بازنشستگی در ایران: مرارت به جای فراغت
اکثریت مطلق کارگران بازنشسته با دریافت تنها ده روز حقوق ماهانه، زندگی بخور و نمیری دارند. حق آنها همسانسازی مستمریهاست، نه دوندگی در سالمندی برای تامین کسری مخارج خانوار.
۲۲ بهمن ۹۶ و در جریان گشایش بیمارستانی در قائمشهر مازندران، یک کارگر بازنشسته جلوی سخنرانی وزیر کار را گرفت. وقتی میکروفن را به او سپردند، از مشکلات خودش گفت؛ از حقوق یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی برای خانوادهای ۴ نفره، از گرانی داروها، کمبود تخت بیمارستان و وعدههای سرخرمن وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی. وزیر او را بوسید، جمعیت صلوات فرستاد و حرفهای کارگر شاکی ناتمام ماند.
وقتی معدن یورت در اردیبهشت ۹۶ منفجر شد و ۲۲ نفر در عمق ۱۸۰۰ متری زمین مدفون شدند، ۱۰۰نفر از معدنچیان بازنشسته جرأت کردند بگویند کارفرما به هر کدام از آنها بیش از ۱۰میلیون تومان بدهکار است و مطالبات مزدیشان را به حساب هزینههای بازنشستگی گذاشته است.
وقتی حدود ۴۰۰ کارگر بازنشسته کیان تایر در ۲۷ آذر ۹۶ در برابر وزارت صنعت و معدن تجمع کردند تا بگویند ۶ سال است بازنشسته شدهاند اما سنوات پایان خدمت خود را دریافت نکردهاند، نیروهای گارد ویژه حضوری سنگین در محوطه داشتند. هر یک از آنها، معادل ۸۰ تا ۱۰۰میلیون تومان از کارخانه طلب داشت.
وقتی ۱۹ آذر گروهی از کارگران بازنشسته صنعت فولاد، برای چندمین مرتبه، از شهرها و استانهای مختلف به تهران آمدند و جلوی مجلس جمع شدند، نمایندگان داشتند درباره بودجه پیشنهادی ۹۷ بحث میکردند. بازنشستهها خواستار خودگردانی صندوق فولاد، مکلف کردن دولت به اجرای تعهدات، پرداخت حقوق و هزینههای درمانی این قشر بودند.
این نمونهها، آیینهایست از شرایط مزدی، رفاهی و درمانی کارگرانی که در سالمندی به آرامش خاطر نیاز دارند اما دغدغه اصلیشان کسری بودجه خانوار و انباشت بدهکاریها میشود.
علیرضا محجوب، دبیرکل خانه کارگر و نماینده مجلس میگوید: «زمانی که قانون تامین اجتماعی نوشته میشد امید به زندگی ۴۹ سال بود و امروز به ۷۳ سال رسیده است. رشد شتابان جمعیت سالمند کشور و مطالبات بیشتر آنان از سازمان تامین اجتماعی نیازمند برخوردی منطقی و علمی از سوی نهادهای حاکمیتی و سازمان تامین اجتماعی است.»
“دولت جفا نکند”
آیا همسانسازی مستمریها، حق کارگر بازنشستهای نیست که سقف دریافتیاش بین یک میلیون و ۲۰۰تا یک میلیون و ۵۰۰هزار تومان است؟ اکبر قربانی دبیر “خانه کارگر” غرب تهران با طرح این پرسش میگوید: «۸۰درصد از کارگران بازنشسته حداقلبگیر هستند لذا همسانسازی مستمریها حق آنهاست و نباید بیش از این در حق کارگران جفا کرد.»
اکبر قربانی در توضیح “حداقلبگیری” خیل عظیمی از کارگران بازنشسته به این اشاره میکند که دو میلیون و ۵۰۰هزار نفر از مجموع ۳ میلیون نفر در مخارج زندگی ماندهاند: «این حق آنهاست که بتوانند در دوران پیری و کهولت راحتتر خرج کنند اما با این شرایط آنها باید برای ریال به ریال پولی که میگیرند برنامه داشته باشند تا در پایان ماه مجبور نشوند قرض کنند.» بسیاری از این کارگران بازنشسته برای پرداخت هزینههای زندگی از بانکها یا اطرافیان وام گرفتهاند و ماندهاند با سودی که باید بپردازند.
مطابق مواد ۹۶ و ۱۱۱ قانون تامین اجتماعی، حداقل مستمری بیمهشدگان بازنشسته و ازکارافتاده سازمان تامین اجتماعی نباید از حداقل مزد مصوب شورای عالی کار کمتر باشد و از سوی دیگر مستمری کارگران بازنشسته باید هر سال به اندازه ارزش تورمی سبد هزینههای زندگی افزایش یابد.
