رواج خشونت خانگی، این بار علیه مردان آلمانی
خشونت در چهاردیواری خانه معضلی بزرگ است که معمولا قربانیان آن زن هستند. اما نباید فکر کنیم که مردها از این خشونت در اماناند. در آلمان برخی از مردان قربانی خشونت همسران خود میشوند. گزارشی از نشریه اشپیگل در این باره.
در یکی از گزارشهای شماره تازه “اشپیگل” سرنوشت چند مرد به تصویر کشیده شده که سرنوشت خود را و این که چگونه قربانی خشونت همسران خود شدهاند، بازگو کردهاند. یکی از آنها به نام مایک گفته است که همسرش در طی ۷ سال زندگی مشترک او را به لحاظ جسمی و روحی نابود کرده تا آنجا که این مرد شغل خود را از دست داده است.
آمار اداره جنایی آلمان نشان میدهد ۸۱/۸ درصد کسانی که مورد خشونت خانگی یا تجاوز قرار میگیرند زنان هستند. اما در همین گزارش گوشههای تاریکی هست که در مسئله خشونت خانگی کمتر مطرح میشود و آن این که از سالها پیش روندی در آلمان شروع شده که در آن مردان از سوی شریک زندگی خود زیر فشار و آزار قرار میگیرند.
در ایالت زاکسن در شرق آلمان شمار مردانی که برای مشاوره در این باره رجوع میکنند، ظرف ۸ سال گذشته دوبرابر شده است. در شهر گرا در ایالت تورینگن، خانهای برای نگهداری از این مردان و حمایت از آنها تأسیس شده است. هماکنون سه مرد ساکن این خانه هستند و ده نفر در لیست انتظار.
در ایالتهای دیگر مانند شلزویگ هولشتاین، پروژهای به راه افتاده برای کمک به مردانی که قربانی خشم و خشونت همسران خود قرار میگیرند. مراکز مشاوره برای این مردان در نقاط دیگر، از جمله کیل، فلسنبورگ، المسهورن هم ایجاد شده است.
یک تابوی قدیمی: خشونت علیه مردان
آنته لانگنر، کارمند وزارت امور اجتماعی کیل، میگوید مشکل بزرگ این جاست که حرف زدن درباره خشونت خانگی علیه مردان همچنان یک تابو در جامعه است و این مشکل چندان جدی گرفته نمیشود.
اداره جنایی ایالت زاکسن تصویری از خشونت خانگی ارائه داده که در آن این خشونت شامل حال ۴۰۰۰ زن و ۱۷۰۰ مرد میشود. ۳۵ نفر از این مردان کارشان به بیمارستان کشیده است. دو نفر برای همیشه دچار آسیب جسمی شدهاند و سه نفر بر اثر جراحات وارده مردهاند.
نشریه اشپیگل از قول مایک نوشته است: «پول یکی از مسائل تعیینکننده در روابط ما شده بود. همسرم میخواست خانهمان را با مخارجی هنگفت بازسازی کند و مبلمان گرانقیمت بخرد. من مخالف این کار بودم. او اصلا مخالفت سرش نمیشد.» این مرد تعریف میکند که چگونه همسرش جیغ و داد و فحاشی میکرده و او را با هرچه دم دستش بوده کتک میزده است؛ تلفن، گلدان یا ماهیتابه.
مایک اوایل گاهی به داد و بیداد همسرش پاسخ میداده، اما کم کم به آدم خموشی تبدیل میشود. در محیط کار کسی نمیداند که لکههای کبود بر بدن او از کجا آمدهاند. او همواره از این هراس داشته که مورد تمسخر واقع شود. یک بار تصمیم گرفته است با اتوموبیل از خانه فرار کند. اما همسرش سر راه او را گرفته و با سنگی بزرگ بر اتوموبیل کوبیده است.
درآمد ماهانه او و همسرش روی هم حدود ۱۱ هزار یورو بوده، اما این کفاف انتظارات همسرش را نمیداده است. او چند بار تصمیم به خودکشی گرفته است. مایک نمیدانسته که مردهای زیادی با او همدرد هستند. اداره جنایی آلمان به این موضوع اشاره میکند که سالهاست هیچ کاوش و تحقیقی درباره خشونت خانگی علیه مردان انجام نمیشود.
هانس یوآخیم لنس، محقق علوم اجتماعی، در کتابش درباره مردانی که “در سکوت زجر میکشند” مینویسد: «در تفکر سنتی از مرد انتظار میرود که نقش برتر را داشته باشد. با مشکلات به تنهایی کنار بیاید و طبیعتا بدون کمک گرفتن از دیگران از پس دفاع از خود برآید. از مردها انتظار میرود که ناراحت نشوند و یا ناراحتی خود را نشان ندهند.»
اشپیگل نوشته است که نظرسنجیهای انجام شده نشان میدهند که این احتمال وجود دارد که مردها هم تقریبا مانند زنان درگیر این معضل شوند و حداقل یک بار هدف حمله همسر یا شریک زندگی خود قرار گیرند.
نتیجه یک تحقیق بهداشتی بینالمللی در ۶ کشور اروپایی در سال ۲۰۱۴ نشان میدهد که ۳،۵ درصد زنان گفتهاند که در سال قبل از آن قربانی خشونت شدهاند. این رقم در مورد مردان ۴،۱ درصد بوده است. اما پلیس قصد ندارد با اتکا به این آمار عمل کند. چرا که در سراسر جهان همچنان زنان قربانیان اول خشونت هستند. خشونتی که به مراتب شدیدتر و گاهی حتا مرگبار است.
منبع: DW