واکنش «اشکان خطیبی» نسبت به عدم خدمات به زنان بیحجاب
«اشکان خطیبی» نسبت به عدم خدمات به زنان بیحجاب توسط مراکز مختلف واکنش نشان داد.
اشکان خطیبی متولد ۵۸ بازیگر، خواننده، مجری و کارگردان است. او در اعتراضات ۱۴۰۱ پستهایی در اینستاگرام بر علیه نظام منتشر کرده بود و به بهانه استوریهای منتشر شده که در آن به مقدسات توهین و نظام را به باد انتقاد گرفته بود، در خیابان مورد حمله فیزیکی لباس شخصیها قرار گرفته و بارها بصورت تلفنی تهدید به مرگ شد، به طوریکه خط تلفن خود را واگذار کرده و دست از کار کشید.
خطیبی اعلام کرده بود که پس از حمله فیزیکی و تهدیدها یک بار دچار سکته شده و با یادآوری آنچه بر سرش آمده، دچار حمله عصبی میشود. اما با امید اعلام کرد که این خونها پاک نمیشود، اکنون گاهِ بیداریست. چرا که روز بر میآید و صحنه آزاد خواهد شد.
واکنش اشکان خطیبی اما سکوت نکرده و با انتشار یک عکس در صفحه توییتر خود، نسبت به عدم خدمات به زنان بیحجاب واکنش نشان داد.
در ایام تعطیلات نوروز که مردم به مکانهای تفریحی سفر کرده بودند، اکثرا بدون حجاب در این مکانها حضور پیدا کرده و جلوی آمران به معروف با شجاعت ایستادگی میکردند. اما طبق بیانیه نظام به تمام مراکز نسبت به عدم خدمات به زنان بیحجاب، بسیاری از مراکز نیز نسبت به ارائه خدمات به زنان و دختران بیحجاب خودداری کردند.
عکسی که اشکان خطیبی منتشر کرد مربوط به متروی اصفهان است که از فروش بلیط به زنان بیحجاب خودداری میکنند. او در این باره نوشت: «بخشنامههای ابلاغی در سال جدید به نهادهای اجرایی و مراکز خدماتی مختلف و طرح کلید واژه حرام سیاسی و … همه نشان از فراخوان رسمی حکومت به یک جنگ داخلی است. جنگی که در آن مردم آزادیخواه ایران که اکثر آنها جانشان به لب رسیده و از حقوق شهروندی محروم شده و میشوند، باید در برابر حامیان حکومت که اقلیتی مثلا آتش به اختیار هستند، برای بقا بجنگند.
آنها زور و پول و اسلحه و حمایت حکومتی دارند، اما ما دستانی خالی، بغضی در گلو، اشکی در چشم و آتشی در قلبمان داریم. نبرد نابرابریست اما فراموش نکنیم که ما اکثریتیم، بیشماریم و این همان چیزیست که آنها ندارند. جشنها و راهپیماییها و برنامههای تلویزیونیشان را ببینید تا بفهمید چقدر تنها ماندهاند، اما در آنسو یک ویدیوی چند ثانیهای از شجاعت یک مغازهدار محلی، سیل همراهی و واکنش را در پی دارد.
حالا کمکم مردان نسبت به تعرض و اهانت به زنان در مکانهای عمومی ساکت نمیمانند. به خصوص در این فشار خرد کننده اقتصادی و امنیتی باید حواسمان به خانوادههای جاویدنامان، زندانیان یا آنها که چشمشان را در راه آزادی از دست دادند نیز باشد. باید یکدیگر را محکم در آغوش بگیریم. درد مشترکی که داریم حلقه وصل ماست، آن را بر سر یکدیگر فریاد نزنیم بلکه یکی شویم و فریادمان را بر سر نظام آوار کنیم. چپ، جمهوریخواه، سلطنت طلب، لاییک و مذهبی، همه یک چیز را میخواهیم و آن آزادی از بند استبداد است. یادمان باشد که ما فارغ از نگاهمان به مقوله دین، سالها در خانواده یا جامعهای معتقد به آیینها و باورهای اعتقادی، زندگی و رشد کردهایم. واکنشهای رادیکال به این سنتها یا گرایشها جذب حداکثری نمیآورد.
چه بسیارند خانوادهها و افراد دینباوری که فکر و دلشان با ماست. باید به ترک انفعال و پیوستن به خیزش «زن زندگی، آزادی» ترغیبشان کنیم. جامعه متکثر ایرانی در طول دویست روز گذشته، بارها این اتحاد را از شرق و غرب و شمال و جنوب در گوش خیابانها و همین فضای مجازی فریاد زده است. این روزها زندگی روزمره در ایران یک جنگ است. هر چه پرشمارتر باشیم امیدمان به پیروزی بیشتر خواهد بود.»
اتحاد، همبستگی و حضور گسترده مردم در خیابانها، بیانگر پیروزی انقلاب مردمی و سقوط رژیم است که نظام کاملا از آن آگاه است. رمز پیروزی، همین همسبتگی است که مانند زنجیر به هم پیوسته شده.