علی خامنهای: «رضاخان قلدر هویت ملی ما را نابود کرد و لباس ملی ما را تغییر داد»

علی خامنهای در زادروز «رضا شاه کبیر»، وی را مسئول نابودی هویت ملی و تغییر لباس ملی دانست.
روز ۲۴ اسفند زادروز رضاشاه کبیر، پادشاه ایران بود. وی در چنین روزی در سال ۱۲۵۶ خورشیدی در روستای آلاشت از توابع سوادکوه در خانوادهای نظامی متولد شد. پدر وی «عباسعلی داداشبیگ سوادکوهی» در فوج هفتم به عنوان یاور (ستوان) خدمت میکرد. رضا شاه کوچکترین فرزند خانواده بود که پدرش چند ماه پس از تولد وی درگذشت.
رضاشاه از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۴ وزیر جنگ بود و از سال ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۴ به عنوان نخستوزیر ایران در دوره قاجار نیز خدمت میکرد. وی در نهایت با پایان دوره قاجار، در سال ۱۳۰۴ به پادشاهی رسید. او از ۱۲ سالگی به نظام پیوسته بود و توانسته بود در سالهای خدمتش به مدارج بالای ترقی دست یابد.
رضاشاه در دوره پادشاهیاش، نظمی نوین در ایران به وجود آورد و نهادهای مدرن را برای زندگی بهتر در ایران پایهگذاری کرد که میتوان از «ارتش نوین»، «دادگستری نوین»، «دانشگاه تهران» و «راهآهن سراسری» به عنوان مهمترین نهادها یاد کرد.
وی در جهت تضمین قدرتش، قانون اساسی را نقض کرد و احزاب مستقل را منحل اعلام نمود و پس از آن مصونیت پارلمانی نمایندگان مجلس شورای ملی را گرفت. وی خواهان ایرانی بود که از نفوذ روحانیون مذهبی، دسیسه بیگانگان و اختلافات قومی رها باشد و از طرفی خواهان این بود که ایران دارای موسسات آموزشی به سبک اروپا، زنان متجدد و شاغل، ساختار اقتصادی نوین با کارخانههای دولتی، شبکههای ارتباطی، بانکهای سرمایهگذار و فروشگاههای زنجیرهی باشد و برای رسیدن به هدفش که بازسازی ایران بود، دست به مذهبزدایی، برانداختن قبیلهگرایی، گسترش ملیگرایی، توسعه آموزشی و سرمایهداری دولتی زد.
وی در سال ۱۳۲۰ با اولتیماتوم بریتانیا، مجبور به استعفا و ترک ایران شد و پادشاهی را به پسرش محمدرضا پهلوی واگذار کرد و سه سال بعد در سن ۶۶ سالگی در «ژوهانسبورگ» درگذشت. طرفداران وی او را «پدر ایران نوین» میدانند و در سال ۱۳۲۸ با تصویب مجلس شورای ملی، به او لقب «رضاشاه کبیر» داده شد.
علی خامنهای هر سال در زادروز این شاه فقید، سعی کرده به اشکال گوناگون وی را در ذهن عموم مردم فردی مستبد و دیکتاتور جلوه دهد، القابی که خود و عواملش با همان القاب در حدود نیم قرن بر مردم ایران حکومت کردند. وی در سال جدید با عباراتی متفاوت درباره وی صحبت کرد.
علی خامنهای در زادروز این مردم فقید گفت: «رضاخان قلدر شیفته غرب بود. هویت ملی ما را نابود کرد و حتی لباس ملی ما را نیز تغییر داد.» به کار بردن عبارت «هویت ملی» و «لباس ملی» توسط وی به جای «هویت اسلامی» که در گذشته بسیار به آن اشاره میکرد، بدان معناست که وی در تلاش است تا با تکیه بر این واژه (ملی)، همراه با موج ملیگرایی که هر روز نیرومندتر میشود حرکت کند.
سخنان وی درباره «تغییر دادن لباس ملی توسط رضاشاه»، در حالی مطرح شد که به گمانش لباس انتخاب شده توسط روحانیون شیعه همان لباس ملی ایرانیان است، در حالیکه تاریخ چیز دیگری میگوید. در واقع لباسی که علی خامنهای و عواملش از آن به عنوان لباس ملی یاد میکنند، در عربی «دشداشه» گفته میشود که متعلق به همان عربهاست و لباس ملی ایرانیان نبوده است.
لباس ملی ایرانیان از دوران باستان، شلوار و نوعی جلیقه یا سرداری برای مردان و جامههای نیمهبلند و شلوارهای گشاد با رنگهای شاد برای زنان بوده است که پس از گذشت قرنها، چادر، چاقچور، پیچه، نقاب، برقع و دیگر انواع حجاب آهسته آهسته به برخی از زنان شهرنشین تحمیل شد اما هرگز نقشی «ملی» به خود نگرفت.
علی خامنهای بارها در سخنان خود به «کلاه پهلوی» نیز اشاره کرده بود، در واقع کلاه پهلوی بدان دلیل نبود که مومنان نتوانند به هنگام نماز خواندن پیشانی خود را به مُهر بچسبانند، زیرا میتوانستند به هنگام نماز خواندن آن را از سر بردارند و یا با یک چرخش، نقاب آن را به پشت سر بگذارند.
علی خامنهای طی سخنان خود در زادروز وی درباره از بین بردن هویت ملی توسط او، اظهار نکرد که کدام قسمت از هویت ملی ایران توسط وی از بین رفته است. زیرا رضا شاه در دوران پادشاهی خود، ادبیات فارسی که از سده هجده میلادی به بعد در حال انحطاط بود را جانی تازه بخشید به طوری که با تعلیمات اجباری، میلیونها نفر طالب آن شدند و زبان فارسی به عنوان زبان ملی معرفی شد. دیگر زبانهای ایرانی نیز که در حال انحطاط بودند، مسیر انحطاطشان متوقف و یا کند شد.
نخستین فرهنگ لغات کردی ـ فارسی در دوران پادشاهی وی تهیه و منتشر شد و پژوهشگران، گزارشهای علمی و دستورزبانهای خود را از زبانها و گویشهای مردم ایران تهیه و منتشر میکردند که بسیار قابل اعتماد بود. مرحوم «سعید نفیسی» نیز در اینباره گفته بود: «یادمان آمد که کجا و کی بودهایم.» وقتی کتابها و مقالههای مختلف را درباره تاریخ ایران میخوانیم، گفته مرحوم نفیسی که یادآور عشقی عمیق به میهن را نشان میدهد، آشکار میشود.
علی خامنهای در حالی واژه «قلدر» را برای رضا شاه به کار میبرد که وی به دنبال تسلط دولت بر دین نبود و با اصلاحاتی که ارائه داد، بخشهای وسیعی از ساختارهای سیاسی، اجتماعی و قضایی مردم ایران را از سلطه شبکه روحانیون شیعه بیرون کشید و مسئولیتشان را به دولت از جمله اوقاف، دادگستری، آموزش و پرورش، دانشگاه الهیات حتی علوم دینی محول کرد.
رضاشاه با بنا کردن یک دولت ـ ملت مدرن و گسترش قدرت و صلاحیت قانونی به سراسر کشور، توانست هویت ملی ایران را که نزدیک به ۱۵۰ سال از جانب قدرتهای امپریالیستی از جمله انگلیس و روسیه با کمک عوامل داخلی مورد تهدید قرار داشت، در متنی از تفاهم میهنی بازسازی کند.
وی همچنین بخشهایی از خاک ایران که در دوران قاجار جدا شده بود را پس گرفت و به همه جهان یادآوری کرد که ایران همچنان ایران خوانده خواهد شد و معرفی آن با واژههایی مانند «پرشیا» یا «پارس» قابل پذیرش نیست. حتی درباره واژه دین که به معنای روش زیستن میباشد را نیز جزئی از کل اعلام کرد. مسئلهای که روحالله خمینی و علی خامنهای تلاش کردند تا آن را بر مردم ایران تحمیل نمودند، بدان معنا که جای ایران که همان کل است را با دین و مذهب که جزء میباشد، عوض کردند.
رضاشاه که علی خامنهای او را قلدر میخواند، ایرانی فقیر و نیمهگرسنه را تحویل گرفت اما یک ایران روبه رشد را تحویل داد. وی تلاش کرد که ایران را از جنگ حفظ کند اما با هجوم روسها و انگلیسها و اولتیماتوم انگلیس، ترجیح داد رنج تبعید را به جان خریده و خود را قربانی کند تا از ویرانی ایران جلوگیری کند، مسئلهای که با روی کار آمدن روحانیون و بنیانگذاران جمهوری اسلامی، ایران به جنگ کشیده شد و نتیجه آن به جا ماندن میلیونها کشته و معلول بود، جنگی که همچنان نیز ادامه دارد.
