به خطر افتادن جان «آرات حسینی» کودک ۱۰ ساله نابغه ایرانی
یکی از مسئولان باشگاه سپاهان از به خطر افتادن جان «آرات حسینی» کودک ۱۰ ساله نابغه ایرانی خبر داد.
در ایران گاهی از کودک آزاری، کودک همسری، تجاوز به کودکان آن هم از جانب اشخاص متجاوز جنسی یا روانی صحبت به میان میآید. اما این کودک آزاریها فقط مختص به اشخاص آزار دهنده خارج از خانواده نیست، بلکه بسیاری از خانوادهها هستند که خودشان باعث آزار جسمی و روحی در فرزندان خود میشوند.
آرات حسینی متولد ۸ مهر ۱۳۹۲ در مازندران، نابغه ورزش فوتبال است. پدر آرات میوه فروش و مادرش خانهدار است. او از سن یک سالگی فعالیت خود را با مربیگری پدرش در ژیمناستیک و آکروبات شروع کرد و اکنون به بازی فوتبال مشغول است.
آرات در سن ۳ سالگی با شرکت در «برنامه اعجوبهها» در کشور چین به همراه خانوادهاش به اوج شهرت رسید. پدر آرات با دیدن این شهرت، با تمرینات سخت ورزشی در طول روز، قصد حرفهای کردن آرات را برای آینده داشت. پدر آرات در گذشته اعلام کرده بود که طبق برنامههای من، آرات در ۱۵ سالگی باید برای تیم ملی بازی کند و جوانترین گلزن جام جهانی شود.
آرات در نهایت با تیم سپاهان برای رشد و پیشرفت قرارداد بست تا به فوتبالیست حرفهای تبدیل شود. اما پس از مدتی، مدیر آکادمی سپاهان در خصوص آرات گفت: «این بچه گناه دارد. او پاک و معصوم است اما با فشار تمرینات پدرش صفحات رشدش بسته شده و هنگام تمرین، سینهاش را میگیرد و ما نگران این مسئله هستیم.» ایشان همچنین اظهار کرد تمرینات انفرادی، سلامتی آرات را به خطر میاندازد و نگاه غیرحرفهای پدر آرات، فشارهایی را بر او وارد کرده که باعث شد آرات در موقعیتی قرار گیرد که از انگلیس نیز به ایران برگردد.
باشگاه سپاهان به پدر آرات بابت دخالت در تمرینهای آرات اولتیماتوم داده بود که نهایتا زیادهخواهی پدر آرات و نگاه بیزینسی که به فرزندش داشت، باعث فسخ قرارداد یکطرفه او با سپاهان شد. مدیر آکادمی سپاهان ادعا کرد که پدر آرات درخواست یک خانه مبله بزرگ و دستمزد ماهیانه ۴۰ میلیون تومان و تغذیه مورد نظر خودش را کرده بود و خارج از زمان تمرین تیمی، تمرینات شخصی عجیبی برای آرات میگذاشت که سلامتی او را به خطر میانداخت.
باشگاه سپاهان پس از حرکت غیرحرفهای مهدی حسینی پدر آرات، حقایقی را در مورد او فاش کرده و گفت: «مشاورههای مختلفی که در زمان حضور آرات در سپاهان انجام شده بود، حاکی از تحت فشار بودن آرات و ایجاد خطر برای او را نشان میداد، بطوریکه هنگام بازی دست روی سینهاش گذاشته و خسته بود. گویی از آرات فقط استفاده ابزاری شده و نگاه بیزینسی بر روی اوست. پدر آرات در طول روز غیر از تمرینات باشگاه، چند نوبت تمرین شدید به فرزندش میدهد. تمرینات هوازی در ساعت ۵ صبح، دو نوبت تمرین بدنسازی در طول روز و … حقیقت تلخ این است که آرات نتوانسته بچگی کند و با هم سن و سالان خودش اختلاف روانی شدیدی دارد. از طرفی طبق آزمایشات مختلف، مشخص شد که کانالهای رشد آرات مانند سر استخوانها غیرفعال شده و او رشد قدی ندارد. استخوانهای او به سختی رشد میکنند در حالیکه اندامهای داخلی مانند قلب در حال بزرگ شدن هستند که این مسئله باعث وارد شدن فشار به اندامها میشود. اگر به سرعت کاری برای این کودک انجام نشود، ممکن است باعث مرگ آرات در سال آینده شود. من به عنوان یک مربی ورزش، میدانم که کار با وزنه برای اطفال زیر ۱۵ سال توصیه نمیشود، ولی آرات شش نوبت در طول هفته به دستور پدرش و پنهانی با وزنه کار میکند.»
در این خصوص فعالان حقوق کودک نیز نسبت به سلامتی آرات واکنش نشان داده و از نحوه زندگی او راضی نیستند. آنها اعلام کردند این فشارهای والدین آرات است که او را از کودکی که میتواند ساعتها با خوشحالی با توپ بازی کند، تبدیل به کودکی شده که بعد از ۴۹۰ روپایی پیاپی گریه کند که چرا نتوانسته ۵۰۰ روپایی بزند و رکورد بشکند. وظیفه والدین او بیش از هر چیز این است که به او بیاموزند از همان موجود ارزشمندی که هست لذت برده و کودکی کند.
به راستی وضعیت آرات کوچک چگونه خواهد شد. آیا خانواده آرات، او را قربانی زیادهخواهیهایشان خواهند کرد یا برای سلامتی او، دست از فشارهای خود بر روی آرات برخواهند داشت؟