اخبار ایران

خلاصه‌ای از دور اول دفاعیات حمید نوری؛ «حقایق نزد من است، از تولید به مصرف!»

براساس کیفرخواست دادستانی سوئد حمید نوری، با نام مستعار حمید عباسی، متهم است که در تابستان سال ۱۳۶۷ به عنوان دستیار معاون دادستان یا سمتی مشابه به عمد جان تعداد بسیار زیادی از زندانیان عضو یا هوادار سازمان مجاهدین خلق و همین طور گروهی از اعضاء یا هواداران گروه های چپ را گرفته است. اتهامات علیه حمید نوری براساس اصل صلاحیت قضایی جهانی و قوانین کیفری سوئد ارتکاب جنایت جنگی و قتل عمد زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ است.

دستگیری او با برنامه‌ریزی قبلی توسط ایرج مصداقی، زندانی جان به در برده از اعدام‌های تابستان ۶۷، تعداد دیگری از هم بندان او، و چند وکیل صورت گرفت. حکم بازداشت نهایی متهم پنج روز پس از بازداشتش در ۲۲ آبان ۱۳۹۸ صادر شد.

دادگاه حمید نوری در نوزدهم مرداد ۱۴۰۰ آغاز شد. ریاست دادگاه را در این مدت قاضی توماس ساندر برعهده داشته است.

نکات مهم و کلیدی دور اول دفاعیات حمید نوری:

متهم در جلسات مرحله اول دفاعیاتش (چهل و سوم تا چهل و هفتم) گفت:

  • اتهامات وارد بر او نمایشنامه تهوع‌آوری است که آن را قهرمانش ایرج مصداقی نوشته و شاهدین و شاکیان دادگاه کپی کرده‌اند.
  • او حداکثر دو ماه پیش از تولد دخترش در هفتم مرداد ۶۷ – روز شروع اعدام ها – و دو ماه بعد از آن در مرخصی با حقوق برای زایمان همسرش بود.
  • اکثر ایرانی ها اسم دوم دارند و او را با شخص دیگری اشتباه گرفته‌اند.
  • شاهدان و شاکیان پرونده دروغگو و شهادت ها کاملا ضد و نقیض هستند.
  • پرونده او جنبه بین المللی دارد و مربوط به ۸۵ میلیون ایرانی عزتمند و باشرافت است.
  • حقایق نزد او است، از تولید به مصرف!
  • در ایران سازمانی به نام سازمان مجاهدین خلق و زندانی به نام گوهردشت وجود ندارند.
  • او اگر اسم سازمان مجاهدین خلق و زندان گوهردشت را در دادگاه ببرد، به محض ورود به ایران دستگیر می شود.
  • او نماینده مردم از سوی خدا است تا بعد از سی و سه سال به داستان خیالی اعدام های تابستان ۱۳۶۷ خاتمه دهد.
  • اعدام در زندان اوین صورت می گرفت، اما او از نحوه اعدام ها خبر ندارد.
  • او هرگز صدای شلیک گلوله ای را در زندان نشنیده است.
  • شاید ورزش گروهی زندانیان در مواردی در زندان ممنوع بوده باشد، اما او اطلاعی از آن ندارد.
  • او در دوران خدمت ده ساله‌اش تنها چند بار برای ماموریت به زندان گوهردشت رفت.
  • او بین سال های ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۷ حدود پنج-شش بار برای انجام ماموریت به زندان گوهردشت رفت.
  • او هرگز داخل بندهای زندان گوهردشت نرفت.
  • او ادعا کرد که با شخصی با نام مستعار «حمید عباسی» در زندان گوهردشت ملاقات کرد. او گفت نام واقعی حمید عباسی در گوهردشت «حمید رحمانی» یا «حمید علی مددی» بود. متهم حاضر نشد به هیچ کدام از سئوالات تکمیلی دادستان در مورد این شخصیت پاسخ بدهد.
  • او مسئول امور اداری و تکمیل پرونده زندانیانی بود که با مرخصی یا آزادی موقت‌شان توسط رئیس زندان موافقت شده بود.
  • او هرگز از زندانیان مصاحبه جمعی نگرفت.
  • او همواره با زندانیان و خانواده هایشان با احترام رفتار کرد.
  • او از انتقال زندانیان قزل‌حصار به گوهردشت اطلاعی نداشته بود و از این موضوع در طول بازداشتش آگاهی پیدا کرده است.
  • او در طول زندگی‌اش با هیچ‌کس دعوا نکرده است و اصولا اهل خشونت نیست.
  • عشقش به زندانیان سبب شد تا کار در زندان را انتخاب کند.
  • برای یک زندانی که سه پاسدار را کشته بود و اعدام می شد، گریه می کرد.
  • آزارش تا به حال به یک گربه هم نرسیده است.
  • در کل اعدام های تابستان ۱۳۶۷ از اساس «داستانی خیالی و ساختگی» است.
  • فتوای آیت الله خمینی در مورد اعدام زندانیان را کاغذ کپی شده ای خواند که اسمش مانند سازمان مجاهدین خلق و زندان گوهردشت جعلی ۳۳ ساله دارد.
  • بچه های زندان «رجایی شهر» لیستی یکسان به رهبری ایرج مصداقی و مهدی اصلانی نوشتند و برای اعدام «منافقین» ۱۸ روز و «کمونیست ها» ۹ روز را در نظر گرفتند.
  • در عملیات مرصاد یا فروغ جاویدان ۷هزار نفر به زعم او «منافق» به خاک ایران حمله و مردم را مخصوصا در کرمانشاه قتل عام کردند.
  • آمار بالای کشته شدگان «گروهک منافقین» دلیلی برای خلق داستان اعدام های ۱۳۶۷ از سوی آن «گروهک» است.
  • دادستان عملیات دیگری را با عملیات مرصاد یا فروغ جاویدان اشتباه گرفته است.
  • داعش «فرزند نامشروع» سازمان مجاهدین خلق است.
  • در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان در آن زمان همه گروهکی یا فرقه ای بودند.
  • سمتی به نام معاون دادیار در زندان را رد کرد.
  • هیچ‌کس حق توهین به هیچ زندانی را در زندان های ایران ندارد.
  • زندانیان در ایران شکنجه نمی شوند.
  • وجود تونل مرگ، شلاق، و چوب را نه در زندان های ایران بلکه در اسارت‌گاه های عراق تایید و به فیلم «اخراجی ها»ی مسعود ده نمکی استناد کرد.
  • اجبار به اعتراف گیری از زندانیان را منتفی دانست.
  • مدعی شد که مصاحبه ها به درخواست خود زندانی بود و ارزشی هم نداشت.
  • مصاحبه های دسته جمعی و حضور دیگر زندانیان به عنوان تماشاگر خواست خود زندانی مصاحبه‌شونده است و نوعی تفریح و ملاقات زندانیان با هم است.
  • گزارش سازمان های بین المللی نظیر عفو بین الملل در مورد شکنجه و اعدام زندانیان در ایران را «بی ارزش» خواند و گفت حتی ارزش جواب دادن هم ندارند.
  • روسای زندان، نه دادیاران و معاونان آنها، مسئولیت واجازه جابجاکردن زندانیان را به زندان های دیگر دارند.
  • رئیس زندان و معاو‌‌نان او هیچ اختیاری در زندان ندارند. آنها تنها مانند انباردارانی هستند که موجودی انبارشان زندانی است و مقام‌های قضایی هر دستوری بدهند باید انجام بدهند و در پرونده زندان آنها ثبت ‌شود.
  • اتفاق می افتاد که یک نفر همزمان دادیار دو زندان باشد.
  • مدعی شد در زمان ناصریان یا حداد در زندان اوین، هیچ سندی برای بازداشت و توقیف به اداره ثبت فرستاده نشد.
  • از چند هزار زندانی به گفته او «آواره» و «پناهنده» هیچ سندی به نفع جمهوری اسلامی ضبط نشده است.

حمید نوری در ارتباط با پرونده‌اش استعلام از سوی کارشناسان ایرانی جنگ در خصوص جنگ ایران وعراق و همینطور امور زندان ها در خصوص هویت زندانیان بعنوان شاکیان و شاهدان در کیفرخواست دادستان را ضروری دانست. او در صورت محکومیت با حکم حداکثر ۲۵ سال زندان روبرو است.

 

منبع: صدای آمریکا

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO