تونل فروپاشی رژیم اسلامی
حکومت ایران بنا بر تعریفی که هر شخص از رژیم جمهوری اسلامی دارد، مدتهاست که به تونل فروپاشی وارد شده است؛ اما سوالی که در این رابطه مطرح میشود این است: چرا این رژیم تا به امروز پابرجا مانده؟
پاسخ به این سوال بسیار آسان است؛ زیرا این رژیم هنوز برای جایگزینی حکومت بعدی، برای داخل و خارج از ایران به همرأیی نرسیده است.
به نوشته بسیاری از تحلیلگران، تنها یک راه پیش روی مردم ایران قرار دارد. برای اینکه این قیام و خیزش منجر به یک انقلاب تمام عیار شود، باید سه مرحله را پشت سر بگذارد:
مرحله اول، جدایی و شکاف بین مردم و رژیم است که امروز مردم از این مرحله عبور کردهاند. مرحله دوم، همبستگی و مرحله سوم حضور میلیونی در کف خیابانها است.
مرحله اول و دوم برای مردم ایران کاملا اتفاق افتاده است و گواه آن هم، بایکوت انتخابات و تعداد نفرات در تجمعات رژیم است. در مورد همبستگی نیز باید اذعان کردکه مردم با اعتصابات بیسابقه در سراسر ایران، همبستگی خود را به اثبات رساندهاند؛ اما حضور میلیونی هنوز رخ نداده است. شاید قیام ملت ایران، منتظر یک محرک است که بتواند آخرین مرحله را رقم بزند.
ترس عوامل رژیم از این اتفاق را، میتوان در سخنان آقای حسین طائب – رئیس سابق اطلاعات سپاه – در سخنرانی که در دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام داد، مشاهده کرد.
او شاید بهتر از هر کس دیگری میداند که رژیم فاسد جمهوری اسلامی ایران، به پایان خط رسیده و تنها راه نجات این رژیم، جلوگیری از آگاهیرسانی به مردم است.
وی میگوید: روزی میرسد که ما در پلتفرمها مشخص میکنیم عکس چه کسی باید منتشر و یا نباید منتشر شود.
سخنان آقای حسین طائب، در حالی به سمع هواداران رژیم میرسد که حکومت جمهوری اسلامی ایران در تلاش است تا نرم افزارهای داخلی را جایگزین نرم افزارهای خارجی، برای شبکه های اجتماعی کند.
آقای طائب به خوبی میداند زمانیکه مردم ایران پیروز شوند، یکی از کسانی خواهد بود که سختترین انتقامها در انتظارش است.
او در سخنان اعترافگونه خود میگوید: افراد مومن و انقلابی باید بدانند اگر ما یک قدم در مقابل خواست مردم به عقب برویم، آنها همه ما را به عقب رانده و حساب ما با کرامالکاتیبن است.
در حال حاضر خیزش انقلابی مردم ایران، در کنار پیام واضح سرنگونی جمهوری اسلامی و مبارزه با آن، انگیزهای برای ادامه همبستگی مردم شده است و این همبستگی سبب شده که حتی روستاها و دهکدههای مرزی نیز به این خیزش بپیوندند.
مردم ایران بدون اینکه توسط یک رهبر واحد و یا بطور عمودی و هرمی هدایت شوند، تاکنون در مسیری متحد با ذکاوت و هوش جمعی خود پیش رفتهاند.
خیزش عمومی و سراسری باعث شده که نیروی متحد مردم، بیش از پیش در برابر رژیم فاسد و کودککُش جمهوری اسلامی به نمایش گذاشته شود. نیرویی که خواهان سرنگونی نظام کودککُش است.
هر چند پیشینه ظهور این نیرو به اعتراضات سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ باز میگردد اما در خیزش اخیر، بیش از پیش گسترش پیدا کرده و با چند ماه مقاومت و تاکید بر سرنگونی رژیم، نشان داده است که قصد سکوت و خاموشی ندارد. این خیزش تا زمانی که تک تک جنایتکاران رژیم جمهوری اسلامی در یک دادگاه منصف و عادل محاکمه شوند، ادامه خواهد داشت.
از سوی دیگر این نیرو هویت ملی خود را، با شعارها و اقدامات ابتکاری نشان داده است و مرزبندی آشکار و پیگیرانهای با نظام جمهوری اسلامی و جریانات فرقهای داشته است. نیروی اتحاد و همبستگی بین مردم، اجازه نداده است آنطور که حکومت جمهوری اسلامی میخواهد، این خیزش با مناسبات قومی و مذهبی پراکنده شده و به مسیرهای غیر ملی و حاشیهای هدایت شود.
از جمله میتوان به استان کردستان اشاره کرد. زمانیکه مردم از سوی نیروهای حکومت جمهوری اسلامی مورد سرکوب شدید قرار گرفته بودند، مردم غیور در دیگر استانها با شعار «کردستان، کردستان، چشم و چراغ ایران» به حمایت از آنها به پا خاستند.
همچنین وقتی مردم معترض بلوچ در استان زاهدان، توسط عوامل رژیم مورد حمله با گلولههای جنگی قرار گرفتند، هموطنان دلاور در سراسر ایران با شعار «از تهران تا زاهدان، جانم فدای ایران» به حمایت از مردم بلوچ به خیابانها آمدند.
