جنگلها قربانی منافع زودبازده و ناپایدار
اهمیت جنگلها و جمعیت ساکن جنگلها را در چالش علیه تغییرات اقلیمی بسیار بهتر درک میکنیم. در حقیقت، صدها میلیون هکتار جنگل در دههای اخیر از بین رفته است. جنگلها بخش مهمی از تثبیت اکوسیستم خاک و تالاب و تنوع حیات وحش و تنوع گیاهی هستند و یکی از منابع جذب دی اکسید کربن. تقریباً یک سوم از سطح زمین از جنگلها پوشیده شده است که انبوهی از مواد مورد نیاز، خدمات، زیبایی و ذخایر طبیعی را فراهم میکند و معیشت میلیونها نفر را تأمین میکند.
دادههای فائو (۲۰۲۰) نشان میدهد که در ۳۰ سال از ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۰ سطح جنگلهای جهان تقریباً ۱۷۸ میلیون هکتار (مساحتی تقریباً به اندازه لیبی) کاهش یافته است. سرعت جنگلزدایی در دهه اخیر کاهش یافته است اما پراکندگی آن به شدت منطقهای و منحصر به جغرافیایی خاصی شده است. بنا به آمار فائو اگر در دهه ۱۹۹۰ هرساله ۷٫۸ میلیون هکتار جنگل از بین میرفت، در دههای که به تازگی سپری شده این مقدار کاهش یافته است، یعنی حدود ۴٫۷ میلیون هکتار در سال.
اما میزان جنگلروبی در آمریکای لاتین و افریقای جنوبی بسیار سرعت گرفته است. در حالی که در اروپا و بخشهای زیادی از آسیا برنامهریزی برای حفظ جنگلها سختگیرانهتر شده است. اما این آمار همچنان نشان میدهد که حتی اگر در سی سال گذشته میزان جنگلزدایی کاهش یافته است. از سال ۱۹۹۰ حدود ۴۲۰ میلیون هکتار جنگل به دلیل تبدیل کاربری اراضی به سایر مصارف از بین رفته است.
گسترش پاندومی جهانی نشان داد که حتی در موردی کمتر دیده شده مثل ترکیب نشدن مرز میان حیات وحش و زندگی انسانها هم حفاظت از جنگل ها چقدر ضروری است. بیشتر تنوع زیستی خشکی در جنگلها زندگی میکنند. جنگلها شامل ۶۰،۰۰۰ گونه مختلف درختی، ۸۰٪ گونههای دوزیستان، ۷۵٪ گونههای پرندگان و ۶۸٪ گونههای پستانداران زمین هستند.
تحقیقات نشان میدهد پراکندگی و از بین بردن تراکم جنگلها و همینطور از بین بردن درختان کهنسال جنگل، سرعت نابودی جنگلها, کارآمدی آن در حفظ رطوبت خاک و منابع آبی زیر زمینی و همینطور زیستگاه بودن برا ی حیات وحش را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. از طرفی جنگلهای تنک و تکه تکه شده هم زودتر آلوده میشوند و هم زودتر طعمه حریق میشوند.
بنا به آمار فائو ۳۴٫۸ میلیون قطعه جنگل در جهان، از ۱ تا ۶۸۰ میلیون هکتار، برای اتصال مجدد جنگلهای تکه تکه شده که فوراً به بازسازی گسترده احتیاج دارند نیاز است.
ارزیابی وضعیت منابع جنگلی جهان که توسط فائو در سال ۲۰۲۰، منتشر شد نشان داد که علیرغم کاهش سرعت جنگل زدایی در دهه گذشته، تقریباً ۱۰ میلیون هکتار هر ساله به دلیل تبدیل به کشاورزی و سایر انواع بهره برداری از جنگلها، از بین میرود.
در حوزه فعالیتهایی که شامل بهرهبرداری از زمین است، کشاورزی در ده سال گذشته به عنوان منبع اصلی آلودگی گازهای گلخانه بر جنگلزدایی غلبه کرده است. این موضوع با مطالعهای که توسط سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد انجام شده و در Global Change Biology منتشر شده، بیشتر نگرانی ایجاد کرد. موضوعی که روند تازهای در تامین امنیت مواد غذایی و ترکیب آن با نیاز به زمینهای کشاورزی بیشتر و موضوع تاثیر تعمیق و افزون شدن تغییر اقلیم در پیوند با جنگلروبی برای کشاورزی را بیشتر آشکار میکند. آمار رسمی در دسترس نیست که چه تعداد از آتشسوزیهای جنگلی با عوامل انسانی تعمدی است و چند درصد آن صرفا با هدف تصرف اراضی جنگلی و تغییر کاربری آن انجام شده است. اما شاید توجه به این مثال بتواند کمی روشن کننده وضعیت باشد. در ایتالیا در دو دهه اخیر سختگیری در مورد اجرای قانون عدم اجازه خل و تصرف به هر شکل در زمینهای جنگلی گرفتار آتشسوزی شده تا یک قرن، توانست به احیای جنگلها کمک بسیار مهمی بکند و سابقه و تعداد آتشسوزیهای سازمان یافته توسط مافیای زباله در جنوب ایتالیا را به شدت کاهش دهد.
