انتقاد محسن حاجیمیرزایی نسبت به تک بعدی بودن آموزش و پرورش نظام اسلامی
محسن حاجیمیرزایی وزیر اسبق آموزش و پرورش نسبت به تک بعدی بودن آموزش و پرورش نظام اسلامی انتقاد کرد.
طی ۴۵ سال گذشته، از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون فضای مدارس و دانشگاهها در گسترش ایدئولوژی جمهوری اسلامی، یکی از سیاستهای سازمان آموزش و پرورش بوده است. در تمامی این سالها، آموزش و پرورش در انحصار دولت بوده و آموزش انحصاری نیز بر سیستم آموزشی تحمیل میشود، به طوریکه با ایجاد معاونت پرورشی، بسیج دانشآموزی، فرستادن طلبهها به مدارس، تشکیل حلقههای بسیج و آمران به معروف در مدارس، سعی در کنترل اذهان دانشآموزان و افکار معلمان کرده است. در نتیجه انجام این اعمال، فضای مدارس و دانشگاهها ایدئولوژیک و سیاستزده شد و دانشآموزان و دانشجویان باید در مراسم سیاسی، عقیدتی و مذهبی شرکت میکردند.
پس از گذشت سالها و شروع اعتراضات سراسری که خیزش انقلاب مردمی را برای سرنگونی نظام رقم زد، بسیاری از عوامل نظام نسبت به عملکرد نظام در خصوص سرکوبها واکنش نشان داده و به مردم پیوستند.
در این بین محسن حاجیمیرزایی وزیر اسبق آموزش و پرورش نسبت به فشارهای ایدئولوژیک نظام که بر سیستم آموزشی کشور تحمیل نموده، همچنین پس از شروع اعتراضات سراسری که مسئله تحمیل حجاب اجباری، تفکیک جنسیتی در دانشگاهها و حذف اساتید متخصص از دیگر دستورات نظام بود انتقاد کرده و گفت: «فشارهای تحمیل شده در تمام این سالها، نتوانسته از نسل جوان یک نسل تک بعدی با دیدگاه رادیکال نظام اسلامی بسازد.»
وی همچنین نسبت به موج جدید مهاجرت دانشآموزان و حتی دانشجویان ابراز نگرانی کرده و ادامه داد: «متهم اصلی مهاجرت این اشخاص، نظام حکمرانی است. متهم کسانی هستند که فضای لازم را برای کار کردن، رشد یافتن، ارائه تصویر روشن و امیدوارانه به نسل جدید نمیدهند. از نظر من کسانیکه مهاجرت میکنند قابل نقد نیستند.
قرار نیست خودمان را گول بزنیم. هیچ کس اجبار در رفتار را نه میپذیرد و نه برمیتابد و در عمل منجر به ارزش پایدار نخواهد شد. فرصت انتخاب آگاهانه و تصمیمگیری را خداوند بر عهده افراد گذاشته، اما عدهای در نهادهای تربیتی میخواهند با نگاه الزام و اجبار، کار را پیش ببرند.»
وی در ادامه ضمن اشاره به اتحاد مردم و یک شکل شدن آنها افزود: «نمیتوانیم آدمهای یک شکل را با استاندارد مشخص و ثابت درست کنیم. بنابراین رویکردهایی که در مقوله تربیت بر مبنای استفاده از ابزار زور، اکراه و اعمال محدودیت پیش میرود، راهبردهای منتهی به نتیجه اثربخش نخواهد داشت. بارها تجربه شده و دوباره اگر بخواهیم این تجربه را تکرار کنیم، نتیجه خوبی به دست نخواهد آمد.»
انتقاد عوامل نظام و همچنین سردمداران از نظام ایدئولوژیک اسلامی، نشان از خستگی آنها از حکومت اسلامی و فشارهای تحمیل شده بر مردم که برخی از آنها خانواده خودشان است، دارد. این مسئله بدان معناست که اکثریت آنها با مردم همراه شده و خواستار سرنگونی نظام اسلامی هستند.