اخبار ایران

سرنوشت کشور، چارچوب تئوریک تام و جری و معارف اسلامی • تفسیر

شاید از سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی چیزی جز این در خاطر نماند که «آمریکا مثل گربه‌ معروف داستان تام و جری باز هم شکست خواهد خورد» و حتی شروط او برای مذاکره با اروپا هم در عمل نادیده گرفته خواهد شد.

تفسیری از جمشید برزگر، رییس بخش فارسی دویچه‌وله

شاید از سخنرانی علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی و لحن کم و بیش تند ولی قابل انتظار او چیزی جز این در خاطر نماند که «آمریکا مثل گربه‌ معروف داستان تام و جری باز هم شکست خواهد خورد. ما در شکست دشمن شک نداریم و هرکس که با معارف اسلامی آشنا باشد این را می‌داند.»

اینکه آشنایی با معارف اسلامی چگونه به تجزیه و تحلیل کارتون تام و جری می‌انجامد و این نتیجه‌گیری را ممکن می‌سازد که آمریکا مثل گربه همان کارتون آمریکایی در مقابله با جمهوری اسلامی شکست خواهد خورد، احتمالا تا مدت‌ها دست کم در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های بیرون از ایران موضوعی داغ خواهد بود.

رهبر جمهوری اسلامی نه در جمع به عنوان مثال دانش‌آموزان دبستانی، بلکه در جمع مسئولان ارشد نظام خود، برای فهماندن مساله به آنان از کارتون تام و جری کمک می‌گیرد. البته این گونه سخن گفتن علی خامنه‌ای تنها به مسئولان فعلی محدود نمی‌شود.

او هفت سال پیش، در دیدار محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری وقت و اعضای دولتش بار دیگر تحلیل خود از شرایط را بر کارتون تام و جری استوار کرده و گفته بود:«لازم است من تشکر کنم از این مجموعه‌ای که در مقابل تحریم‌ها کار می‌کنند. از همه‌روش‌های درست و منطقی و زیرکانه و عاقلانه باید استفاده کرد و استفاده کنید. تحریم‌ها را خنثی کنید. تدبیر دشمنِ هیکلمند و لیکن در واقع کم‌زور را خنثی کنید. وقتی که ما این حجم عظیمِ ظاهرىِ نظامی و اقتصادی استکبار را در مقابل خودمان مشاهده می‌کنیم، انسان به یاد گربه‌ کارتون «تام و جری» می‌افتد! تحرکش زیاد و های و هویش زیاد و حجمش بزرگ، اما نتیجه‌ کارش نه آنچنان که خودش انتظار دارد یا بینندگان انتظار دارند. واقعاً همین جوری است. این به زیرکی شما بستگی دارد.»

زیرکی موش‌های داستان یا همان «جری» و «روش‌های درست و منطقی و زیرکانه و عاقلانه» چیزی نبود جز دور زدن تحریم‌ها که نه تنها به گفته منتقدان محمود احمدی نژاد، بلکه همراهان و حامیان سابقش، زمینه ساز فسادهای اقتصادی بی‌سابقه‌ای شد که مبتنی بر دلالی‌های چندجانبه برای فروش نفت و خرید کالا و انتقال پول به ایران بود.

ظاهرا تنها دو سال زمان کافی بود که رهبر جمهوری اسلامی به این نتیجه برسد که «دشمن هیکلمند» آن‌قدر که تصور می‌شد «کم‌زور» نیست، و نتیجه تحریم‌ها همان بود که هم گربه داستان و هم بینندگانش انتظار داشتند، وگرنه چرا پس از موافقت با شروع مذاکرات و سرانجام رسیدن به برجام بارها گفت:« برجام اصلاً برای برداشتن تحریم‌ها بود؛ برای اینکه تحریم‌های ظالمانه برداشته بشود. مگر غیر از این است؟»

با چنین پیشنیه‌ای در تحلیل شرایط به سبک تام و جری، دشوار به نظر می‌رسد که مخالفت‌های رهبر جمهوری اسلامی در دوم خرداد ۱۳۹۷ با تعامل یا به سخن درست‌تر مذاکره مجدد با آمریکا برای رسیدن به توافقی جدید، جدی گرفته شود. به همین اعتبار، مخالفت او با ادامه مذاکرات با اتحادیه اروپا نیز در عمل نادیده گرفته خواهد شد و مذاکره کنندگان همه تلاش خود را خواهند کرد که دست کم تضمین‌هایی حداقلی را از اتحادیه اروپا بگیرند.

