کنیسههای به یادگار مانده از یهودیان در هرات
از یهودیان ساکن هرات، چهار کنیسه به یادگار مانده که برخی افغانها از آن یاد میکنند.
چهار کنیسه، حمام و خانههای یهودیان در منطقه «درب عراق» در بازار شهر قدیم هرات قرار دارد که این آثار تاریخی از زمان ترک هرات توسط یهودیان، به یادگار مانده است. چهار کنیسه مذکور «یوحا»، «گلکیا»، «شماویل» و «گرجیا» نام دارد که اکنون سقف گرجیا فرو ریخته و فقط چند دیوار از آن باقی مانده که این کنیسه را به مخروبه تبدیل کرده است.
کنیسه گلکیا نیز پس از ترک یهودیان از هرات، به مسجد و کنیسه شماویل نیز به مدرسه تبدیل شد. در بین این کنیسهها، کنیسه یوحا به دلیل زمینلرزههای اتفاق افتاده در سالهای قبل هرات آسیب دیده که اکنون روند مرمت و بازسازی آن آغاز شده است. این کنیسه بزرگترین کنیسه یهودیان بود که از حیاط وسیع، اتاق عبادت و غسلخانه تشکیل شده که به همان شکل محفوظ مانده است. همچنین کتیبهای سنگی به زبان عبری در ورودی این عبادتگاه در طبقه دوم کنیسه به چشم میخورد که اکنون سند ملکیت حکومت افغانستان به حساب میآید.
طبق ادعای مسئولان فرهنگی هرات، یهودیان ساکن هرات پس از خروج از افغانستان کنیسههای خود را به حکومت افغانستان واگذار کرده و خانه، مغازه و باغهایشان را فروختند. با توجه به اینکه نقش و نگارهای کنیسه یوحا بسیار زیبا و چشمنواز است و اکنون در دست بازسازی قرار دارد، مسئولان فرهنگی در خصوص مرمت این کنیسه گفتند که قرار است کنیسه یوحا پس از بازسازی، به مکان فرهنگی و گردشگری تبدیل شود.
«محمد صدیقمیر» مسئول مرمت و بازسازی بناهای تاریخ هرات، درباره کنسیه یوحا گفت: «یهودیان برای عبادت در کنیسه یوحا به زیر زمین میرفتند و در آنجا با آب همسطح زمین غسل میکردند. غسلخانه مردان و زنان جدا بوده و زنان یهودی نیز مانند زنان مسلمان حجاب داشتند.»
ساکنان هرات که با یهودیان در یک محله زندگی میکردند، به خاطرات گذشته اشاره کرده و گفتند یهودیان در روز شنبه از کسب و کارشان دست کشیده و به عبادت، تفریح و استراحت میپرداختند. طبق ادعای آنها، مسلمانان و یهودیان بیش از دو قرن بدون منازعه در کنار یکدیگر در هرات زندگی میکردند.
«محمد علی» ۶۰ ساله یکی از افرادیست که در مجاورت کنیسه یوحا زندگی میکند. او میگوید پدرش خانه یکی از یهودیان را خریده که همچنان در آن زندگی میکنند. وی به خبرنگاران میگوید: «هر بار که از کنار این کنیسه عبور میکنم، همزیستی مسلمانان و یهودیان در خاطرم تازه میشود. خاطرات خوبی از حضور یهودیان در اینجاست و به جرئت میتوانم بگویم که آنها مردمان مهربان و بیآزاری بودند. من با فرزندان یهودیان بازی میکردم و خیلی مردم خوبی بودند. آنها برای عبادت به کنیسه و ما مسلمانان به مسجد میرفتیم و هیچ اختلافی بین ما نبود. ما مانند برادر کنار یکدیگر زندگی میکردیم.»
علاوه بر کنیسهها، حمام و قبرستانی نیز از یهودیان به یادگار مانده که این حمام در حال تخریب است. فرهنگیان به حکومت پیشین افغانستان پیشنهاد خرید و بازسازی و مرمت این بنا را داده بودند که این پیشنهاد از طرف حکومت پیشین رد شد.
برخی از افراد آگاه در حوزه فرهنگ و تاریخ، در این باره مدعی شدند که یهودیان ساکن هرات به دلیل فشار بر تغییر دین و پرداخت جزیه (مالیات شرعی که در اسلام بر پیروان ادیان دیگر اعمال میشود) از ایران به هرات مهاجرت کردند. افراد مهاجر به هرات بیش از ۳۰۰ خانواده یهودی بودند که آخرین خانوادهها در سال ۱۳۵۷ خورشیدی افغانستان را ترک کردند و دلیل عمده مهاجرت آنها، جنگ در افغانستان و زندگی بهتر در اسرائیل بوده است.
قبل از روی کار آمدن حکومت طالبان، برخی از یهودیان برای بازدید از آرامگاه نیاکانشان به هرات رفته بودند و برای مرمت دیوار قبرستان به متولی قبرستان پول پرداخت کردهاند تا از غصب ملکشان جلوگیری شود.
«زبولون سیمینتوف» نیز آخرین یهودی ساکن در افغانستان بود که مسئولیت تنها کنیسه یهودیان در کابل را بر عهده داشت که پس از روی کار آمدن حکومت طالبان، از ترس حملههای انتقامجویانه طالبان کابل را ترک کرد. وی متولد شهر هرات بود و پس از نقل مکان به کابل، طبقه بالای خانهاش را تبدیل به کنیسه کرد که بسیاری از یهودیان ساکن افغانستان برای عبادت به آنجا میرفتند.
حدود نیم قرن از شعلهور شدن جنگ در افغانستان میگذرد و پس از پایان سلطنت محمد ظاهرشاه، یهودیان برای سفر به هرات و بازدید از خانههایشان، کنیسهها و قبرستان خودداری کردند زیرا ممکن بود با خطر مواجه شوند؛ اما با روی کار آمدن حکومت طالبان که بر اقلیتهای مذهبی و قومی فشار بیشتری را وارد میکند، یهودیان از سفر به زادگاهشان ناامید شدهاند.
طبق اظهارات بسیاری از افغانها و حتی ایرانیها، تا قبل از روی کار آمدن حکومت اسلامگرایان افراطی، همه مردم فارغ از هر قوم و مذهبی، برادرانه و بدون هیچگونه نزاع و قضاوتی کنار یکدیگر زندگی میکردند؛ اما با روی کار آمدن حکومت اسلامی، تفرقه و نزاع بین اقوام مختلف با اقلیتهای مذهبی در کشور ایران، افغانستان و دیگر کشورهای همسایه با کشورهای اروپایی پیش آمد و آن زندگی آرام و برادرانه جایش را به جنگ، تنفر، تفرقه، نزاع و قدرتطلبی داد.