چهره ناتمام حقیقت و تراژدیهایی که بیپاسخ ماندند

روایت حوادث تلخ و پرابهام ایران، از سینما رکس آبادان تا انفجار در بندر شهیدرجایی
طی نیمقرن گذشته، ایران شاهد سلسلهای از حوادث پرابهام و فاجعههای خونین بوده که بخش عمدهای از آنها بدون روشن شدن کامل علل و قبول مسئولیتها به پایان رسیدهاند.
از آتشسوزی سینما رکس آبادان در سال ۱۳۵۷ که جرقهای بر شعلههای انقلاب اسلامی شد تا قتل کشیشان مسیحی، سقوط ساختمان متروپل، انفجار نفتکش سانچی، آتشسوزی زندان اوین، اعتراضات سراسری، دانشگاه شریف و بسیاری فجایع دیگر و هماکنون انفجار در بندر شهیدرجایی بندرعباس، فجایعی که همچنان پرسشهای بسیاری را بیپاسخ گذاشتهاند.
فاجعه سینما رکس آبادان، جرقهای برای انقلاب
۲۸ مرداد ۱۳۵۷، سینما رکس آبادان در جریان یک آتشسوزی عمدی به تلی از خاکستر تبدیل شد. بیش از ۴۰۰ نفر از حاضران در سالن این سینما زندانی شده و در نهایت جان باختند. هرچند در ابتدا رژیم پهلوی مخالفان را مقصر معرفی کرد، اما بعدتر برخی اسناد و روایتها نقش نیروهای حکومتی وقت در این فاجعه را مطرح کردند. تا به امروز عاملان اصلی این جنایت و نحوه دقیق شکلگیری آن به صورت کامل شفافسازی نشده است.
کشتار مسیحیان و مصادره اموال کلیساها و شهروندان مسیحی
کشتار مسیحیان دقیقا یک هفته پس از پیروزی انقلاب ۵۷ آغاز شد. کشیش سیاح اولین شهید مسیحی بود که به طرز وحشتناکی توسط مخالفان به قتل رسید و پس از آن نیز این چنین قتلها ادامه پیدا کرد. بسیاری از کلیساها و اموال وابسته به آنها مصادره و برخی از خانوادههای مسیحی مجبور به ترک ایران شدند. این رویدادها نیز با ابهامات فراوان در مورد عاملان اصلی همراه بوده است.
معدن زمستان یورت، انفجاری مرگبار در دل زمین
انفجار در معدن زمستان یورت آزادشهر استان گلستان در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ رخ داد، که طی این انفجار دستکم ۴۳ کارگر معدن جان خود را از دست داده و بالغ بر ۱۰۰ نفر زخمی شدند. آنها در عمق ۱۳۰۰ متری در فضای مملو از گاز مونواکسید کربن و متان گرفتار شده بودند. نبود سنسور تشخیص نشت گاز، باعث شد که نشت گاز تشخیص داده نشود و انفجاری مهیب اتفاق بیافتد. در نهایت ضعف ایمنی و سوءمدیریت از عوامل اصلی مطرح شد، اما پرونده این حادثه نیز بدون پاسخگویی موثر بسته شد.
حادثه معدن زغالسنگ طبس، تکرار یک تراژدی دیگر و قتلعام کارگران
۳۱ شهریور ۱۴۰۳ نیز حادثهای دیگر در معدن طبس رخ داد. انفجار معدن زغالسنگ طبس پر تلفاتترین حادثه مربوط به معادن در ایران بود. این حادثه که ناشی از نشت گاز متان بود، منجر به انفجار در بلوک C این معدن شد و در زمان وقوع انفجار، بالغ بر ۱۷ نفر از کارگران در محل حضور داشتند که متاسفانه به دلیل مسدود شدن راه خروج از بخش مورد نظر، جان خود را از دست دادند. تعداد کشتهشدگان در این انفجار ۵۲ نفر و مجروحان ۲۲ نفر بود. تحقیقات درباره علت اصلی حادثه به نتیجه روشنی نرسید و انتقادات نسبت به وضعیت ایمنی معادن همچنان ادامه دارد. مجموعه سندیکای فرانسه این فاجعه را قتل عام کارگران معدن توصیف کرد و دولت را مسئول بروز این حادثه دانست.
