زنان بیپناه در ایران، تجاوز در «سرچشمه» و زنگ خطر امنیت اجتماعی

تجاوز به یک زن بیپناه در محله «سرچشمه» تهران، زنگ خطر امنیت اجتماعی زنان را به صدا درآورد.
حادثه تجاوز در محله سرچشمه تهران، بار دیگر ضعف ساختارهای قانونی و اجتماعی در حمایت از زنان را آشکار کرد؛ زخمی قدیمی که از گذشته تا امروز، امنیت و کرامت زنان ایرانی را تهدید کرده است.
انتشار ویدیویی تکاندهنده در فضای مجازی طی روزهای اخیر، افکار عمومی ایران را در بهت فرو برد. فیلمی که نشان میداد چهار پسر جوان در منطقه سرچشمه تهران مدعی تجاوز به یک زن هستند و از این صحنه فیلمبرداری کردهاند. هرچند بررسیهای پس از آن نشان داد روایت اولیه نادرست بوده و زن مذکور با رضایت خود در جمع آنان حضور داشته است، اما همین رفتار و ضبط و پخش ویدیو، مصداق آشکار یک جرم اجتماعی و اخلاقی محسوب میشود؛ جرمی که از سوی پلیس نیز مورد پیگیری قرار گرفت و منجر به بازداشت یکی از متهمان شد.
فارغ از جزئیات پرونده، این حادثه بار دیگر بحث امنیت زنان را در ایران به صدر توجهات آورد. پرسش اساسی این است: چرا جوانانی در قلب پایتخت تا این حد بیپروا هستند که حتی از اقدامات مجرمانه و هتک حرمت فیلم میگیرند و در فضای عمومی منتشر میکنند؟ این بیپروایی جز نتیجه ضعف بازدارندگی قوانین و احساس بیمسئولیتی نهادی، چه معنایی دارد؟
تجربه تاریخی زنان ایرانی نشان میدهد که ناامنی و آسیبپذیری آنها به امروز محدود نمیشود. از گذشتههای دور، زنان در سایه ساختارهای مردسالارانه و قوانین تبعیضآمیز، کمتر احساس امنیت کردهاند. از خشونت خانگی و آزارهای خیابانی گرفته تا قوانین نابرابر در زمینه حقوق کیفری و خانوادگی، مسیر زندگی بسیاری از زنان در ایران با تهدید دائمی همراه بوده است.
اینکه هویت قربانیان چنین پروندههایی معمولا پنهان میماند، خود بازتابی از ترس و انگ اجتماعی است؛ زنانی که به جای یافتن حمایت، اغلب نگران قضاوتهای ناعادلانه و بیمهری اطرافیاناند. همین فرهنگ سکوت و سرزنش قربانی، چرخه خشونت را تداوم میبخشد.
انتشار این خبر، موجی از واکنشهای مردمی و فعالان حقوق زنان را برانگیخته است. بسیاری خواستار آن شدهاند که چهره و نام متهمان آشکار شود و محاکمهای علنی صورت گیرد. آنها تاکید میکنند که سکوت یا مماشات در چنین پروندههایی نهتنها عدالت را محقق نمیکند، بلکه به تکرار فجایع مشابه دامن میزند.
از سوی دیگر، این پرونده تنها یک نمونه از صدها رویداد ثبتنشدهای است که هر روز در گوشه و کنار کشور ایران رخ میدهد. اگر زنان در یکی از نقاط مرکزی تهران چنین احساس ناامنی دارند، تکلیف دختران و زنانی که در مناطق دورافتاده و محروم زندگی میکنند چیست؟
کارشناسان معتقدند تنها راه تغییر، مجموعهای از اقدامات هماهنگ است: «اصلاح قوانین تبعیضآمیز، ایجاد مکانیزمهای حمایتی برای قربانیان، آموزش عمومی در زمینه احترام به حقوق زنان و نیز تقویت بازدارندگی قانونی برای مجرمان.»
حادثه تجاوز در سرچشمه، یک هشدار است. جامعهای که نتواند امنیت و کرامت زنان خود را تضمین کند، در مسیر سقوط اخلاقی و اجتماعی قرار دارد. زنان ایران سالهاست بهای این کاستی را پرداختهاند، اکنون زمان آن رسیده که نهادهای مسئول به جای انکار یا توجیه، برای تامین امنیت نیمی از جمعیت کشور اقداماتی جدی و عملی انجام دهند.
لازم به ذکر است که هرچند دادگاه کیفری متهمان این پرونده را از اتهام تجاوز تبرئه کرده است، اما همین امر خود بهتنهایی فاجعهای نگرانکننده محسوب میشود. در کشوری که بارها قربانیان خشونت جنسی به دلیل خلاهای قانونی، فشارهای اجتماعی یا نبود ادله کافی، از دستیابی به عدالت محروم ماندهاند، صدور چنین آرایی بیش از پیش اعتماد عمومی را متزلزل میکند. این روند پیام روشنی دارد: «مجرمان میتوانند با کمترین هزینه از زیر بار سنگینترین اتهامات بگریزند، در حالیکه قربانیان همچنان در هراس، سکوت و بیپناهی باقی میمانند.»