اخبار ایران

نوزدهمین سالگرد کشته شدن «قربان تورانی» رهبر کلیسای ترکمن

روز گذشته، نوزده سال از کشته شدن «قربان تورانی» رهبر کلیسای ترکمن گذشت.

«قربان دُردی تورانی» شهروند ایرانی و اصالتا اهل ترکمن بود که در خانواده‌ای مسلمان‌ با مذهب سنی به دنیا آمده و پرورش یافت. وی در اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی در کشور ترکمنستان اقامت داشت. او در کشور ارمنستان به جرم قتل فردی که طی یک منازعه شخصی رخ داده بود، به ۱۵ سال زندان محکوم شد. قربان در حال گذراندن دوران محکومیت خود بود که توسط هم سلولی خود که یک فرد از تبار روس و ایماندار مسیحی بود، درباره مسیح شنید و همانجا قلبش را به عیسی مسیح سپرد و پس از سالها دوری از وطن و زادگاهش، بلافاصله پس از بازگشت به ایران، به سرعت در زادگاه خود یک کلیسای خانگی تاسیس کرد.

تاسیس این کلیسای خانگی توسط قربان، در حالی صورت گرفت که بیشتر همشهریانش پیرو آیین اسلام بودند و وی در خیابان‌ها، فروشگاه‌ها و مغازه‌های گنبد کاووس همشهریان خود را به مسیحیت دعوت می‌کرد. قربان تورانی بارها به دلیل دعوت از مردم به مسیحیت، تحت تهدید و ارعاب قرار گرفت. اما طی شش سال فعالیت قربان تورانی، دست‌کم ۱۲ ترکمن به مسیحیت گرویدند و در کلیسای خانگی وی شرکت می‌کردند.

او یک هفته قبل از مرگش توسط مراجع دینی شهر گنبدگاووس دعوت شد تا توضیحاتی را پیرامون اعتقاداتش به آنها ارائه دهد. قربان این دعوت را فرصتی مناسب دید تا پیرامون اعتقاداتش و دعوت آنها به مسیحیت توضیح دهد، به همین علت قربان با آغوش باز از این دعوت استقبال کرد، اما در جلسه مذکور به وی اعلام شد که این آخرین فرصت برای بازگشت او به اسلام است؛ اما قربان تورانی بر باور و اعتقاد خود تا پای جان ایستاد و جانش را به خاطر باور و اعتقادش به عیسی مسیح از دست داد.

وی در نهایت روز ۲ آذر ماه ۱۳۸۴ (۲۲ نوامبر ۲۰۰۵) در راه بازگشت به منزلش در خیابان رودکی گنبدکاووس ربوده شد و با ضربات متعدد چاقو کشته شد، سپس پیکر بی‌جان او را مقابل منزلش رها کردند. او یکی از ۸ مسیحی ایرانی بود که پس از انقلاب ۵۷، توسط حکومت جمهوری اسلامی با ضربات چاقو به قتل رسید.

پس از قتل وی، چند تن از فعالان مسیحی ترکمن توسط نهادهای امنیتی احضار شده و به آنها نیز اخطار داده شد تا دست از فعالیت مسیحی خود بردارند در غیر این صورت به سرنوشت قربان که شکنجه و قتل بود، دچار خواهند شد.

نیروهای امنیتی همچنین پس از قتل قربان به منزل وی رفته و کتاب‌های دینی علی‌الخصوص کتاب‌های انجیلی که به فارسی ترجمه‌ شده بود را جمع‌آوری کردند.

روز گذشته ۲۲ نوامبر (۲ آذر) نوزدهمین سالگرد قتل وی توسط نظام جمهوری اسلامی به دلیل اعتقاد و باورش بود. جامعه مسیحی ضمن تسلیت به مناسب نوزدهمین سالگرد وی، یادش را گرامی داشتند.

دعای زیر به زبان انگلیسی از وی به جا مانده است:

Dear Lord, Jesus, let me come into your presence,

So that I can touch your nailed feet.

Dear Lord Jesus, let me worship you in humility

And kiss your nailed and wounded hands and feet.

You were hung on the cross in Golgotha and nailed with four nails,

while your blood was pouring out.

In this desperate situation, how could you still love your created beings?

You were willing to even embrace those who crucified you.

You were tortured because of me, yes because of me.

Not only me, but also for my father and mother.

Because of me you suffered the most severe pains on the cross for six hours.

I wish I was not sinful, so that you would not suffer because of me.

How much I was willing to be there, and to pull the nails out of your beautiful hands when you were on the cross.

How desperate are my thoughts when I think I might have been able to help you not to suffer so.

Lord Jesus, please let me glorify your holy name in every moment of my life on this earth.

I am willing to give my life that belongs to you, for the sake of you and your church.

ای خداوند عزیز، عیسی، بگذار به حضور تو بیایم،
تا بتوانم پاهای میخکوب شده تو را لمس کنم.

ای خداوند عزیز، عیسی، بگذار تو را با فروتنی پرستش کنم
و دستان و پاهای میخکوب و زخم‌خورده تو را ببوسم.

تو بر صلیب در جلجتا آویخته شدی و با چهار میخ به صلیب کشیده شدی،
در حالی که خون تو جاری بود.

در این وضعیت ناامیدانه، چگونه هنوز می‌توانستی مخلوقات خود را دوست داشته باشی؟
تو حتی حاضر بودی آنهایی را که تو را مصلوب کردند در آغوش بگیری.

تو به خاطر من شکنجه شدی، بله به خاطر من.
نه تنها من، بلکه برای پدر و مادرم نیز.

به خاطر من، تو شدیدترین دردها را برای شش ساعت بر روی صلیب تحمل کردی.
ای کاش گناهکار نبودم تا تو به خاطر من رنج نمی‌کشیدی.

چقدر آرزو داشتم آنجا بودم و میخ‌ها را از دستان زیبای تو بیرون می‌کشیدم،
وقتی که بر روی صلیب بودی.

چقدر افکارم ناامیدانه است وقتی تصور می‌کنم که شاید می‌توانستم به تو کمک کنم تا اینقدر رنج نبری.

ای خداوند عیسی، لطفا بگذار نام مقدس تو را در هر لحظه از زندگی‌ام بر روی این زمین جلال بدهم.
حاضرم زندگی‌ام را که متعلق به تو است، برای خاطر تو و کلیسای تو تقدیم کنم.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO