بسیاری از مردم خود را ‘شهروندان جهان’ میدانند
بسیاری از مردم جهان بیش از آنکه خود را شهروندان کشورهایشان بدانند، خود را شهروندان جهان به شمار میآورند.
نظرسنجی انجام شده توسط بیبیسی نشان میدهد که در برخی از کشورهای جهان، اکثر مردم به جای تعصب در مورد تابعیت ملی و محدود کردن روابطشان به هموطنان خود، معتقدند که به عنوان شهروندان جهانی باید با افرادی با ملیت و فرهنگ متفاوت ارتباط داشته باشند. این نظرسنجی با شرکت بیش از بیست هزار پرسششونده در هجده کشور جهان انجام شد.
این وضعیت به خصوص در میان شهروندان برخی کشورهای در حال توسعه جهان بسیار چشمگیر است. در نظرسنجی بیبیسی در نیجریه، ٧٣ درصد پرسش شوندگان خود را شهروند جهانی دانستند و این رقم برای کشور چین به ٧١ درصد، پرو ٧٠ درصد و هند ۶٧ درصد رسید.
در مقابل، احساس جهانی بودن در کشورهای صنعتی پیشرفته سیر نزولی داشته و به خصوص از زمان رکود بانکی سال ٢٠٠٨، این روند شدت گرفته است. به عنوان مثال، در آلمان صرفا ٣٠ درصد از جمعیت خود را شهروندان جهان محسوب میکنند که پائین ترین رقم برای آلمان از زمان آغاز این نظرسنجی در پانزده سال پیش است.
شهروندان کدامیک از کشورها خود را جهانی تر می دانند؟
١- نیجریه؛ ٢- چین؛ ٣- پرو؛ ۴- هند؛ ۵- اسپانیا؛ ۶- کنیا؛ ٧- غنا؛ ٨- پاکستان؛ ٩- کانادا؛ ١٠- برزیل؛ ١١- یونان؛ ١٢- بریتانیا؛ ١٣- اندونزی؛ ١۴- ایالات متحده؛ ١۵- مکزیک؛ ١۶- شیلی
١٧- آلمان؛ ١٨- روسیه.
علاوه بر رکود جهانی، این احتمال هم وجود دارد که برخلاف شهروندان کشورهای در حال توسعه که به عنوان شهروند جهانی، معتقدند باید از حق مهاجرت و زندگی در تمام نقاط جهان برخوردار باشند، شهروندان کشورهای ثروتمند به خصوص با توجه به موج مهاجرتهای اخیر، به پذیرش و در هم آمیختن با مردمان کشورهای دیگر علاقه کمتری یافتهاند.
در میان هجده کشوری که در این نظرسنجی مورد بررسی قرار گرفتند، شهروندان نیجریه و چین بیش از همه و شهروندان روسیه و آلمان کمتر از دیگران خود را جهانی دانستند. بریتانیاییها هم در رده دوازدهم، اندونزیاییها در رده سیزدهم و آمریکاییها در رده چهاردهم قرار گرفتند.
در این نظرسنجی، از شهروندان کشورهای اروپایی در مورد پذیرش مهاجران سوری نیز سئوال شد. در اسپانیا، حدود ٨۴ درصد کمابیش (یعنی از قطعا تا به شکل مشروط) با قبول پناهجویان سوری موافق بودند و این رقم در بریتانیا به ٧٢ درصد، در فرانسه به ۵٨ درصد و در آلمان به ۵۴ درصد رسید. جالب اینکه در روسیه، تنها ١١ درصد از پرسش شوندگان پذیرش پناهجویان سوری را قابل قبول دانستند و از این میان، تنها دو درصد از پذیرش آنان به طور قاطعانه حمایت کردند. به این ترتیب، روس ها کمتر از مردم دیگر کشورهای مورد بررسی با مفهوم جهانی بودن و ارتباط با دیگران موافق هستند.
سئوال دیگری که در این نظرسنجی مطرح شد، ازدواج بین شهروندان این کشورها با اتباع سایر کشورها یا به طور کلی، ازدواج بین افرادی با ملیت، نژاد و فرهنگهای متفاوت بود. در آلمان، ۴۶ درصد از پرسش شوندگان گفتند که نمیدانند به این پرسش چه پاسخی بدهند یا اینکه اظهار داشتند که “به شرایط بستگی دارد.” در مقابل، در سایر کشورهای اروپایی، اکثر مردم از ازدواج بین افراد از نژادها و ادیان متفاوت استقبال کردند.
آنچه که به شکلی بارز به چشم میخورد این است که در مقایسه با ملیت، مذهب اهمیت خود را به عنوان عاملی در هویت فردی از دست داده است. تنها استثنا در این میان، پاکستان است که طبق نتیجه این نظرسنجی، ۴٣ درصد از مردم خود را در درجه اول مسلمان میدانستند. البته مذهب به عنوان تعیین کننده هویت فرد در میان کشورهای پیشرفته هم از یک میزان اهمیت برخوردار نیست.
به عنوان مثال، در ایالات متحده، ١۵ درصد مردم هویت خود را در درجه اول ناشی از مذهب عنوان کردند در حالیکه این رقم برای کشورهای اروپایی تنها ۵ درصد بود.
مساله مهمی که در این پژوهش مطرح شد، نحوه تعریف “شهروندی جهانی” بود که مفهومی دشوار و در معرض برداشتهای بسیار متفاوت فردی است.
برای برخی از پرسششوندگان، جهانی شدن به معنی دسترسی به امکانات اقتصادی سایر کشورها از جمله از طریق مهاجرت بود در حالیکه دیگران معتقد بودند که به عنوان شهروند جهان، در قبال حل مشکلات جهانی به ویژه مقابله با آلودگی محیط زیست مسئولیت مشترک دارند.
البته عوامل و عناصر دیگری نیز مورد نظر قرار گرفت. از جمله اینکه جهانی شدن به معنی سهولت ارتباط با دیگران به خصوص از طریق رسانههای اجتماعی و وظیفه تاثیرگذاری مثبت و سازنده بر شرایط و سرنوشت مردم در تمام کشورها و در همه نقاط جهان است.
منبع: بیبیسی فارسی