تحلیل «ارشان آذری» بر مبنای سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی با عنوان «پنج اهرم تا رهایی»

«ارشان آذری» به تحلیل سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی در کنفرانس «اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران» با عنوان «پنج اهرم تا رهایی» پرداخت.
این تحلیل با توجه به سخنرانیهای شاهزاده رضا پهلوی در «کنفرانس اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران» صورت گرفته است. ارشان آذری مینویسد: «پیام روشن است، پیروزی از برخاستن مردم داخل کشور میآید و نقش ایرانیان بیرون، هموار کردن راه با ابزار و پشتوانه عملی است. شاهزاده رضا پهلوی نقشهای پنجاهرمی را پیش میگذارد: فشار بر حکومت، پشتیبانی از مردم، جداشدن کارگزاران، هماهنگی نیروها و برنامه روز بعد. اگر این اهرمها با کار منظم و گزارش شفاف پیش بروند، گذار میتواند کمهزینه و کمتنش باشد.»
- چرا «برخاستن مردم» کلیدی است؟
هیچ نیروی بیرونی جای مردم را پر نمیکند. این رویکرد دو نتیجه عملی دارد:
- امید به عمل بدل میشود: هر کس سهمی روشن دارد؛ از روایتگری درست و کار محلی تا پیگیری صنفی و اعتصاب هدفمند.
- نقش بیرون دقیق میشود: ایرانیان بیرون از مرز باید ابزار و پشتوانه فراهم کنند، نه نسخه آماده و این پشتیبانی باید هوشمندانه به کنشهای داخل وصل شود.
- فشار بر حکومت: هزینه ماندن را بالا ببریم
یعنی چه؟ بستن مسیرهای مالی و سفر عاملان سرکوب، پیگیری حقوقی آمران و عاملان و واداشتن دولتها و نهادها به موضع روشن.
اثر: هر روز ماندن برای دستگاه سرکوب گرانتر و پرخطرتر میشود.
نکته عملی: هر گام فشار بیرونی باید در داخل فرصت کنش امنتر بسازد وگرنه نیمهکاره میماند.
- پشتیبانی از مردم: همدردی مؤثر
یعنی چه؟ یاری حقوقی و درمانی، پشتیبانی کوتاهمدت معیشتی، رساندن صدای زندانیان و خانوادهها، و پیگیری رسمی در مجلسها و نهادهای مدنی.
اثر: هزینه ایستادگی پایین میآید و حس تنهایی شکسته میشود.
روش درست: بستههای ساده و روشن وکیل، درمان، یاری فوری خانوادهها، با شیوههای شفاف، قابلدسترس و پاسخگو.
- جداشدن کارگزاران (ریزش): «از حکومت جدا شوید و به مردم بپیوندید»
هدف: کارکنان و وابستگان بدنه حکومت راهی امن و آبرومند برای کنارکشیدن ببینند.
اهمیت: هر جدایی، بازوی سرکوب را ضعیفتر و راهِ گذار را کوتاهتر میکند.
راه اعتمادسازی:
- حفظ هویت جداشوندگان تا امنیتشان برقرار بماند.
- راستیآزمایی منظم آمار.
- وصل کردن فوری نیروهای جداشده به گروههای صنفی و مدنی.
- هماهنگی نیروها: ستون فقرات حرکت
اصلها: تمامیت ایران، برابری شهروندان، جدایی دین از دولت، و حق مردم در گزینش شیوه حکومت.
چرایی: انرژی پراکنده دوام ندارد. باید گروههای کاری کوچک، چابک و ساده شکل بگیرند، با برنامه زمانی، وظیفه مشخص، صورتجلسه کوتاه و گزارش ماهانه عمومی.
- برنامه روز بعد: نان و آب و برق و امنیت
نقشه روشن برای صد روز نخست: برق، آب، سوخت، درمان، امنیت خیابان و آرامکردن بازار پول.
اثر روانی: بزرگترین ترس مردم «بینظمی پس از سقوط» است، یک برنامه روشن این ترس را میشکند.
چگونه؟ نام مسئول هر بخش، زمانبندی، منابع و گزارش پیشرفت قابلفهم و در دسترس.
سه اقدام فوری و کمهزینه (از امروز)
- برگه یکصفحهای گزارش پنج اهرم.
- راهنمای «جدایی امن.»
- خلاصه مردمی «برنامه اضطرار» برای صد روز نخست.
نقشها: از کارگران تا برونمرزیها
- کارگران، معلمان، پرستاران، بازاریان: شبکههای صنفی و اعتصابهای هدفمند.
- جوانان و دانشجویان: پیوند محلهها و روایت درست.
- کارگزاران درون حکومت: «جدا شوید و به مردم بپیوندید.»
- ایرانیان برونمرز: وکیل، درمان، رسانه و رایزنی.
- کارآفرینان و کارشناسان: تکمیل طرح صدروزه در حوزههای حیاتی.
سه نشانه نزدیکشدن به پیروزی
- افت توان سرکوب: افزایش جداییهای تاییدشده.
- بلند شدن تکیهگاه اجتماعی: صندوقهای شفاف یاری.
- نظم بیشتر در کنشها: گذر از تجمعهای مقطعی به گروههای کاری پایدار.
جمعبندی: چرا میتوانیم و چگونه زودتر میرسیم
پرسش دیگر «آیا میشود؟» نیست، بلکه «چه وقت» و «چگونه» است. پاسخ روشن است: با پایمردی، با نظم و با همبستگی. چارچوب شاهزاده رضا پهلوی شعار نیست، تقسیم کار است:
- میدان اصلی داخل است و بیرون باید ابزار و پشتوانه بیاورد.
- ترس از بینظمی با برنامه صدروزه پاسخ داده میشود.
- ترس از تنهایی با پشتیبانی سازمانیافته میریزد.
- ترس از ناهماهنگی با گروههای کاری پاسخگو رفع میشود.
به زبان ساده: اگر هر کداممان امروز یک کار مشخص بردارد، یک گزارش، یک یاری، یک پیوند، یک خروج امن از دستگاه سرکوب، یا یک قطعه از برنامه صدروزه، چرخ گذار تندتر میچرخد. پیروزی جمع همین کارهای کوچک پیوسته است. «راه باز است، با هم جلو برویم.»
تجربه نپال و سخنان شاهزاده رضا پهلوی، نشان میدهد که گذار در ایران نه یک رویا، بلکه طرحی عملی و شدنی است. سالهاست دیدهایم که رژیم جمهوری اسلامی با سرکوب، ترس را ابزار بقای خود کرده است. اما واقعیت این است که مردم ایران بارها نشان دادهاند که از خیزش ۱۴۰۱ تا امروز، توان برخاستن و ایستادن را دارند. آنچه کم داریم، همان پنج اهرمی است که شاهزاده بر آن تاکید میکند: اتحاد، پشتیبانی و نقشهای روشن برای فردا. اگر این عناصر در کنار هم قرار بگیرند، هیچ نیرویی نمیتواند مانع سقوط این حکومت شود. آینده ایران ساخته خواهد شد، اما نه با انتظار، بلکه با کار مشترک، با پیوند داخل و خارج و با ایمان به اینکه «این بار، میشود.»