اخبار ایران

کودکان سیستان و بلوچستان هنوز سقفی برای آموختن ندارند

آموزش در سیستان و بلوچستان معنایی تلخ یافته است؛ جایی که فقر، بی‌توجهی و فراموشی دست به دست هم داده‌اند تا کودکان از ابتدایی‌ترین حق انسانی خود که یادگیری در امنیت است، محروم بمانند.

در روستای کوچک و کم‌برخوردار «سولدان» از توابع سیستان و بلوچستان، حدود ۳۰ دانش‌آموز هر روز در فضای باز گرد هم می‌آیند تا درس بخوانند. دو سال پیش، سقف کلاس درس که تنها مدرسه‌ روستاست فرو ریخت و از آن زمان تاکنون هیچ نهاد دولتی اقدامی برای بازسازی آن نکرده است.

«خسرو حامدی» فعال اجتماعی این منطقه، در اینباره اظهار کرد: «سقف مدرسه‌ سولدان دو سال پیش فرو ریخت و از آن زمان تاکنون، کلاس‌ها در فضای باز برگزار می‌شود. با وجود اطلاع مسئولان، هیچ اقدامی انجام نشده است.»

تصاویر ارسالی از ساکنان نشان می‌دهد کودکان زیر آفتاب و در میان بادهای موسمی منطقه روی زمین نشسته‌اند و در کنار تخته‌ای قدیمی، درس می‌خوانند. خانواده‌ها می‌گویند گاه با چوب و پلاستیک سایبانی موقت ساخته‌اند، اما بادهای تند جنوب شرق هر بار آن را ویران کرده است.

این وضعیت منحصر به سولدان نیست. بنا بر گزارش‌های منتشرشده از منابع مستقل، صدها مدرسه در سیستان و بلوچستان در وضعیت مشابه قرار دارند. این مدارس یا بدون سقف و دیوارند، یا ساختمان‌هایشان فرسوده و ناایمن است.

یکی از معلمان محلی در مصاحبه‌ای گفته است: «در یک مدرسه ۴۵۰ دانش‌آموز در چهار کلاس درس می‌خواندند که یکی از آن کلاس‌ها در واقع انبار بود.»

در برخی نقاط استان، دانش‌آموزان به دلیل نبود فضای آموزشی مجبورند مسافت‌های طولانی را پیاده طی کنند. کمبود معلم نیز بحران را دوچندان کرده است. کلاس‌های چندپایه و تراکم بیش از اندازه دانش‌آموزان، عملا کیفیت آموزش را نابود کرده است.

بر اساس داده‌های تازه، استان سیستان و بلوچستان حدود ۵ درصد جمعیت کشور را دارد اما کمترین سرانه‌ی آموزشی را تجربه می‌کند. کارشناسان از این وضعیت با عنوان «نابرابری ساختاری» یاد می‌کنند، تبعیضی که نه‌فقط جغرافیایی بلکه فرهنگی و زبانی است. بسیاری از کودکان بلوچ به زبانی غیر از زبان مادری‌شان تحصیل می‌کنند و این امر، شکاف یادگیری را عمیق‌تر می‌کند.

در گزارش مرکز Crisis Group  آمده است که فقر، حاشیه‌نشینی و سیاست‌گذاری نادرست، آموزش را در این منطقه به بحرانی مزمن تبدیل کرده است.

با وجود وعده‌های رسمی برای «آموزش رایگان تا پایان متوسطه»، واقعیت نشان می‌دهد که میلیون‌ها کودک در ایران هنوز از ابتدایی‌ترین شرایط آموزشی بی‌بهره‌اند. در بلوچستان، مفهوم «کلاس درس» گاه تنها به تخته‌ای چوبی در سایه‌ی درخت خلاصه می‌شود.

کودکان سولدان اما هنوز امید دارند. آن‌ها هر روز با دفترهایی خاکی و دستانی کوچک زیر آسمان داغ می‌نویسند، شاید روزی سقفی دوباره بر سرشان برافراشته شود، سقفی که نشانه‌ی احترام به کرامت انسانی باشد.

در نگاه مسیحی، هر کودک تصویری از امید و نور خداست. بی‌توجهی به آموزش و امنیت آنان، تنها غفلت از مسئولیت انسانی نیست، بلکه غفلت از روح ایمان و عدالت است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا