سرکوب سوگواری و مطالبه آزادی، نقدی بر تداوم بازداشتهای سیاسی در جمهوری اسلامی

سرکوب سوگواری و مطالبه آزادی، بار دیگر نگاهها را به بازداشتهای سیاسی و نقض کرامت انسانی در ایران دوخته است.
در ادامه موج تازهای از بازداشتهای سیاسی و امنیتی در ایران، واکنشها نسبت به برخورد حکومت با مراسمهای یادبود و فعالیتهای مسالمتآمیز مدنی شدت گرفته است. بازداشت شرکتکنندگان در مراسم یادبود زندهیاد «خسرو علیکردی» در مشهد، بار دیگر این پرسش اساسی را پیش روی افکار عمومی قرار داده است که چرا حتی سوگواری و همدردی انسانی نیز در جمهوری اسلامی به جرم امنیتی تبدیل میشود.
خسرو علیکردی وکیل دادگستری و فعال شناختهشده حقوق بشر، از چهرههایی بود که سالها در دفاع از زندانیان سیاسی، عقیدتی و قربانیان بیعدالتی فعالیت میکرد. مراسم یادبود او که بهطور مسالمتآمیز برگزار شد، با واکنش امنیتی شدید مواجه و به بازداشت گسترده شماری از فعالان مدنی، روزنامهنگاران و کنشگران حقوق بشر انجامید؛ اقدامی که از سوی بسیاری از ناظران، نمونهای آشکار از نقض حق آزادی تجمع، بیان و کرامت انسانی ارزیابی شده است.
در همین راستا، شاهزاده رضا پهلوی در پیام ویدئویی اخیر خود ضمن محکومکردن این بازداشتها، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی بازداشتشدگان شد و از نهادهای حقوق بشری خواست تا برای آزادی آنها کارزارهای بینالمللی راهاندازی کنند. وی در این پیام، بر مسئولیت اخلاقی جامعه جهانی در برابر سرکوب سیستماتیک در ایران تاکید کرد.
شاهزاده رضا پهلوی در این پیام تصریح کرد: «همانطور که در پیام ویدئویی اخیر خطاب به هممیهنان و مردم شجاع مشهد گفتم، تکتک افرادی که در مراسم یادبود زندهیاد خسرو علیکردی بازداشت شدهاند، باید بدون قید و شرط آزاد شوند. ما همچنان این موضوع را پیگیری میکنیم و از همه نهادها و گروههای حقوق بشری نیز میخواهم با راهاندازی کارزار برای آزادی افراد زیر تلاش کنند: «علی آدینهزاده، ابوالفضل ابری، هستی امیری، اکبر امینی، محمدرضا بابایی، جواد جلالی، حیدر چاهچمندی، حامد حسینی، نورا حقی (وحیده حقپرست)، محمود خانعلی، امیر خاوری، محمدعلی دهستانی، حامد رسولخانی، مهدی رسولخانی، حامد زارع، محمد زنگنه، میلاد فتاح، زهرا (رها) شریفی، جواد علیکردی، سپیده قلیان، نرگس محمدی، عالیه مطلبزاده، پوران ناظمی، طیبه نظری، امین وثوقینیا.»
بازداشت نامهایی چون نرگس محمدی، سپیده قلیان و دیگر فعالان شناختهشده حقوق بشر، نشاندهنده الگویی تکرارشونده در رفتار حاکمیت ایران است؛ الگویی که بر اساس آن، هرگونه کنش مدنی مستقل حتی در قالب سوگواری یا یادبود، به تهدیدی علیه امنیت نظام تعبیر میشود.
از منظر مسیحی و الهیاتی، این رویکرد آشکارا در تضاد با اصول بنیادین کرامت انسان، آزادی وجدان و حق حقیقتجویی است؛ اصولی که نهتنها در آموزههای مسیحیت بلکه در اسناد جهانی حقوق بشر نیز مورد تاکید قرار گرفتهاند. کلیساها و نهادهای مسیحی بارها هشدار دادهاند که حکومتی که از تجمع مسالمتآمیز و یادبود مردگان هراس دارد، در واقع از قدرت حقیقت میترسد.
در شرایطی که جمهوری اسلامی تلاش میکند با سرکوب و ارعاب، صدای دادخواهی را خاموش کند، درخواست برای آزادی بیقید و شرط بازداشتشدگان، صرفا یک مطالبه سیاسی نیست، بلکه فریادی اخلاقی برای دفاع از انسان، وجدان و عدالت است. بیتفاوتی جامعه جهانی نسبت به چنین مواردی، بهمعنای عادیسازی ظلم و تداوم چرخه سرکوب خواهد بود.