موضوع پیوند حفظ جنگلها و مدیریت در حوزه کشاورزی، چنان اهمیت دارد که به طور مثال در روند مذاکرات اقلیمی که در COP21 در پاریس در برنامههای مدیریت متمرکز بر حفاظت از جنگل متمرکز، محققان خاطرنشان کردند که نمایندگان پروژههای اصلاح و بهبود کشاورزی را نباید در سیاستگذاریها و برنامهریزیها نادیده گرفت.
توسعه زمینهای کشاورزی برای تولید مواد غذایی مورد نیاز ما یا حیوانات در زنجیره غذایی ما، به خوبی توضیح میدهد که حتی تحقیقات، سرمایهگذاری و پروژههای کلان نیز اغلب در خدمت به دست آوردن فضایی بیشتر برای زمینهای زیر کشت است. واقعیتی که ارزیابی تأثیر کشاورزی و تامین آب و زمین برای آن حتی به قیمت از بین بردن منابع طبیعی را در سایه میبرد و مسئولیت غیرمستقیم متوجه کشاورزیهای گسترده صنعتی را نادیده گرفته است. به این ترتیب آمار به روشنی نشان میدهد که جنگلزدایی برای اهداف کشاورزی بیش از صنعت چوب و سایر مواد اولیه اتفاق افتاده است.
پیروزیهای اخیر در حفاظت از جنگلها برای اهداف توقف و کنترل تاثیر تغییر اقلیم، تقریباً با تلاش برای تأمین اشتهای در حال رشد جهان، به ویژه برای گوشت، به راحتی در معرض شکست است. این علاوه بر اهمیت این موضوع است که خود نگهداری دام نیز یکی از مهمترین عوامل تولید گازهای گلخانهای است: دادههای تحقیق فائو رشد ۱۳٪ از سال ۱۹۹۰ را نشان میدهد. تولید گوشت در جهان بین سالهای ۱۹۹۰ و ۲۰۱۲ تقریبا ۷۰٪ افزایش یافته است؛ در حالی که تولید شیر و تخم مرغ به ترتیب ۳۹٪ و ۹۳٪ افزایش یافته است.
علل جنگلزدایی بسیار است. در آمریکای جنوبی و آفریقا، جایی که کشورهای در حال توسعه، پویا هستند، اما با نرخ بالای فقر و نابرابری آمار نشان میدهد که حکومتها ترجیح میدهند درختان را قطع کنند تا در کوتاهمدت فضا برای فعالیتهای سودآور فراهم کنند. در واقع مجموعهای از موضوعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هستند که باعث میشوند این مناطق از جهان به جنگلها خسارت گسترده وارد کنند. در عمل، یکی از دلایل اصلی جنگلزدایی در این کشورها، جنگلزدایی است که توسط مزرعهدارها ترویج میشود. در کشورهای در حال توسعه به طور متوسط تخمین زده میشود که تجارت کشاورزی مسئول ۴۰٪ از جنگلزدایی است. ساخت جادهها و زیرساختها، یا جنگلزدایی برای فعالیتهای مربوط به امرار معاش، مانند استفاده از چوب جنگل به عنوان منبع انرژی کم هزینه نیز در پیوست با ورود زندگی انسانها به گستره زمینهای جنگلی میتواند آسیبرسان باشد.
برخی از کشورها، به ویژه هند، مخالف بحث در مورد تأثیرات کشاورزی در نشست آب و هوایی سازمان ملل هستند زیرا آنها از کاهش تولید محصولات کشاورزی ترس دارند.
به ترکیبی از نابرابری اقتصادی و بیعدالتی اقلیمی نیز باید در جنگلروبی سهم داد. بیکاری و فقر روستاییان ساکن مناطق جنگلی و از بین رفتن کشت و کار کشاورزان از یک سو و عدم برنامهریزی پایدار برای استفاده از تکنولوژیهای پایدار در مدیریت منابع آب و خاک برای کشاورزی در یک سوی زنجیره و همینطور سوء مدیریت دور ریز مواد غذایی و شیوههای نگهداری و توزیع آن در انتهای زنجیره تولید نیز از موضوعات مهمی است که بسیار کم مورد توجه قرار گرفته است. در واقع میتوان گفت که جنگلروبی و تامین زمینهای بیشتر و در انحصار گرفتن منابع آب بیشتر، جایگزین مدیریت زمینهای زیر کشت و کنترل پروسه کشت و توزیع محصولات کشاورزی شده است. راهی میانبر و کم هزینهتر برای دولتها ولی بسیار آسیبرسان و پُرهزینه برای سلامت سیاره و ساکنان آن.
منبع: هرانا