عقبماندگی اقتصادی ایران به روایت علی لاریجانی
رئیس مجلس ایران در یک سخنرانی کم سابقه ابعاد فاحش عقبماندگی ایران در عرصههای اقتصادی و مدیریتی را با ذکر آماری تشریح کرده است. او همزمان میگوید در راس امور، رهبری و ولایت فقیه است که مردمسالاری در نهاد آن جدی است.
علی لاریجانی روز پنجشنبه در سخنرانی در در دوازدهمین کنگره سراسری جامعه اسلامی مهندسین و گرامیداشت هفته دولت با ذکر آماری نمایی نگرانکننده از وضعیت اقتصادی و مدیریتی ایران به دست داد.
به گفته لاریجانی سرانه تولید ناخالص ملی یکی از مولفههای وضعیت اقتصادی یک کشور است، ولی در این زمینه ایران در میان ۱۸۵ کشور در رتبه ۹۴ ایستاده است و از نظر آزادی اقتصادی نیز ایران در ته جدول است و در میان ۱۷۸ کشور مقام ۱۷۱ را داراست. او در توصیف این ارقام گفت که «این بدان معناست که رقابت در کشور ما بسیار پایین است.»
لاریجانی ایران را به لحاظ بیکاری نیز در میان ۱۰۴ کشور در مقام ۸۲ ذکر کرد و گفت که کشورهای کمی در جهان نرخ دو رقمی بیکاری دارند که ایران یکی از آنهاست. لاریجانی با اشاره به این که ایران در میان ۱۷۸ کشور جهان به لحاظ جذب سرمایه خارجی در مقام ۱۶۴ ایستاده است، افزود: « ما از نظر جذب سرمایهگذاری مشکل داریم که در این شرایط رتبه ایران در بین ۱۸۷ کشور از لحاظ حمایت از سرمایهگذاری، ۱۶۷ است. این موضوع نشان میدهد که مردم ما ترجیح میدهند پولشان را در جاهایی که زود نتیجه میدهد سرمایهگذاری کنند آن هم به خاطر شرایط سخت و فسادانگیز بوروکراتیک کشور است که مردم ترجیح میدهند پولشان را در جای امنی همچون بانک قرار داده و همان سود ۱۸ درصد را گرفته اما در تولید سرمایهگذاری نکنند.»
روستاهایی که خالی شدهاند، مغزهایی که از کشور میروند
ایران به روایت رئیس مجلس در زمینه رعایت حقوق مالکیت معنوی نیز از ۱۴۰ کشور در رتبه ۱۳۰ است که «این موضوع نگرانیرا در بین کارآفرینان ایجاد کرده است.» و در حالی که رهبر ایران و برخی از مقامهای ارشد پیوسته غنیسازی پرهزینه یا برخی اقدامات در زمینه صنعت نانو یا سلولهای بنیادی را نشانه پیشرفت “شگرف” ایران ذکر میکنند، علی لاریجانی با استناد به آمار میگوید که ایران «از لحاظ دسترسی به آخرین فناوری از بین ۱۴۰ کشور در رتبه ۱۱۱ قرار دارد. موضوعی که شاید دلیل آن نگرش سطحی مدیریتها و نبود افق دید برای استفاده از فناوریهای نو است.»
لاریجانی سپس با اشاره به این که تنها ۵۰ درصد برنامههای توسعهای ایران به اجرا درمیآیند این کشور را در جذب استعدادها در میان ۱۴۰کشور، در مقام ۱۳۴ دانست که نماد برجسته آن خروج گسترده مغزها از ایران است.
ایران ۱۴۰۴، شاید وقتی دیگر
جمهوری اسلامی پیوسته شعار رسیدگی به روستاها و مناطق دورافتاده را تکرار کرده و خود را هوادار آن نشان داده است. اما علی لاریجانی میگوید که پس از ۳۷ سال، امروز «روستاها در حال تخلیهشدن هستند به این دلیل که چرخه اقتصادی مطلوبی در روستاها برای پیشرفت وجود ندارد و آنها مجبور به مهاجرت میشود. نتیجه آن است که ۷۰ درصد مردم ایران شهرنشین شدهاند و ایران به این لحاظ در میان ۲۱۶ کشور در مقام دوازدهم ایستاده است.»
سخنان کمسابقه لاریجانی در باره عقبماندگیهای اقتصادی ایران در حالی است که جمهوری اسلامی مطابق با طرح معروف به “سند چشمانداز ۱۴۰۴ ایران” که سند بالادستی برای توسعه ایران به شمار میرود باید تا این سال « در جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقهی آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تأکید بر جنبش نرمافزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل» قرار گیرد. معلوم نیست که با آمار مورد اشاره لاریجانی که در برخی شاخصها نسبت به زمان انقلاب هم عقبرفت اساسی نشان میدهد، چگونه ایران قرار است به “سند چشمانداز ۱۴۰۴” برسد.
نکاتی که ذکر نشدند
بسیاری از منتقدان سیاستهای منطقهای ایران و عدم تعامل بینالمللی و نیز نگاهی امنیتی و نظامی به امر ثبات و اقتدار را از جمله عوامل عقبماندگیهای مورد اشاره علی لاریجانی میدانند، ولی رئیس مجلس در سخنرانی خود به این موارد اشارهای نکرد. او در عین حال ضمن ستایش از نظام سیاسی ایران به دلیل نقش محوری “ولی فقیه” در ایران و مردمسالار خواندن این نظام، گله کرد که بخشی از مشکلات یادشده به ضعف تشکل، فقدان فعالیتهای حزبی و کاستیهای مدیریت سیاسی در ایران برمیگردد. این در حالی است که منتقدان همین نقش محوری ولی فقیه را مغایر حضور قدرتمند احزاب و سدی در برابر پیشبرد برنامههای حزبی و پرورش مدیران قوی حزبی تلقی میکنند.
سالها پیش حتی هاشمی رفسنجانی نیز تلویحا این موضوع را تناقضی دانسته بود که باید “روی آن کار شود”: «مسأله بخصوصی داریم کهباید رویش کار کنیم و آنمسأله ولایتفقیه است. چونحزبهایی که میآیند و انسانهای نیرومند غیراجرایی که وارد حزب میشوند، میخواهند تصمیمسازی و سیاستسازی کنند که اینسیاستها تبدیل به برنامهمیشود و اگر پیروز شدند، برنامههایشان در جریان اداره کشور تبدیل به قانون میشود و اگر بدانند اینها حق تعیین سیاست ندارند و باید در محدوده خاصی حرکت کنند، وارد تحزبنمیشوند.»
منبع: DW