ناگفتههای دو «گروگان استرالیایی» از بازداشت در ایران
یک سال پس از آنکه مارک فیرکین و جولی کینگ از زندانی در ایران آزاد شدند و به استرالیا بازگشتند، این دو گردشگر در مقابل دوربین نشستند و جزئیاتی را توضیح دادند از آنچه در ایران بر آنها گذشت.
این دو گردشگر استرالیایی سفر زمینی خود را از استرالیا آغاز کردند و بنا داشتند با ون خود تا بریتانیا رانندگی کنند و داستان سفر و طبیعت در کشورهای گوناگون را روایت کنند.
آخرین ویدئوهای آنها در هند و پاکستان ثبت شده که به مناطق متنوع این کشورها رفته بودند، با مردم محلی غذا خورده بودند و از زیباییهای طبیعت این کشورها روایتهای تصویری ثبت کرده بودند.
اواخر بهار این دو تبعه استرالیا وارد ایران شدند. بهگفته خودشان در ویدئویی که روز دهم مهر ماه در یوتیوب منتشر کردند، چهار روز در ایران بودند. مارک فیرکین و جولی کینگ میگویند وقت آن رسیده که بعد از یک سال روایت خود را از ماجرایشان در ایران بگویند و این فصل را ببندند و زندگی خود را از سر بگیرند، چرا که بهگفته آنها «گمانهزنیهای» زیادی درباره آنها و این سفر به ایران وجود دارد.
آنها داستان خود را اینگونه روایت میکنند که وقتی شب ۹ تیر ۱۳۹۸ در منطقهای که یک گردشگر دیگر هم در آنجا چادر زده بود اتراق میکنند، به یکباره تعداد زیادی مأمور امنیتی بدون لباس فرم نظامی به سراغشان میآیند.
زمانی که خبر بازداشت این دو منتشر شد، محل بازداشت آنها جاجرود عنوان شد، اما خودشان نامی از مکان بازداشت نبردهاند.
مارک و جولی تعریف میکنند که چهطور در سفرهایشان برخورد با نیروهای انتظامی موضوعی عادی بوده و خیال کرده بودند با توضیح اینکه گردشگرانی از استرالیا هستند، ماجرا پایان مییابد؛ اما این آغاز دردسرهای آنها بود.
مأموران امنیتی به این دو گردشگر دستور میدهند وسایلشان را جمع کنند و سپس به آنها دستبند و چشمبند میزنند و آنها را به محل بازداشتشان میبرند.
روایت این دو شهروند استرالیا از بازداشتگاه در ایران، داستانی است که پیش از این بسیاری دیگر نیز تعریف کردهاند؛ سلولی که در آن تنها پتو روی زمین است، مأمورانی که انگلیسی صحبت نمیکنند و بلاتکلیفیای که ماهها و برای برخی سالها به طول میانجامد.
مارک و جولی در توضیح روزهای اول بازداشت میگویند که دو روز طول کشید تا «تصمیم گرفته شد آنها را نگه دارند» و سپس آنها را به مکانی دیگر و در مقابل قاضی بردند که او این دو را به جاسوسی متهم کرد؛ اتهامی که آنها در ویدئوی یک سال بعد از آزادی نیز آن را رد میکنند.
ده روز بعد از تفهیم این اتهام که در ایران میتواند حکم اعدام یا ده سال حبس داشته باشد، آنها را از یکدیگر جدا و در سلول انفرادی زندانی میکنند. پس از مدتی بازجویی، حدود چهار هفته کسی به سراغشان نمیآید و تنها هر روز ۱۵ دقیقه برای هواخوری به حیاطی کوچک برده میشوند. نه تنها بازجویی در این مدت در کار نبوده بلکه همچنان از دسترسی به وکیل، خانواده و یا سفارت استرالیا هم محروم بودند.
بعد از گذشت دو ماه به آنها گفته میشود که متوجه شدهاند آنها جاسوس نیستند، اما این هم پایان ماجرا نیست. این دو جوان گردشگر استرالیایی بار دیگر نزد قاضی برده میشوند و اینبار اتهام دیگری به آنها تفهیم میشود که این دو این اتهام را هم ساختگی میخوانند؛ عکسبرداری از تأسیسات هستهای.