علی خامنه‌ای در سخنرانی خود، در سالروز انتخاباتی که ۲۱ سال قبل قرار بود به چنین شیوه‌هایی برای اداره کشور پایان دهد، شروطی شش‌گانه برای اروپایی‌ها تعیین کرده است.

اگر قرار باشد که جمهوری اسلامی بر سر این شروط بایستد، بدون هیچ تردیدی پرونده مذاکرات با اتحادیه اروپا را از همین الان باید بسته شده دانست و انتظار داشت که کشورهای اروپایی دست از تلاش برای زنده نگه داشتن برجام بردارند و عملا با قرار گرفتن کنار آمریکا و افزایش فشار بر ایران بکوشند که رهبران جمهوری اسلامی را پای میز مذاکره‌ای بکشانند که هدفش دیگر نه ابقای برجام، بلکه امضای توافقنامه جدیدی است که بتواند رضایت ساکنان سرسخت کاخ سفید و کشورهایی مثل اسراییل و عربستان را جلب کند.

رهبران اروپایی بدون پرده‌پوشی گفته‌اند که حفظ برجام به‌ویژه از آن جهت مهم است که از این طریق می‌توان با گفتگو ایران را به تغییر سیاست‌های منطقه‌ای و موشکی خود ترغیب کرد.

مخالفان برجام البته چنین نمی‌اندیشند. از نگاه آنان، «توافق بد» برجام در عمل به جمهوری اسلامی فرصت داده که با شتاب بیشتری برنامه‌های موشکی خود را پی بگیرد، دامنه نفوذ خود در منطقه را گسترش دهد و در داخل نیز سیاست‌های سختگیرانه خود در عرصه‌های مختلف را تداوم بخشد.

به همین دلیل، گذاشتن شروطی مانند اینکه سران ۳ کشور اروپایی باید متعهد شوند و قول دهند که بحث موشک و حضور منطقه ای ایران را مطلقاً مطرح نخواهند کرد، تضمین خرید نفت ایران به مقداری مورد نیاز جمهوری اسلامی، تضمین بانک‌های اروپایی برای معامله با ایران و سرآخر تهدید به آغاز فعالیت‌های تعطیل شده هسته‌ای، هیچ معنایی ندارد جز آنکه مذاکره با اروپا عملا پایان یافته است.

اما هم سابقه عملکرد علی خامنه‌ای و هم وضعیت داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی جمهوری اسلامی به‌گونه‌ای نیست که حتی در پی اظهاراتی به این صراحت و گذاشتن شروطی که پیشاپیش پذیرفتنشان از سوی اتحادیه اروپا غیرممکن به‌نظر می‌رسد، قید این مذاکرات را بزنند و تهدید ازسرگیری فعالیت‌های تعطیل شده هسته‌ای را عملی کنند.

سخنان رهبر جمهوری اسلامی، کار را بر کسانی مانند فدریکا موگرینی دشوارتر و بر کسانی مانند دونالد ترامپ آسان‌تر می‌کند. چاره تغییر این وضعیت، احتمالا یک سخنرانی جدید و به‌کارگیری مجدد اصطلاحی مانند «نرمش قهرمانانه» خواهد بود.

ظاهرا در جهان واقعی، کارتون تام و جری ابزار تحلیلی کارآمدی برای تصمیم‌گیری، درک مسایل و یافتن راه حلی مناسب نیست و سرنوشت یک کشور، پیچیدگی‌هایی بیشتر از یک کارتون سرگرم‌کننده کودکان دارد؛ ولی اگر بخواهیم مانند رهبر جمهوری اسلامی بر استفاده از تمثیل موش و گربه برای به تصویر کشیدن وضعیت کنونی پافشاری کنیم، آیا داستان موش و گربه عبید زاکانی اوضاع را بهتر توضیح نمی‌دهد؟ 

 

منبع: DW

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO