اقلیت یارسان ایران ؛ قرنها زندگی در خفا و تبعیض
بهناز حسینی، پژوهشگر مهاجرت و اقلیتهای دینی در یادداشتی برای صفحه ناظران با نقد باورهای نادرست درباره اقلیت یارسان در ایران، به معرفی این اقلیت در ایران پرداخته است. او از دلایل ناشناخته ماندن این اقلیت در ایران گفته است.
پرونده قتل میترا استاد و دادگاه محمد علی نجفی، شهردار سابق تهران و مطالب عنوان شده در مورد “یارسان” بودن و “مهدورالدم بودن” مقتول، پرسشهایی را درباره این اقلیت پیش کشیده است. یارسانها کیستند؟ و چه باوری دارند؟
پیروان دین یارسان به دلیل آنچه “سر مگو” خوانده میشود برای سالهای طولانی سعی در پنهان کردن اعتقادات خود داشتند. در نتیجه در عرصه عمومی و فضای مجازی چندان آگاهی و اطلاعات درست و سنجیدهای از دین یارسان و پیروان آن وجود ندارد. از سوی دیگر اطلاعات و اخبار ضد و نقیض و مغشوشی که مغرضانه یا از روی ناآگاهی در باب این آیین از سوی برخی مراجع و فعالان و رسانههای حکومتی داخل ایران و حتی خارج از ایران بیان میشود شرایط را مبهمتر و پیچیدهتر کرده است.
در جامعه ایران بسیاری هنگام اظهار نظر درباره اقلیت یارسان دچار خطاهای فاحشی میشوند، از جمله این باور نادرست دال بر مسلمان بودن یارسانها.
علاوه بر این، تبعیضهای موجود در قوانین ایران نسبت به اقلیتهای غیرمسلمان بهویژه یارسانها شرایط زندگی برای آنان را در داخل ایران بسیار دشوار کرده است. به همین دلیل است که بسیاری از آنان حتی برخی رهبرانشان برای کاستن از فشارها و ادامه حیات و حفظ جامعه خود راه کتمان را در پیش میگیرند، به نحوی که در محافل رسمی تفاوتهای اساسی دینشان با مذهب رسمی ایران یعنی اسلام شیعی را علنی نمیکنند و به چهارچوبهای رسمی حاکم تن میدهند و حتی در مواردی سنن خود را تغییر میدهند. این مسئله خود موجب بروز ابهامات و مشکلات اساسی برای این اقلیت غیرمسلمان شده است.
در سالهای اخیر و با رواج رسانههای اجتماعی، پیروان یارسان آرام آرام مهر سکوت خود را شکسته و درباره اعتقادات و آداب و رسوم خود آشکارا سخن گفتند.
یاری چیست و یارسانی کیست؟
یاری دین مردم یارسان است که حاصل تطور و تکامل فرهنگ و باور چندهزار ساله ساکنان زاگرس است. یارسان یکی از نامهای خداوند است و به هر فرد یارسانی نیز یار میگویند. کتاب مقدس یارسان “دیوان گوره” نام دارد. آیین یاری ریشه در آیینهای کهن ایرانی دارد و شباهتهایی هم به مانویت و آیین زرتشتی دارد.
آمار رسمی و دقیقی از جمعیت جامعه یارسان ایران در دست نیست اما منابع داخلی خود اقلیت یارسان، جمعیتشان را تا ۳ میلیون نفر تخمین زده است.
آنها عمدتا در نواحی کردنشین غرب ایران مخصوصا در کرمانشاه ساکنند اما در بسیاری از مناطق کشور مثل تهران، کلاردشت، شهریار، کرج، همدان، قزوین و آذربایجان هم جمعیت قابل توجهی دارند. در بیرون از ایران هم، در عراق و ترکیه و بعضی کشورهای اروپایی از جمله آلمان و سوئد مستقر هستند.
آیین یاری در شکل کنونیاش از قرن هفتم هجری شمسی و از طریق آموزههای “سلطان سهاک” و یارانش کمال و قوام یافت. بارگاه سلطان سهاک یا سلطان حقیقت در پردیور در مسیر رودخانه سیروان در شهرستان پاوه است. یارسانها شخصی به نام پیامبر که سخن خدا را از طریق وحی به مردم برساند، ندارند. بلکه بر اساس تفکر مذهبیای که دارند به “انسان – خدایی” معتقدند و سلطان سهاک را مظهر خداوند بر روی زمین میشناسند. دستورات و فرامین خاص پیروان این دین که از سوی سلطان سهاک ابلاغ و وضع شده توسط دفتردار یا کلام نویس او “پیر موسی” در دفتری به نام دیوان “گوره پردیوری” ثبت و جمعآوری شده است.
جهان بینی و فلسفه آیین یارسان بر اساس دونادون (چرخش روح در کالبدهای مختلف) است که با وجود شباهت کلی با مفهوم تناسخ با آن تفاوت اساسی دارد. یارسانها در نتیجه اعتقاد به فلسفه دونادون، می بایستی به ادیان و آئینهای دیگر احترام گذاشته و با تمام افراد بشر رابطهای دوستانه و محترمانه داشته باشد و همیشه و درهمه حال اخلاق نیک انسانی و رفتار نیکو و پسندیده را رعایت کنند. بر اساس اعتقادات این آیین، یک فرد یارسان با پشت سر گذاشتن هزار و یک «دون » به سر منزل ابدی و خانه عاقبت و عافیت میرسد که همان یار است . دین یاری با وجود اینکه با اسلام تفاوت اساسی دارد و از آن کاملا مستقل است، اما پیروانش برای امامان شیعه احترام قائل هستند.