مردم در خیابانها و شهرهای ایران ماهیت خیزش خود را در قالب یک انقلاب ملی حفظ کرده و به همین طریق به خیزش خود ادامه خواهند داد.
نقش آفرینی جامعه مهاجران ایرانی در سه ماه اخیر نیز، در خدمت ویژگیهای انقلاب ملی ایران بیتاثیر نبوده است. ایرانیان مقیم در کشورهای مختلف، با برگزاری دهها تجمع و راهپیمایی در شهرهای کوچک و بزرگ جهان، همراهی و همصدایی خود را با هموطنان ایرانی نشان دادهاند.
در آن سوی معادله انقلاب، رژیم جمهوری اسلامی از طرفی با سرکوب گسترده و از سویی دیگر با سناریوهای رنگ و رو باخته، در تلاش است تا مردم را به خانههایشان بازگرداند؛ اما تاکنون با قدرت اتحادی که بین مردم برقرار است، ناکام مانده.
آمارهای ارائه شده از سوی نهادهای حقوق بشری نشان میدهد تاکنون بیش از ۱۸۲۰۰ نفر معترض در شهرهای مختلف ایران بازداشت شدهاند که از این بین حدود ۶۰۰ نفر آنها دانشجو هستند.
اما در فایل افشا شده بولتن محرمانه خبرگزاری فارس، سردارحسین سلامی – فرمانده سپاه پاسداران – تعداد بازداشتشدگان را حدود ۳۰۰۰۰ نفر عنوان کرده است.
در این میان یکی از نیرنگهای اتاق فکر رژیم جمهوری اسلامی برای منحرف کردن و یا از بین بردن انگیزه معترضین، انحراف این خیزش ملی از مسیر اصلی و دامن زدن به ترفند جداسازی از جمله موضوع جنسیتی بوده است.
در ابتدا عوامل رژیم جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران تلاش کرد تا قیام مردم ایران را صرفا یک اعتراض زنانه و فقط علیه حجاب اجباری معرفی کند؛ اما مردمِ باهوش ایران با شعار «زن، زندگی ، آزادی» که به سرعت به یک شعار جهانی تبدیل گردید، بخش دوم را با شعار «مرد، میهن، آبادی» بدان افزود تا به جهانیان نشان دهند که انقلاب مردم، مختص به بخشی از جامعه و آن هم فقط برای حقوق زنان نیست، بلکه موضوع مرد، میهن، آبادی در کنار آزادی برای زنان اعم از پیر و جوان در میان است.
ترفند دیگر رژیم جمهوری اسلامی حاکم بر ایران، این بود که انقلاب مردم ایران را به گروهها و احزاب قومگرا و تجزیه طلب پیوند بزند.
اظهارات سریع و میهن دوستانه خانواده مهسا امینی در همان روزهای نخست از یک سو، آگاهی و همبستگی مردم نیز از سوی دیگر، سناریوهای نظام و صادراتیهای آن و همچنین افراد و جریانهایی که قصد داشتند بواسطه آن اعتراضات مردم ایران را به خدمت اهداف گروهی و حزبی خود بگیرند را، نقش بر آب کردند.
تلاش نه برای به پیروزی رساندن انقلاب ملی ایران و تامین حاکمیت ملی به جای حکومت مذهبی اسلامی و فرقهای، بلکه با هدف حفظ جمهوری بدون پسوند اسلامی و ماندن در مسیر انقلاب تباه شده سال ۵۷، با شعارهای نمایشی ائتلاف بین افراد و گروههای متناقص و رهبرسازی میان افراد فرصتطلب است. (از جمله تلاشهای رژیم جمهوری اسلامی ایران برای به انحراف راندن اعتراضات و انقلاب ملی ایران)
رژیم جمهوری اسلامی در حال حاضر مشروعیت و ترفندهایی مانند اصلاح، تحول و عدالت را از دست داده و در صحنه جهانی نیز به شدت تحت فشار قرار دارد، بطوریکه فقط میتواند به سرکوب اتکا کند.
اما این ابزار نه تنها مردم را دل سرد نکرده، بلکه هزینه را برای حکومت جمهوری اسلامی در امروز و همچنین در آینده که مقامات رژیم به محاکمه کشیده خواهند شد، به شدت افزایش داده است.
این رژیم شکاف عمیقی را که میان خود و مردم در طی چهل و سه سال شکل گرفته، با خون پر کرده و بر آن تکیه زده است.
در مقابل، مردم از دی ماه سال ۹۶ به بعد یک بار دیگر ثابت کردند که خیزش انقلابی ۱۴۰۱، با همان اهدافی پیش میرود که بسیاری از آزادی خواهان شریف و دلسوز وطن بارها تاکید کردهاند. این اهداف همان حفظ احترام به همه اقوام ایرانی، جدایی مذهب، اجرای اعلامیه جهانی حقوق بشر و یک نظام دموکراتیک که نوع آن فقط و فقط با رای اکثریت مردم ایران تعیین خواهد شد، میباشد.
به قلم: کشیش آبیلا یوحنا مارو
این مقاله دیدگاه نویسنده آن میباشد و این شبکه خبر بنابر رسالت خبری خود، منتشر کننده دیدگاههای گوناگون می باشد.