نهنگ آبی و عادیسازی خودکشی
اقدام به خودکشی در ایران به ویژه نزد جوانان و نوجوانان سیری صعودی دارد. واقعیت را کمتر کسی انکار میکند اما در ریشهیابی این آسیب، فرافکنی میشود. تقصیر نهنگ آبی است یا سرگشتگیهای نسلی و سرخوردگیهای اجتماعی و اقتصادی؟
پنج مرگ داوطلبانه در یک روز در جنوب تهران، خودسوزی دو زن در اهواز و سقز و خودکشی همزمان دو دانشآموز دختر در اصفهان. این نمونهها تنها در آخرین هفته مهر ۹۶ روی داده و به رسانهها راه یافتهاند: مشتی نمونه خروار…
آنها که به بن بست رسیدهاند از خوردن آب باتری، آفتکش، وایتکس، سم مورچه، مرگ موش و قرص برنج گرفته تا طناب دار، ریل مترو و سقوط از بلندی را امتحان میکنند. کسی چه میداند در سر آنها چه میگذرد و دلایل تصمیمشان چیست. نه آماری رسمی از تعداد خودکشیها هست و نه انگیزهها و دلایل احتمالی، جایی فهرست شدهاند.
آماری به روز و تایید شده در این عرصه وجود ندارد زیرا خودکشی در ایران همچنان به دلایل عرفی و مذهبی مکتوم نگاه داشته میشود. بسیاری خانوادهها، مرگ خودخواسته عزیزشان را ناشی از بیماری ناگهانی، مصرف نادرست دارو یا تصادف اعلام میکنند. تنها در چند سال اخیر و به ویژه به دلیل رواج خودکشی در ملاءعام، این تابو شکسته شده است. رسانهها و شبکههای اجتماعی نیز در عبور از مخفیکاری اخبار خودکشی نقش دارند.
حالا خبر خودکشی همزمان دو دختر دانشآموز اصفهانی و پیام صوتی خداحافظیشان، بیش از آن که بحثی کارشناسی یا مردمی را پیرامون دلایل خودکشی دامن بزند، به میدان تایید و تکذیب الگوی خودکشی، یعنی بازی “نهنگ آبی” تبدیل شده است.
دخترها ۱۵ و ۱۶ ساله بوده و خود را از پل پرتاب کردهاند. یکی از آنها جان باخته و دیگری با بدنی خورد شده در بیمارستان بستری است. مهدی معصوم بیگی، رئیس پلیس اصفهان، صریحا گفته که این دو پیش از سقوط آزاد از روی پل، با ضبط یک پیام صوتی گفتهاند که به خاطر بازی آنلاین “نهنگ آبی” چنین کاری میکنند.
دادستانی و پلیس فتای اصفهان اما بر پیگیریها و شواهد بیشتر تاکید میکنند؛ گویی اذعان به نقش “نهنگ آبی”، بر اتوریته و وظایف نظارتی آنها سایه میاندازد. سرهنگ مصطفی مرتضوی، رئیس پلیس فتای اصفهان میگوید تا بررسی دقیق و رسیدن به مستندات کافی نمیتوان با قاطعیت اعلام کرد که علت خودکشی این دختران بازی “نهنگ آبی” بوده است.
همزمان، وزیر ارتباطات خواهان کنترل هرچه بیشتر والدین بر نحوه استفاده فرزندان از فضای مجازی شده است. محمد آذری جهرمی میگوید: «حاکمیت باید مروج ابزارهای نظارت والدین بر استفاده فرزندان از فضای مجازی و همچنین ترویج کننده نحوه صحیح استفاده کودکان و نوجوانان از این فضا و کمک به تولید محتوا و سرویسهای متناسب با این سنین باشد.»
وزیر ارتباطات پیشتر در پستی اینستاگرامی گفته بود که این بازی از بسیاری فروشگاههای نرمافزار حذف شده و برای عدم اشاعه خشونت از طریق شبکه اجتماعی نیز مذاکره خواهد شد. حسین اسدبیگی، رئیس اورژانس اجتماعی هم در مورد انتشار اخبار و تصاویر مربوط به “نهنگ آبی” هشدار داده بود.
اما “نهنگ آبی” چگونه میتواند روح افراد را برای اقدام به خودکشی تسخیر کند؟
نهنگ قاتل
بازی یا چالش “نهنگ آبی” که جوان روس ۲۱ ساله به نام فیلیپ بودکین در سال ۲۰۱۳ خالق آن بوده است، نوجوانان را به آسیب رساندن به خود از طریق پشت سر گذاشتن ۵۰ مرحله پرحادثه، تحریک و تشویق میکند. اوج بازی در مرحله پنجاهم، اقدام به خودکشی است و فیلیپ بودکین به همین دلیل دستگیر و محکوم شده است. روزنامه روسی “نووایا گازتا” مینویسد سرنخهایی از ارتباط بیش از ۱۳۰ خودکشی در روسیه با “نهنگ آبی” در یک دوره شش ماهه دیده میشود.
بسیاری از کسانی که این بازی را دنبال میکنند، یک “نهنگ آبی” را روی دست خود خالکوبی یا نقاشی کرده و یا این تصویر را در اینستاگرام یا پروفایلهای خود گذاشتهاند.
به خاطر استقبال جوانان اروپایی از این بازی، مقامات دولتی بریتانیا و فرانسه به خانوادهها هشدار رسمی دادهاند. در اسپانیا دو دختر ۱۵ و ۱۶ ساله به خاطر پریدن از بلندی روی ماشین در حال حرکت جان خود را از دست دادند.
فیسبوک در آستانه روز جهانی پیشگیری از خودکشی (۱۰ سپتامبر) اعلام کرد که با سازمانهای همکار خود در زمینه پیشگیری از خودکشی مشغول جمعآوری عبارتها، هشتگها و اسامی گروههایی است که با چالشهای آنلاین برای تشویق به آسیب رساندن به خود مرتبط هستند. فیسبوک چنین محتوایی را از روی شبکه اجتماعی خود حذف میکند.
فیلیپ بودکین گفته که هدفش از خلق این بازی، ترغیب آدمهای “بیمصرف” به پایان زندگی بوده است.
خودکشی در آینه آمار
ناجا، پلیس فتا، دادستانی اصفهان، وزارت ارتباطات و بسیاری رسانهها بیش از آن که به بسترها و عوامل خودکشی بپردازند، در پی بستن راه نفوذ “نهنگ آبی” و پاک کردن صورت مسئله هستند. آیا برجسته کردن معلول در خودکشی دختران اصفهانی، عادیسازی خودکشی و به حاشیه بردن اصل مطلب نیست؟
آمارهای موجود میتوانند صورت مسئله را تا حدودی روشنتر کنند.
نرخ خودکشی در ایران ۳ تا ۵ نفر در هر ۱۰۰هزار نفر اعلام شده و ترکیب سنی و جغرافیایی آن قابل بررسی است. در آمارهای جهانی، نرخ خودکشی افراد بالای ۷۰سال، سه برابر جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله است اما در ایران، این نسبت معکوس میشود: جوانان ۷۰درصد نسبت به سالمندان بیشتر خودکشی میکنند.
در سالهای ۸۰ تا ۹۱ و طبق اطلاعات سالنامه آماری مرکز آمار ایران ۴۱۰۷۹ نفر اقدام به خودکشی کردهاند. از این تعداد ۲۷۱۶۸ نفر فوت شدهاند که ۲۰۴۱۶ نفرشان مرد و ۶۷۵۲ نفرشان زن بودهاند.
در همین سالنامه آماری آمده که نرخ خودکشی در استان ایلام ۷۱ نفر در هر ۱۰۰هزار نفرست: شانزده برابر بیش از نرخ کشوری.
اما سازمان پزشکی قانونی ایران، میزان فوت شدگان را در بازه زمانی مشابه، ۳۸۶۹۱ نفر اعلام کرده است. تفاوت آمار نیروی انتظامی و پزشکی قانونی ۱۱۵۲۳ نفر است: تفاوتی فاحش…
خلاء اعتماد و نشاط
حسن موسویچلک، رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی کشور، دو سال قبل در نشست “خودکشی و افکار عمومی جامعه ایرانی” گفته بود: «مشخصههای جامعه ما در این زمینه امیدوارکننده نیست. در کشور ما رضایت اجتماعی، نشاط و اعتماد پایین است و غمگینی و اختلال روانی زیاد در یک جامعه نشان میدهد که آن جامعه با نشاط نیست. در چنین شرایطی طبیعی است که عوارض اجتماعی داشته باشیم و خودکشی یکی از این عوارض است.»
او یادآوری کرده بود که یک عامل به تنهایی نمیتواند منجر به خودکشی در افراد شود، بلکه مسائل روحی و روانی، ارتباطات اجتماعی و مهارت مقاومت و مبارزه با مشکلات از جمله مهمترینها هستند: «ما از منظر ارتباطات اجتماعی به شدت از یکدیگر فاصله گرفتهایم و مشکل از آنجا شروع میشود که افراد با یکدیگر حرف نمیزنند.»
این مقام بهزیستی با هشدار نسبت به بیتفاوتی اجتماعی و خلاء حمایتهای روانی در این زمینه گفته بود که رسانهها گاه باعث یادگیری و جلب توجه میشوند: «بخشی از خودکشی یادگیرانه است در بهمن ۷۲ در یکی از مناطق کشور در عرض یک ماه ۴۵ خودکشی با قرص برنج رخ داده بود و دلیلش این بود که یادگیری اتفاق افتاده بود.»
بحرانهای نسلی
سعید معیدفر، جامعهشناس نیز دلایل مستقیم خودکشی در ایران را ناشی از “تضعیف پیوندها در جامعه” خوانده و دلایل غیر مستقیم را در بیکاری، تورم، مشکلات اقتصادی، خانوادگی و … خلاصه کرده است.
معیدفر خودکشی در مکانهای عمومی را نشاندهنده واکنش فرد به جامعه و نوعی اعتراض به شرایط حاکم میداند. او به چالش کشیده شدن نهاد خانواده و از میان رفتن بنیانهای محکم سنتی را نیز از عوامل بسیار موثر در افزایش خودکشی در ایران معرفی میکند: «خانواده ایرانی امروز دچار بحران است و همچون گذشته دارای استحکام نیست. نهادهای اجتماعی مانند محله، گروههای خویشاوندی یا روابط همسایگی دیگر به کمک خانواده نمیآیند و تعاملات گذشته از بین رفتهاند.»
اکثر جامعهشناسان و روانشناسان تعارض سنت و مدرنیته، تضعیف پیوندهای اجتماعی، گسست هویتی، بیکاری و مشکلات خانوادگی را عمدهترین دلایل اقدام به خودکشی در کشور بر میشمارند.
نهنگی در دریای آسیبها
حسن هاشمی قاضیزاده، وزیر بهداشت، در بهار سال ۹۵ و پس از انتشار اخبار خودکشیهای پیاپی در رسانهها، جلسهای فوری متشکل از سیاستگذاران و کارشناسان مسئول تشکیل داد و خواستار ریشهیابی بالا رفتن آمار خودکشی در ایران شد.
او در این جلسه از جمله گفت: «زمانی که صحبت از نشاط اجتماعی میشود برخی فکر میکنند منظور برگزاری کنسرت است و مسئله به سمت و سوی سیاسی پیش میرود ولی آمار افسردگی در کشور بالا است و بیش از ۱۲ درصد از مردم دچار افسردگی بوده و نیاز به درمان دارند.»
روزنامه “جام جم” در حاشیه خودکشی دو دختر اصفهانی و بحث بازی آنلاین مینویسد: «نه فقط نهنگ آبی که آسیبها از ریز و درشت خیلی وقت است حریم نوجوانی و جوانی را شکسته و شده بخشی از زندگی، آسیبهایی که در گزارشهای رسمی آموزش و پرورش با این واژهها ازآن یاد میشود: رفتارهای پرخطر، بزهکاری، انحرافات اخلاقی، اختلالات روانی، آسیبهای نوپدید و گرایش به دخانیات، مصرف موادمخدر، خودکشی، خشونت و…»
طرفه آن که کاربری به نام امید در توئیتر نوشته است: «ما کل زندگیمون مرحله ۵۰ نهنگ آبی هست. هر روز تو فکر اینیم که تموم کنیم این زندگی لعنتی رو…»
منبع: DW