دین یارسان بر اخلاق استوار است به نحوی که اگر کسی اخلاق و ادب را رعایت نکند انجام فرایض دینی معنا ندارد، که از آن به عنوان ادب و ارکان یاد میشود. چهار اصل اساسی دین یاری عبارتند از راستی، پاکی، نیستی و ردایی که به ترتیب به معنای پاک بودن، صداقت، تواضع و نداشتن غرور، و جوانمردی است. از دیگر دستورات این دین، سرسپرده شدن به یکی از یازده خاندان یاری است به این معنی که “پیر” و “مرید” هر فرد از میان خاندان او تعیین میشود. پیر در آیین یاری همان مفهوم مدرس مذهبی و مسئول انجام مراسم مذهبی است. نسب “پیرها” به هفت نفر از نزدیکان سلطان سهاک موسوم به “هفتوانه و هفتتن” میرسد ولی به دلیل عدم امکان ثبت کلمه پیر در شناسنامه از کلمه “سید” استفاده میکنند که هیچ ارتباطی به مفهوم سید در اسلام ندارد.
دیگر دستورات مهم دین یاری عبارتند از برپا نمودن عبادات دسته جمعی موسوم به “جم” همراه با نذر و نیاز و قربانی و خواندن سرودهای دینی با نوای تنبور، به ویژه در مکانی به نام جمخانه، به جا آوردن روزه خاوندگار برای مدت سه روز، عید پادشاهی، داشتن سبیل مُهر برای مردان و پاکدامنی و حفظ عفت و تربیت فرزندان صالح و پاک برای مادران و زنان یارسان.
علاوه بر کتاب مقدس، متون کلامی و دفاتر آیینی منابع دینی دین یاری بهشمار میروند. این متون غالبا به گورانی و کردی سورانی و ترکی سروده شدهاند.
این اقلیت دینی غیرمسلمان از سوی برخی روحانیون و چهرههای مسلمان به عناوین نادرست متعددی خوانده شدهاند از کافر و شیطانپرست گرفته تا علی الهی و شاخهای از اسلام. در صورتی که آیین یاری پرستش را فقط مخصوص خداوند یکتا دانسته و جز وجود بیچون او هیچ موجودی را درخور پرستش نمیداند.
چرا یارسانها را مسلمان میخوانند؟
در نظر یارسان ها کسانی چون “شاخوشین” و سلطان سهاک مظهر خدا و دارای مقام الوهیت هستند. خاونکار یا خداوندگار همان خدا یا خداوند است. یارسان ها معتقدند زمانی که خدا آفرینش را آغاز کرد، مسمی به خاونکار شد (خاون یعنی صاحب و خاونکار یعنی صاحبکار). خداوندگار تجلیاتی به صورت انسان نیز داشته است، مثل علی و شاخوشین و سلطان سهاک. هفت فرشته مقرب خدا موسوم به هفتن هم تجلیات انسانی داشتهاند که به باور یارسانها مسیح، علی، یوسف ،ابراهیم، هابیل، موسی و یوسف از تجلیات انسانی فرشتگان مقرب هستند.
مردم یارسان چون معتقدند که دینشان حقیقت است در جامعه ایران آنها را اهل حق خواندهاند. دین یاری کاملا از مذاهب باطن گرا نظیر حروفیه یا علی الهی جدا هستند اما به دلیل اینکه یارسانها به علی، امام اول شیعیان احترام میگذارند، برخی به غلط به آنها علی الهی میگویند. احترام به امام اول شیعیان به معنی مسلمان بودن فرد نیست همانطورکه احترام به عیسی مسیح دلیلی برای مسیحی بودن نیست.
قوانین حقوقی؛ اصطلاح مهدورالدم
“مهدورالدم” یک اصطلاح فقهی است که در نظام قانونگذاری پس از انقلاب ۵۷ وارد قوانین کیفری ایران شده و به کسی گفته میشود که بر پایه احکام شرع، خونش هدر و بی ارزش است و اگر حتی به عمد هم کشته شود، قاتل یا قاتلین مجازات نمیشوند.
خلأ قانونی و نقض حقوق یارسانها در ایران
قانون مجازات اسلامی برای مجازات فرد مسلمانی که مرتکب قتل شده در صورتی که مقتول مسلمان باشد قصاص در نظر گرفته است، اما در همین قانون اگر مقتول از اقلیتهای دینی غیرمسلمان رسمی مانند زرتشتیان و مسیحیان باشد مجازات قاتل دیه است. در این بین وضعیت اقلیتهای غیرمسلمانی مانند یارسانها و مندائیان و بهاییان که قانون آنها را به رسمیت نمیشناسد بسیار بغرنجتر است. مثلا اگر فردی یک اقلیت یارسانی را بکشد، قانون درباره مجازات او روشن نیست و این مسئله دست قضات را در ایران باز گذاشته تا با مهدورالدم دانستن این اقلیتها، قاتلان آنها را از مجازات عادلانه برهانند.
در سالهای اخیر نقض حقوق بشر در مورد اقلیت یارسان و توهین به عقاید و رسوم این آیین بارها با اعتراض پیروان آن همراه بوده حتی در مواردی آنها برای رساندن صدای اعتراضشان دست به خودسوزی زدهاند. مانند خودسوزی شش سال پیش تعدادی از یارسانان در مقابل مجلس شورای اسلامی برای پیگیری حقوقشان و خودسوزیهای اعتراضی حدود هفت سال پیش مقابل فرمانداری همدان در پی تراشیدن سبیل یک زندانی یارسانی.
با وجود اینکه پیروان دین یاری همواره از فعالیتهای سیاسی پرهیز کردهاند، فشارها و تبعیضهای قانونی و اجتماعی در داخل ایران، زندگی را برای آنها روز به روز سختتر کرده است.