فاجعه سیدنی، زنگ خطرِی نگران کننده در جهان غرب

به نظر می رسد که واقعه گروگان گیری کافه در استرالیا به پایان رسیده است. فرد تروریست، هارون مونس، مرد ۵۰ ساله متولد ایران بود که از استرالیا پناهندگی سیاسی دریافت کرده بود. با این حال، مسلمانان محلی بر این باورند که مونس با فریبکاری، عنوان شیخ و آیت الله را به خود نسبت داده بود. به گفته برخی از گزارش ها، او یک مسلمان شیعه بود که به اهل سنت گرویده بود. لازم به یادآوری است که “دولت اسلامی” به عنوان نفرت انگیزترین سازمان تروریستی، خود را با اسلام سنی، معرفی می کند.

اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که توجه به این جزئیات، ارزش چندانی ندارد. به نظر آنها، مهم این است که مقامات مجری قانون استرالیا تا آخرین لحظه با هارون مونس، که با نظام قضایی آن کشور مشکل داشت، بسیار ملایم برخورد کرده بود. علاوه بر این، ۱۴ سال پیش، استرالیا با استرداد هارون مونس به ایران، با توجه به دریافت شواهدی از فعالیت‌های مجرمانه وی، مخالفت کرده بود. سوال در مورد دلایل این عدم پیش بینی، به طور فزاینده‌ای نه تنها در میان استرالیایی ها، بلکه در افکار عمومی غرب مطرح می شود که چرا دولت به مهاجران کشورهای جهان سوم، که نمی خواهند تحت قوانین کشور میزبان خود زندگی کنند، اینگونه آزادانه برخورد می کند. همه این‌ها منجر به بحران در اعتماد به دولت می شود، اگر چه دولت اغلب به موقع قادر به خنثی کردن تهدیدات نیست. یوگنی وُجین، دانشیار دانشگاه امور مالی وابسته به دولت روسیه می گوید:

“اصل در غیرقابل پیش بینی بودن عملکرد تروریست‌های منفرد است. پیش بینی جزئیات رفتار آنها بسیار مشکل است. مقامات از منابع لازم برای خنثی کردن چنین اقداماتی، برخوردار نیستند. ضمنا از بین بردن آنها به طور کامل غیر ممکن است. و استرالیا نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما این روند برای استرالیا بسیار ناخوشایند است.”

 بعید است که سیاست خارجی استرالیا پس از این حادثه، تغییر کند. اما کارشناسان انتظار تغییر رویکرد در مسائل داخلی را دارند مخصوصا در میان آن عده که طرفدار سیاست دلجویی از مهاجران بودند که ضعف آنها در مهمان نوازی، ثابت شده است. این وضعیت نه تنها در استرالیا، بلکه در آن طرف دیگر از جهان یعنی در اروپا نیز مشاهده می شود. مثلا اخیرا معترضان در درسدن آلمان، مخالفت خود را با اسلامی شدن غرب بیان داشتند.

کارشناسان اروپایی مدت هاست که ناظر رشد سریع پیروان اسلام رادیکال در کشورهای اروپایی هستند، که طبیعتا باعث رشد بیگانه ستیزی در آنجا می شود. تشدید بالقوه درگیری، می تواند توسط پیکارجویان جنگجو از گروهک‌های رادیکال در سوریه و دیگر نقاط داغ باشد که اکنون به اروپا بازگشته اند. این باعث نگرانی و هراس مردم بومی نسبت به افزایش تعداد پناهندگان، مهاجران اقتصادی و بی‌تفاوتی آنها نسبت به همگرایی و ورود آنها به جامعه می شود. الکسی مارتینوف، مدیر موسسه بین المللی دولت‌های نوین می گوید:

“البته که بیگانه ستیزی در حال رشد و گسترش است. در درجه اول، علت آن عدم آمادگی متناسب اروپا برای ورود مهاجران از کشورهای اسلامی به آنجاست. این فقط ناسیونالیسم بومی اروپایی نیست. این یک واکنش طبیعی ناشی از میل به محافظت از فضای زندگی خود است. ما تهدید جریان کنترل نشده مهاجرت را می بینیم. اگر در ابتدا آنها افراد متشخص و اجتماعی به نظر میرسند، اما بزودی در جوامع خود که در آنجا اسلامگرایان فعال هستند، فرو می روند. البته پس از مدت کوتاهی، بسیاری از مهاجران به فعالان سازمان‌های افراطی، تبدیل می شوند.”

 واضح است که تظاهرات اروپایی‌های بومی در برابر سیاست‌های لیبرال دولت‌ها در قبال مهاجرت، فراتر از حاشیه است. این دیگر تبدیل به یک جنبش مدنی بزرگتر شده است، که افراد جامعه را در سنین مختلف، متحد می کند. فاجعه اخیر سیدنی، اثبات کننده این هراس است.