حادثه پلاسکو، فروریختن یک نماد
آتشسوزی گستردهای در ساختمان تجاری پلاسکو تهران در ۳۰ دی ۱۳۹۵ رخ داد که منجر به فرو ریختن کامل این بنا و جان باختن تعدادی از آتشنشانان و شهروندان در زیر آوار ناشی از ریزش و برخی دیگر در بیرون از ساختمان شد. آمارهای ضد و نقیضی درباره تعداد فوتشدگان و مصدومین گزارش شده بود، حدود ۲۳۵ نفر در این حادثه مصدوم و تعدادی نیز مفقود شدند، اما آمار دقیقی از تعداد فوتشدگان گزارش نشد. مسائل مربوط به ایمنی ساختمان و نحوه مدیریت بحران، همچنان مورد انتقادهای جدی است.
نفتکش سانچی، اسراری در دل دریا
برخورد نفتکش ایرانی سانچی با یک کشتی باری چینی در ۱۶دی ۱۳۹۶ و غرق شدن آن، یکی از مرگبارترین فجایع دریایی ایران را رقم زد. این نفتکش متعلق به شرکت ملی نفتکش ایران و حامل ۱۳۶ هزار تن میعانات گازی بود که در آبهای شرق چین با کشتی فلهبر چینی «سیاف کریستال» برخورد کرد. در این حادثه نیز ۳۰ ایرانی و دو تبعه بنگلادشی مفقود شدند که پس از سه روز جستجو، تنها جسد ۳ نفر پیدا شد. ابهامات زیادی درباره تلاشهای نجات، سرنوشت خدمه و ضبط جعبه سیاه کشتی وجود دارد که هیچگاه پاسخ رسمی و شفافی برای آن ارائه نشد.
اعتراضات آبان ۹۸، آبان خونین
اعتراضات ۹۸ ایران یا آبان خونین، مجموعه اعتراضات مردمی و ضدحکومتی در سراسر ایران بود. این اعتراضات در پی افزایش ناگهانی ۲۰۰ درصدی قیمت بنزین در سراسر ایران شکل گرفت که با سرکوب شدید و خشونت بسیار همراه شد. آمار رسمی از تعدادکشتهشدگان در آن سرکوب همچنان منتشر نشده و ابهامات زیادی نیز در خصوص پرونده آنها وجود دارد.
پرواز PS752، سقوط در سایهی ابهام
بامداد ۱۸ دی ۱۳۹۸، هواپیمای ۷۵۲ اوکراینی با شلیک دو موشک از سامانه پدافند سپاه پاسداران در اطراف تهران سرنگون شد. تمامی ۱۷۶ سرنشین این هواپیمای مسافربری جان باختند. پس از سه روز انکار، سرنگونی این هواپیما توسط موشک تائید شد اما فرآیند دادرسی و پاسخگویی شفاف صورت نگرفت و با گذشت چندین سال، خانوادههای قربانیان همچنان خواستار تحقیقات مستقل و شفافسازی درباره تصمیمات منجر به این فاجعه هستند.
سقوط برج متروپل، حادثهای که پاسخ نیافت
در خرداد ۱۴۰۱ برج متروپل آبادان در حالی که هنوز تکمیل نشده بود، فرو ریخت. این حادثه ۴۳ کشته و ۳۷ مصدوم بر جای گذاشت. این ریزش بر اثر شکست سازهای به دلیل نقض ضوابط فنی و استاندارها رخ داده بود. با وجود بازداشت مالک پروژه و برخی مسئولان شهری، افکار عمومی درباره نقش فساد سیستماتیک، ضعف نظارت و عدم کنترل فنی همچنان بیپاسخ مانده است.
