گفتگوی فریبرز کرمیزند و شهرام سبزواری در خصوص اتفاقات ایران
فریبرز کرمیزند و شهرام سبزواری در گفتگویی با یکدیگر از اتفاقات ایران میگویند و راهکارهایی را در اختیار مردم ایران میگذارند.
سروان ستوان یکم فریبرز کرمیزند به عنوان پلیس اطلاعاتی در تهران فعالیت میکرده و در طی اعتراضات دی ماه ۹۶ پس از مشاهده فساد پلیس، از دستورات سرپیچی کرده و از کشور خارج میشود و اکنون با دانشی که دارد، از خارج کشور به معترضان کمک میکند.
شهرام سبزواری نیز کارمند امنیتی بخش حفاظت اطلاعات ارتش جمهوری اسلامی بوده که اواخر سال ۹۳ در پی عدم قبول استعفای ایشان از جانب دولت جمهوری اسلامی، مجبور به ترک غیرقانونی از کشور و اعلام پناهندگی در کشوری دیگر کرده است.
اکنون صحبتهای این دو متخصص حول مسائل ایران میچرخد و میخواهند با همفکریهایشان نسبت به سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی به مردم ایران کمک کنند.
خلاصه صحبتهای ایشان بدین شرح است: «در مورد فراخوانها میتوان گفت که فراخوانهای پشت سرهم و بدون برنامهریزی نه تنها مسئلهای را حل نمیکند بلکه فقط باعث ایجاد ناامیدی میشود. فراخوان باید اصولی و هدفمند برگزار شود. فراخوان سکوت عملا تاکنون فایدهای نداشته و باعث فروکش کردن اعتراضات شده است، انقلاب باید هر روزه و مداوم باشد.
این خیزش نامش اعتراض نیست بلکه انقلاب است و باید راهی برای براندازی آن به وجود آورد. هیچ مرزی برای اقدام علیه جمهوری اسلامی وجود ندارد، باید هر اقدامی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی انجام داد زیرا هدف سرنگونی نظام است.
نیروهایی وجود دارند که تا آخرین لحظه با حکومت همراهی کرده و از آنها حمایت میکنند، اما باید توجه کرد که تعداد زیادی نیز ریزش درون سازمانی در نیروی انتظامی و سپاه اتفاق افتاده است. آنها اکنون از طرف خانوادهها و نزدیکان خود و همچنین جامعه بسیار تحت فشار هستند.
بسیاری از پزشکان دفترچههای بیمه نیروهای مسلح را قبول نمیکنند (به جز کد ارتش) و داروخانهها نیز به آنها دارو نمیدهند، حتی از جانب فروشگاههای محل هم تحت فشار هستند. تمام این مسائل باعث ریزش و ناامیدی و خستگی آنها میشود.
نکته دیگر اینکه وقتی به خیابانها رفته و آن را مسدود میکنید، باید پیادهروها را نیز مسدود کنید که موتورسوارهای امنیتی نتوانند تردد کنند. بیشترین وحشت نیروهای امنیتی جاهایی است که از داخل خانهها به سمت آنها اشیاء پرتاب میکنند. جمهوری اسلامی با اتحاد جمعیت میلیونی خواهد رفت. جمهوری اسلامی قدرت را رها نخواهد کرد مگر اینکه اتحادی بین داخل و خارج از کشور شکل گیرد. نیاز به کارگروههای مختلف است که به روند انقلاب سرعت میبخشد. انقلاب مردمی با سکوت هرگز پیش نخواهد رفت.
مسئله دیگر کودتای سپاه است. زمانی نیروی نظامی به کودتا دست میزند که امکانات نداشته باشد و بخواهد امکانات را به دست آورد. اما زمانیکه منابع مالی دارند دست به این کار نخواهند زد و اگر این اتفاق بیفتد درگیری نظامی بین ارتش و سپاه رخ خواهد داد. پس اعتصابات باید به شکل جدیتری شکل بگیرد. مردم باید برای شروع از ادارات و مراکز کم اهمیتتر شروع کرده و آنها را تسخیر کنند.
اقداماتی نیز باید جهت از کار افتادن حمل و نقل صورت گیرد. پایانههای اتوبوسرانی و تاکسیرانی، خطوط BRT، مترو و … که قشر خاکستری و محافظهکار هستند، زمانی به انقلاب میپیوندند که ادامه زندگی عادی برایشان غیرممکن شود.
لازم به ذکر است تغییر فرمانده نیروی انتظامی که از یک مهره سوخته استفاده شده است، نشان دهنده این است که راهی برایشان نماینده و غوغایی در داخل نظام برپاست.
فریبرز کرمی همچنین در صفحه اینستاگرام خود نوشت حکومت جمهوری اسلامی حتی از برگزاری مرحله اول کنکور نیز بسیار میترسد. برآورد کردهاند با توجه به همزمانی و گستردگی آزمون در سراسر کشور و میانگین سنی جوان و حضور اغلب خانوادهها در کنار فرزندان، اگر اقدامی بر علیه رژیم شکل گیرد، کنترل آن سخت خواهد بود.
این راهکارها تا چه حد میتواند در سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی مثمر ثمر باشد؟