«ویدا ربانی»: قوه قضائیه به چه حقی محرمانگی بین بیمار و پزشک را زیر پا میگذارد
«ویدا ربانی» نامه اعتراضی را از زندان اوین مبنی بر اینکه قوه قضائیه به چه حقی محرمانگی بین بیمار و پزشک را زیر پا میگذارد، منتشر کرد.
ویدا ربانی متولد ۶۸ روزنامهنگار و فعال سیاسی ایرانیست که به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» به ۶ سال و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به پانزده ماه حبس محکوم شد که از سال ۹۸ در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان اوین است.
ویدا ربانی نسبت به اظهارات خبرگزاری قوه قضائیه، مبنی بر استفاده ویدا از داروهای اعصاب و روان واکنش نشان داد. وی با انتشار یک نامه از عدم رسیدگی پزشکی مناسب به زندانیان در زندان اوین و توزیع بیرویه داروهای آرامبخش خبر داده و نوشت: «بیماریهای اعصاب و روان امثال من، حاصل بازداشت و نگهداری در انفرادی و شکنجههای شماست. نهاد امنیتی و قوه قضائیه به چه حقی و با چه رویی به خود اجازه میدهند محرمانگی بین بیمار و پزشک را زیر پا بگذارند و کلا سابقه بیماری اعصاب و روان چه ارتباطی با سردرد دارد.»
خانم ربانی ضمن اعتراض به اظهارات قوه قضائیه مبنی بر اعلام سابقه بیماری اعصاب و روان ایشان گفت: «شما که گفتید سابقه بیماری اعصاب و روان دارد، این را هم اضافه میکردید که این سابقه از اسفند ۹۸ پس از آبان خونین و تهدیدهای اطلاعات سپاه، بعد از سقوط هواپیما و تجمع امیرکبیر و بازداشت وزارت اطلاعات شروع شده است. طی چهار سال، چهار بار مرا در خانهام بازداشت کردهاید، به طوری که هر زنگ خانه مرا از جا میپراند. بارها احظار کرده و بارها درِ خانه مرا از جا کندهاید و بارها تلفنی تهدید کردهاید.
مرا در انفرادی نگه داشتهاید، در بازداشتگاه بدون هیچ بازجویی، دهها روز به حال خود رها کردهاید زیرا میدانید بازداشت انفرادی، بلاتکلیفی، بیخبری و … چه شکنجه آسیب زننده و در عین حال نامرئی است. بازداشتگاه برای شما روشی برای تحت فشار گذاشتن و شکنجه متهم است، نه زمانیکه برای انجام تحقیقات، من را ۴۰ روز در بازداشتگاه ۲۰۹ نگه داشتید در حالیکه مجموعا سه ساعت هم بازجویی نشدم. حتی تا زمانی که اعتصاب غذا نکردم، حاضر به انتقال من به بند عمومی هم نشدید. من شرمی ندارم که بگویم روان من آسیب دیده و داروهای اضطراب و افسردگی مصرف میکنم، این شرمآور نیست. آن دَم و دستگاهی که برنامهریزی شده تا این آسیبها را به روان مخالفانش وارد کند باید شرم کند که نمیکند.»