کشته شدن مهسا امینی و شروع اعتراضات سراسری
در ۲۲ شهریور ۱۴۰۱، مهسا امینی پس از بازداشت توسط گشت ارشاد به اتهام عدم رعایت حجاب اجباری، بر اثر ضربات ماموران گشت ارشاد دچار شکستی جمجمه و مرگ مغزی شد که پس از گذشت سه روز بستری شدن در بیمارستان کسری تهران، بر اثر جراحات ناشی از ضربات وارد شده جان خود را از دست داد. این واقعه موج گستردهای از واکنشها و اعتراضات عظیمی در سراسر ایران برانگیخت که با خشونت شدید توسط عوامل نظام سرکوب شد که این سرکوبها به کشته شدن بسیاری دیگر از شهروندان در شهرهای مختلف انجامید. این اعتراضات همچنان ادامه دارد، اما پرونده قربانیان در این اعتراضات بینتیجه مانده و خانواده قربانیان نیز همچنان تحت تهدید، سرکوب و بازداشت هستند.
آتشسوزی زندان اوین، در جستجوی حقیقت
در ۲۳ مهر ۱۴۰۱ همزمان با اعتراضات سراسری گسترده در ایران، زندان اوین تهران دچار آتشسوزی وسیعی شد که در این حادثه ۴ زندانی کشته و ۶۱ نفر مجروح شدند، اما پس از گذشت چند روز، چهار نفر دیگر از مجروحان جان خود را از دست دادند. با وجود انتشار بیانیههای رسمی، جزئیات دقیق ابعاد حادثه، تعداد واقعی کشتهشدگان و نحوه شروع آتشسوزی به طور کامل روشن نشد و ابهام درباره این حادثه همچنان پابرجاست.
وقایع دانشگاه شریف، بحران در قلب علم
در مهر ۱۴۰۱ در پی اعتراضات دانشجویی، دانشگاه صنعتی شریف در تهران شاهد حمله نیروهای امنیتی و بازداشت گسترده دانشجویان بود. ماموران امنیتی ضمن ضرب و شتم و تیراندازی، تعداد نامعلومی از دانشجویان را زخمی، بازداشت و به مکانهای نامعلومی منتقل کردند. روایتهای متناقض از نحوه برخورد با دانشجویان و وضعیت بازداشتشدگان، همچنان موضوع نگرانی نهادهای حقوق بشری است که تاکنون شفاف سازی کامل در خصوص آن صورت نگرفته است.
انفجار بندر شهید رجایی، انفجاری با روایتهای مبهم
عصر روز شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، انفجاری سهمگین در محوطه اسکله بندر مهم شهید رجایی در بندرعباس رخ داد. اطلاعات ضد و نقیضی درباره علت حادثه منتشر شد و تاکنون هیچ گزارش موثقی به طور رسمی درباره دلایل دقیق این انفجار منتشر نشده است. تاکنون تعداد فوتشدگان در این انفجار ۷۰ نفر، ۱۲۴۲ مصدوم، ۶ نفر مفقودی بوده و ۵ نفر نیز دچار سوختگی شدید شدهاند. این بندر مهمترین پل ارتباطی بازرگانی دریایی در ایران بوده و نقشی بسیار حساسی دارد، به طوری که حدود ۸۰ درصد از کل محمولههای تجاری از طریق آن به کشور وارد و یا صادر میشود. اکنون این بندر به همراه شهروندانش، عزادار عزیزان از دست رفته خود هستند.
مرور این فجایع نشان میدهد که فقدان شفافیت در اطلاعرسانی، ضعف پاسخگویی نهادی، ناکارآمدی در مدیریت بحران و عدم انجام تحقیقات مستقل، ویژگی مشترک بسیاری از حوادث تلخ در ایران بوده است. تداوم ابهام درباره حوادثی همچون سینما رکس، سقوط متروپل، پرواز ۷۵۲، معدن طبس، انفجار سانچی، اعتراضات سراسری و بسیاری از حوادث دیگر، اکنون نیز انفجار سهمگین در بندر شهید رجایی، بر شکاف بیاعتمادی میان مردم، مسئولان و حتی برخی از عوامل خود نظام افزوده است. شفافیت، پاسخگویی و عدالت، مطالبهای است که با گذشت زمان نه تنها کمرنگ نشده، بلکه پررنگتر از همیشه به چشم میآید.
نویسنده: م. ر.