الهام مدرسی: برای اعتراف اجباری شکنجه شدم
الهام مدرسی از بازداشتشدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، از شکنجه خود برای اعتراف اجباری به «عضویت در کومله» خبر داد.
الهام مدرسی ۳۲ ساله اهل سنندج معترض و بازداشت شده اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ در فردیس کرج بود که مدتی را در زندان کچویی به سر برد. وی به مدت ۵۰ روز برای اخذ اعتراف اجباری زیر شکنجه بود تا به عضویت خود در گروه کومله اعتراف کند. شکنجه وی در حالی صورت گرفته بود که الهام از یک بیماری ژنتیکی کبدی رنج میبرد و در اثر آزار و اذیت حین بازجویی، دچار افت شدید فشار خوو و بیحسی در بدنش شده بود.
الهام مدرسی پس از آزادی و تهدیدات بسیار به همراه خانوادهاش به ترکیه رفته و اکنون در کشور ترکیه به سر میبرد. وی ضمن اشاره به اینکه در جنبش زن، زندگی، آزادی حضور فعال داشته، متنی را در صفحه «ایکس» منتشر کرده و با تاکید شعار «جانم فدای ایران و پاینده باد ایران» نوشت: «من، الهام مدرسی در جنبش زن، زندگی، آزادی حضوری فعال داشتم و به همراه همرزمانمان دستگیر شدیم. در تاریخ ۱۱ آبان سال ۱۴۰۱ دوازده نفر از ماموران سرکوب به منزل ما یورش آوردند. مادرم را با خشونت هُل دادند و روی سر مادر و برادرم اسلحه گذاشتند، به من هم چشمبند زدند و بردند.
تمام مدتی که در زندان بودم تحت شدیدترین شکنجههای جسمی بودم و در نهایت ضرب و شتم شدید منجر به خونریزی داخلی من شد. ماموران اطلاعات نیز برگه سونوگرافی من را از بیمارستان گرفته و پاره کردند. آنها به دروغ گفتند که برادرم در اتاق مجاور تحت شکنجه است. مدام من را تهدید به تجاوز کرده و تلاش میکردند برای گرفتن اعتراف اجباری مبنی بر اینکه اسلحه داشتهام و عضو حزب کومله کردستان هستم، در حالیکه من فقط به اوضاع ایران و در مقابل ظلمی که به مردم میشد اعتراض داشتم.»
الهام مدرسی در رابطه با زمان بازجوییهای خود اعلام کرد: «من را هر روز از ساعت ۷ صبح تا ۱۱ شب، در مجموع ۱۴۰ ساعت بازجویی کردند. آنها سناریویی را طراحی کرده بودند که من تحت شکنجه، به عضویت خود در حزب کومله اعتراف کنم تا در نهایت این اعتراف اجباری منجر به صدور حکم اعدام برای من شود، در صورتی که اتهام من در کیفرخواست «محاربه» ذکر شده بود.
من در تمام مدتی که در زندان بودم نه تنها از مراقبت پزشکی و دارو محروم بودم و حال عمومیام روزبهروز بدتر میشد، بلکه در بهداری زندان به دلیل درد شدید در کبد، آمپولهایی به من تزریق میشد که حالم را بدتر میکرد به طوری که حتی به سختی قادر به نفس کشیدن بودم.»
الهام مدرسی از آزادی خود به قید وثیقه پنج میلیاردی خبر داد اما پس از آزادی نیز توسط افراد ناشناس به مرگ تهدید میشدند و دائما به وزارت اطلاعات احضار و مجدد تحت بازجویی قرار میگرفتند. او در شهادتنامه خود اعلام کرد: «وزارت اطلاعات به قدری به تهدیدات و فشارهای امنیتی علیه من و خانوادهام ادامه داد تا به ناچار مجبور به ترک خاکی شدیم که برایش تا مرز جان جنگیدیم. اکنون در حالیکه وضعیت عمومی من به دلیل از دست دادن بخش عمدهای از کبدم وخیم است و مجبورم دو الی سه روز در هفته در بیمارستان ترکیه بستری باشم، همچنین بدون داشتن بیمه و هزینههای بالای درمان که نمیدانم تا کی میتوانم زنده بمانم، در بلاتکلیفی مطلق به سر میبریم.»
الهام مدرسی پس از خروج از ایران نیز، وضعیت ناگوار زندانیان سیاسی و معترضان در بند زنان زندان کچویی را در گفتوگویی با صدای آمریکا شرح داده بود.