جولی کینگ میگوید در این روند، بازجوی پرونده خود نقش مترجم آنها را ایفا میکرده و بعد از این جلسه به آنها گفته که باید متشکر قاضی باشند که به جای اعدام یا ده سال زندان، ممکن است به سه سال حبس محکومشان کند.
او میگوید: «شاید احمقانه به نظر برسد، اما در وضعیتی که ما بودیم، فکر میکردیم واقعاً به ما کمک شده و از آنها ممنون بودیم.»
بعد از تفهیم اتهامِ تازه به این دو گردشگر، آنها را به بند عمومی زندان اوین منتقل میکنند تا منتظر صدور حکم باشند.
مارک فیرکین میگوید این تغییر بسیار خوبی بود چون هم با سفارت تماس گرفتند، هم متوجه شدند خانوادههایشان در پی یافتن وکیل بودهاند و این گفتهها برای آنها که مدتها بود تماسی با دنیای بیرون نداشتند، قوت قلب بود.
جولی کینگ هم درباره بند عمومی زنان میگوید: «آمدن به بند عمومی موجب شد ما بتوانیم زندانیهای دیگری را هم ببینیم؛ بسیاری از زندانیان سیاسی و کسانی که سرنوشتی همانند ما داشتند. این به ما نشان میداد که تنها نیستیم». خانم کینگ میگوید این تجربه برایش روشنگرانه بود.
حدود شش هفته نیز در بند عمومی نیز زمان سپری میشود تا بعد از سه ماه از بازداشت، سرانجام یک نماینده دولت استرالیا موفق میشود آنها را ببیند. آن دو میگویند: «حدود یک هفته بعد، ساعت هفت شب یک روز چهارشنبه بود که به ما گفتند وسایلمان را جمع کنیم. نمیدانستیم کجا میرویم. آن لحظه بود که ما همدیگر را دیدیم و گفتیم این یعنی به خانه میرویم.»
بهگفته آنها، به غیر از دوربینها و موبایلها و چند کارت حافظه، سایر وسایل به آنها پس داده میشود و ارزیابی آنها این است که آن وسایل را «هم احتمالاً برای درست کردن پرونده نگه داشتند».
مارک فیرکین و جولی کینگ میگویند داستانشان جزئیات دیگری هم دارد، اما شاید در زمانی دیگر درباره آن صحبت کنند. آنها میگویند داستان خود را تعریف نکردهاند تا تنش بیشتری ایجاد کنند یا تأثیری منفی بگذارند، و تاکید میکنند که رفتن به ایران موضوعی عادی برای بسیاری از کسانی است که از شرق به غرب سفر میکنند و آنها هم با این رویکرد این قدم را برداشتند.
با این حال در پایان ویدئوی خود اذعان میکنند که پس از پشت سر گذاشتن ماجراهایشان متوجه شدند که آنها اولین کسانی نبودند که در این راه به دردسر افتادهاند و خارجیهای دیگری هم در شرایط مشابه هستند.
ساعاتی پس از اینکه در مهرماه سال ۱۳۹۸ استرالیا خبر آزادی این دو شهروند خود را به صورت عمومی اعلام کرد، رسانهها در ایران نیز گزارش دادند یک ایرانی متهم به نقض تحریم در استرالیا آزاد شده است.
رضا دهباشی دانشجوی دوره دکتری در دانشگاه کوئینزلند استرالیا بود که حدود ۱۳ ماه در آن کشور در بازداشت به سر برد.
همچنان یک شهروند استرالیا که تابعیت بریتانیا را نیز دارد، در ایران زندانی است. نامش کایلی مورگیلبرت است که پاییز سال ۱۳۹۷ بازداشت و به اتهام جاسوسی به تحمل ۱۰ سال حبس محکوم شد. خانم مورگیلبرت در زمان بازداشت مدرس مطالعات اسلامی در دانشگاه ملبورن استرالیا بود.