پول خرید نان را هم ندارند.
جوانمیر مرادی، عضو انجمن صنفی کارگران کرمانشاه و از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران به دویچه وله میگوید: «بحران کرونا، چالشهای کارگران را تشدید کرده است. کارگران فصلی و ساختمانی لنگ ماندهاند و بیشترین آسیب را دیدهاند. آنها هم فشار عمومی ناشی از مریضی را تحمل میکنند و هم مجبورند سر کار بروند در حالی که پروتکلهای بهداشتی در محیط کار رعایت نمیشود. عجیب آن که به جای آزاد کردن زندانیها در این شرایط، تعداد دیگری از فعالان کارگری و مدنی را احضار و دستگیر کردهاند. سایه بیکاری، ناامنی و تهدیدهای امنیتی همچنان بر سر کارگران هست آن هم در شرایطی که همه باید متوجه حفظ جان افراد باشند.»
مرگهای بیصدا
تامین استانداردهای ایمنی بر عهده کار فرماست اما به دلیل قراردادهای توافقی و بیمه نبودن کارگران، نظارتی قانونی در مراکز تولیدی وجود ندارد. در نیمه اول سال ۹۸، پزشکی قانونی ۸۹۸ مرگ ناشی از حادثه کار را ثبت کرده که ۳۵۴ مورد آن به سقوط از ارتقاع مربوط بوده است. بر این اساس، روزانه به طور میانگین پنج کارگر ایرانی جان خود را در سوانح کار از دست میدهند. از هر سه کارگر ساختمانی، یک نفر به سن بازنشستگی میرسد و دو نفر دیگر از کارافتاده میشوند. سالانه دهها کولبر جان خود را در ارتفاعات کردستان از دست میدهند. در تازهترین سانحه، دو کارگر در کارخانهای در شهرک صنعتی نجفآباد، حینکار در قسمت چرخکننده مقوا، به داخل مخزن دستگاه افتادند و له شدند.
علیرضا نوایی، عضو “اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران در ایران” به دویچه وله میگوید: «تعداد کارگرانی که به دلیل نقض استانداردهای کار قربانی میشوند، شش برابر حوادث کار است. آنها در کارخانهها و واحدهای تولیدی سل میگیرند، مشکلات ریوی پیدا میکنند، دچار رماتیسم استخوانی میشوند… در موضوع کرونا هم هیچ آمار شفافی نیست که بتوان گفت چه اندازه کارگران آسیب دیدهاند. از قرار در پتروشیمی ارومیه ۴۰ نفر مبتلا شدهاند اما پنهانکاری میکنند.»
او در بررسی کارنامه کارگری سال ۹۸، به افزایش سرکوب و رخنه جریانهای امنیتی به تشکلهای کارگری اشاره میکند: « ۱۲۵۹ مورد اعتراض در سال ۹۸ ثبت کردهایم که کاهش ۲۵درصدی به نسبت سال ۹۷ نشان میدهد و اولین دلیل آن سرکوب لجام گسیخته بود. همه ساله بیشترین اعتراضات کارگری در اسفند صورت میگیرد اما امسال جامعه کارگری مثل بقیه درگیر کرونا بود. نکته بعدی این که بعد از اعتراضات ۹۷ در مجتمع نیشکر و فولاد اهواز، دانشجویان بسیجی و نیروهای امنیتی توجهشان به حضور مستقیم در واحدهای تولیدی جلب شد. آنها به کارگران میگویند لازم نیست اعتراض و تجمع کنید. حرفها و خواستهایتان را به ما بگویید، ما واسطه میشویم و حقتان را میگیریم.»
دو سال قبل، صدها کارگر به دعوت تشکلهای مستقل در برابر مجلس شعار دادند: «نان مسکن آزادی، حق مسلم ماست». حالا کارگران برای بدیهیترین حقوق اولیه، از جمله دریافت ماسک یا مواد بهداشتی در محل کار باید با کارفرما چانه بزنند و از بیم تصفیه، به حداقلها رضایت دهند. پیامدهای اقتصادی پاندمی هنوز آشکار نشدهاند اما صدای فقر و نابرابری میآید. دور نیست که خانوارهای کارگری برای نان خالی نیز محتاج شوند و اجارهنشینها بیخانمان. شاید تبریک روز کارگر در این شرایط، نمکی باشد بر زخمهای این خانوارها.
منبع: DW