خبری ویژه از افغانستان

باز هم طالبان خواستن با انجام دادن یک حمله انتحاری بالای رسانه های افغانستان وحشت را در دل این مردم بوجود بیاورند و در اثر این انفجار ۷ نفر جان باختن و چندین تن هم زخم برداشتن و سوختگی های زیادی در بدن شان در اثر انفجار بوجود امده که متاسفانه یکی از برادارن ما هم از جمله کسانی بود که در این حمله زخم برداشته و فعلا در شفاخانه  به سر می برد و گفته شده که وضعیت اش روز بروز در حال بهبودی است و از خداوند خواهن شفائ عاجل  برای این برادر خواهان هستیم.

یک زن و شوهر ایمان دار که یک دختر دارن که مدت دو سال می شود که با خداوند اشنا شدن جان شان در خطر است چونکه شوهر خواهر این برادر با خبر شده که انها مسیحی شدن و یا به گفته خودش که کافر شدن.

آنها می خواهد که طلاق دختر خود را از وی بگیرد ولی خانم این برادر ما که ایمان محکمی به خداوند دارد در برابر پدر خود ایستادگی نمود و برایش گفته که به هیچ وجه از شوهر خود جدا نمیشود و مانند او هستم یعنی من هم مسیحی هستم.

ولی پدر اش کدام عکس العمل در مقابل دختراش نشان نداد و برای داماد خود گفته که برای تو وقت میدهم که دوباره مسلمان بشی ولی این برادر در جواب اش گفته که اگر خود محمد دوباره زنده بشه که نمیشه من مسلمان نمیشم و خسور اش برایش گفته که این جواب تو به تو خوب نخواهد بود و بعد از ان روز شروع  کرده جبه گیری در مقابل اش برای چند روزی که از هر راهی که بلد بود کوشش کرد که به تنهای او را دوباره مسلمان کند اما موفق نشد.

آنها اهسته اهسته اقدام کردن به خبر کردن فامیل های این برادر از کاکا ، بچه کاکا ، بچه عمه و غیره را از این که موضوع که او مسیح شده و انها را شب های جمعه به خانه اش دعوت میکنه و همه میشین و برایش خط نشان می کشند که اگر مسلمان نشی این کار را با تو میکنیم اگر مسلمان نشی زن تو را از تو میگیرم اگر مسلمان نشی تو را خواهیم کشت و از این گپ ها ولی این برادر زیر بار انها نرفت و قبول نکرد چونکه حقیقت را درک کرده که مسیح کی هست.

فعلا این برادر چندان امنیت ندارد و هر لحظه امکان دارد که فامیل هایش برای او مشل جدی بوجود بیاورند و یا حتی امکان دارد که او را بقتل برسانند. بعضی از برادران ایمان دار دیگه دنبال یک راه میگیردند که هرچی زود تر این برادر را با خانوم و دختر اش را از کشور بیرون کنند برای چند وقتی باید دست به دعا بلند کنیم و برای حفاظت جان این برادر در دعا باشیم که هرچی زودتر یک جای امن پیدا بشه که این برادر بتواند برای چند مدتی انجا زندگی کند و ارام شود.