فعالان حوزه کارگری به مسئولیت دولت در قبال معیشت قشرهای کمدرآمد و فرودست اشاره میکنند. هیچ کارفرمایی به کارگر بازنشسته کار نمیدهد و اکثر آنها مجبورند برای تامین کسری مخارج خودشان مسافرکشی کنند؛ کاری که شغل دوم فوجی از شاغلان و بازنشستگانی است که درآمدشان کافی نیست.
مسعود نیلی دستیار ویژه روحانی گفته که صندوقهای بازنشستگی یکی از “ابرچالشهای” اقتصاد کشورند.
محرومیت مضاعف
سبد معیشت حداقلی کارگران دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است. بر این اساس اگر هر کارگر یا بازنشستهای کمتر از این میزان درآمد داشته باشد، زیر خط فقر و در محدوده شاخص فلاکت زندگی میکند.
دبیر خانه کارگر غرب تهران میگوید وقتی دولت در قبال گروههای اجتماعی محروم دچار انفعال است، تشکلهای کارگری و بازنشستگی باید فشار بیاورند تا مثل دولت به انفعال متهم نشوند.
دولت و مجلس وعده کردهاند که با تخصیص ۳۴۰۰میلیارد تومان بودجه، مستمری بازنشستگان را به صورت پلکانی افزایش دهند اما این وعده حتی در صورت اجرا، بیشتر شامل حال بازنشستگان صندوقهای کشوری و لشگری میشود نه بازنشستگان تامین اجتماعی.
اما افزایش مستمری سال ۹۷ کارگران بازنشسته بیش از آنکه به همسویی دولت و مجلس برای تخصیص بودجه بستگی داشته باشد، به نتیجه مذاکرات مزدی جلسات شورای عالی کار و پرداخت بدهیهای معوقه دولتی وابسته است.
ماه آذر ۱۶۰ نماینده نامهای به رئیس مجلس نوشتند و از او خواستند که موضوع متناسبسازی حقوق کارگران بازنشسته از صندوق تامین اجتماعی را پیگیری کند. در این نامه آمده بود: «وضعیت حقوق بازنشستگان و مستمریبگیران (عموماً با دریافت کمتر از یک میلیون تومان) با توجه به شرایط فرهنگی جامعه و نقش و جایگاه اجتماعی پیشکسوتان و کهنسالان و شرایط جسمانی و بیماریهای خاص این دوران نه تنها هیچگونه تناسبی بین حقوق بازنشستگان و مستمریبگیران با تورم وجود ندارد بلکه با حداقل هزینههای متعارف نیز مطابقت نمیکند.»
در عین حال، مجلس دهم اخیرا پرداخت ۵۰هزار میلیارد تومان از مطالبات سازمان تامین اجتماعی را تصویب کرده است. علیاصغر بیات، رئیس “کانون عالی کارگران بازنشسته” میگوید، انتظار میرود دولت خوش حساب باشد و طبق قانون برنامه ششم توسعه، مطالبات معوقه تامین اجتماعی را بپردازد.
زیر خط فلاکت
آن دسته از بازنشستگان که حداقل مستمری را دریافت میکنند، چگونه باید روزگار بگذرانند؛ آن هم در حالی که در سنین بازنشستگی، هزینههای ازدواج فرزندان به فهرست مخارج میپیوندد و خانواده با ورود عروس و داماد و نوه بزرگتر از قبل میشود.
غلامرضا علیزاده، پژوهشگر تامین اجتماعی و استاد بازنشسته دانشگاه اشاره میکند که خانوادههایی از این دست مجبورند در حوزه تغذیه و هزینههای بهداشت و درمان قناعت کنند. به اعتقاد او، یکی از دلایلی که بخشی از نیروی کار به ویژه در فضای کارمندی را به فساد و اختلاس سوق میدهد، مشاهده وضع معیشتی بازنشستگانی است که عمری با شرافت زندگی و کار کردهاند.
حسین ایزدان، بازرس کانون کارگران بازنشسته تهران، برآورد میکند که یک بازنشسته به طور متوسط تا سه برابر یک کارگر عادی هزینه بهداشت و درمان داشته باشد. این در حالی است که شرکتهای خصوصی و نیمه دولتی بیمه تکمیلی، بازنستگان را بیمه نمیکنند چون برایشان صرف ندارد هزینه کسی را تقبل کنند که ریسک بیماریهایش بالاست.
در اغلب کشورهای جهان بازنشستگی دوران طلایی عمر افراد با مزایای مختلف تلقی میشود اما شاید بتوان گفت بازنشستگی در ایران به ویژه برای کارگران، شروع دورانی تیره است. شروع سراشیبی فقر، فشار مالی و صرفهجویی. این ایام به جای آن که فرصت آرامش درونی باشد، به تهدیدی اقتصادی تبدیل میشود.
منبع: DW