حمله علی خامنهای به خاندان پهلوی، تاریخ، فرهنگ و هویت ملی ایرانی، باعث شد که هموطنان ایرانی به این صحبت مرحوم نفیسی برسند که: «کجا بودیم و کی بودیم» را با وضعیت کنونی که به کجا رسیدهایم و چه کسی هستیم مقایسه کنند.
سخنان اخیر علی خامنهای در آستانه نوروز و زادروز رضاشاه کبیر، باعث واکنشهای گسترده توسط مردم ایران شد به طوری که بسیاری از هموطنان ایران با انتشار تصاویری از رضاشاه و نوشتن متنهایی در شبکههای اجتماعی، اعتراض خود را نسبت به سخنان علی خامنهای نشان دادند.
کاربری در واکنش به این سخنرانی، با انتشار عکسی از رضاشاه و پیامی در شبکه اجتماعی نوشت: «در واقع ملت ایران در این ۴۶ سال سیاه تاریخ، تاوان بیمهری و ناسپاسی خدمات بیشمار رضاشاه پهلوی و فرزند خلفش محمدرضا شاه پهلوی را به فجیعترین حالتهای ممکن پرداخت کردند.
این ناسپاسی و بیمهری، فقط به آن ده درصدی که جنون ۵۷ را رقم زدند خلاصه نمیشود، بلکه آن نود درصدی که در مقابل ناسپاسی و بیمهری آن ده درصد سکوت کردند و اجازه دادند تا ایرانی که با سرعت به سوی پیشرفت و توسعه گامهای اساسی بر میداشت، ناگهان با همان سرعت در جهت عکس به سوی قهقرا و پسرفت در تمام زمینههای اقتصادی و فرهنگی و علمی بتازد، در این ناسپاسی و بیمهری شریکند.
اینکه رضاشاه بزرگ برای نیل به مقصود که ایرانی آباد، آزاد و پیشرفته از قوه قهریه بهره برد را «دیکتاتوری» نامیدند، آن را در بوق و کرنا کردند و ناجوانمردانه تمام خدماتش را نادیده گرفتند و حتی یک بار از خود سوال نکردند که صد سال پیش برای نجات مردمی که از ناکارآمدی قاجار، نه تنها فقط سواد نداشتند، بلکه نیمی از آنان در اثر بیماری هلاک شده بودند و نیمی دیگر از سوزاک و سیفلیس رنج میبردند و در فقر و فلاکت دست و پا میزدند، هیچ راهی جز تحکم و زور وجود نداشت و اساسا در بین مردم آن زمان چیزی به نام دموکراسی هیچ کاربردی نداشت و اصلا مردم صد سال پیش ایران نمیتوانستند بفهمند دموکراسی چه معنا و مفهومی دارد.
اینک پس از گذشت حدودیک قرن از پادشاهی رضاشاه و قریب به نیم قرن از حاکمیت پربرکت محمدرضا شاه پهلوی، با عصارهای از وجود مبارک آن دو خدمتگزار بیمنت روبرو هستیم به نام شاهزاده رضا پهلوی که دموکراسی و مردمسالاری در تک تک سلولهایش متبلور است. او با ایدههای هوشمندانهای که در سر دارد، در ادامه خدمات پدربزرگ و پدرش میتواند در کوتاهترین زمان ممکن، ایران را از ورطه نابودی نجات دهد و به قدرت رسیدنش در ایران، میتواند بزرگترین موهبت برای ملتی باشد که از سر بیمهری و ناسپاسی در شورش جنونآمیز ۵۷ باعث قطع سلسله پیشرفت ایران شدند.
آمارهای غیررسمی نشان میدهد که بیش از ۹۰ درصد جامعه فعلی ایران، از نظام مخرب آخوندی متنفرند و بیش از ۸۰ درصد مردم، از ایدههای شاهزاده رضا پهلوی حمایت میکنند. سوال من این است! آیا مردم ایران برای جبران آن بیمهریها و ناسپاسیها، در دقیقه ۹۰ یکپارچه به میدان خواهند آمد تا خود و کشورشان را نجات دهند یا قشر خاکستری باز هم آنچه را در دل دارند در گلو خفه خواهند کرد؟»