انقلاب پنهان ایران

«امین ایوب» تحلیلگر سیاسی مراکشی، مقالهای درباره انقلاب پنهان ایران نوشت.
امین ایوب تحلیلگر سیاسی مراکشی، مقالهای درباره انقلاب پنهان ایران با عنوان « در قلب سختگیرترین رژیم اسلامی، روزانه دو هزار نفر به مسیحیت میگروند» میباشد.
وی در این مقاله به رشد مسیحیت در ایران علیرغم سرکوبهای جمهوری اسلامی میپردازد. امین ایوب در این مقاله مینویسد: «در حالی که توجه جهان معطوف به تهدیدات هستهای، شعارهای ضداسرائیلی و تنشهای فزاینده خاورمیانه است، یک انقلاب خاموش در ایران در حال شکلگیریست. نه از مسیر سیاست یا اعتراض، بلکه از طریق موجی از ایمان که با هر آنچه جمهوری اسلامی نمایندگی میکند، در تضاد کامل است.
زیر چنگال آهنین حکومت روحانیون و سرکوب حکومتی، بیش از ۲۰۰۰ ایرانی هر روز به مسیحیت میگروند؛ دینی که در ایران ممنوع، جرمانگاریشده و مجازات آن زندان یا بدتر است. این انفجار معنوی که در تیترهای بینالمللی دیده نمیشود اما در داخل کشور کاملا واقعی است، در حال بازنویسی هویت ملتی است که پیشتر دژ نفوذناپذیر اسلامگرایی افراطی شمرده میشد. آنچه در جریان است، یک روند زودگذر نیست، بلکه تحولی پایدار است که ریشههای آن به نزدیک یک دهه قبل بازمیگردد.»
وی درباره سرعت رشد مسیحیت در ایران ادامه میدهد: «از سال ۲۰۱۶، ایران به عنوان کشوری با سریعترین رشد جنبش انجیلی در جهان شناخته شد. امروزه، گروههای مبلغ و پژوهشگران تخمین میزنند که بیش از دو میلیون ایرانی به عیسی ایمان آوردهاند، آن هم در حالی که تحت تهدید دائمی نظارت، شکنجه و اعدام قرار دارند.»
ناامیدی از دین رسمی
پشت این اعداد، ناامیدی عمیقی نهفته است که دین رسمی ایران را از درون تهی کرده است. جمهوری اسلامی بیش از ۴۰ سال است که از شیعه نه به عنوان هدایت معنوی، بلکه به عنوان ابزار کنترل توتالیتر استفاده کرده است. وعدههای عدالت و حکومت الهی، به فروپاشی اقتصادی، سرکوب زنان، خشونت علیه معترضان و انزوای خردکننده منجر شده است.
مردم ایران بهویژه جوانان، دیگر نهتنها به حکومت، بلکه به ایدئولوژی آن نیز باور ندارند. مساجد خالی میشوند، روحانیون در خلوت از آن میترسند که نسلهای جوان دین را ترک میکنند. حتی فرزندان بلندپایهترین رهبران مذهبی و سیاسی ایران، در خفا اسلام را کنار گذاشته و به مسیحیت روی آوردهاند نه بهدلیل فشار خارجی، بلکه چون با چشم خود دیدهاند که دین چگونه به ابزاری برای سرکوب، تفرقه و ویرانی تبدیل شده است.
تجربههای فراطبیعی
رشد خارقالعاده مسیحیت در ایران، نه بهخاطر تبلیغات خیابانی یا سخنرانیهای عمومی است (که در ایران غیرممکناند) بلکه از طریق تجربههای فردی و عمیق آغاز میشود؛ تجربههایی مانند رؤیا، مکاشفه یا صداهایی درونی که توضیحناپذیرند.
تازهمسیحیان از دیدن عیسی در خواب، شنیدن صدای او یا احساس آرامش در لحظات ناامیدی سخن میگویند. زنی بهنام سیمین، پس از تماشای فیلمی درباره مصلوب شدن مسیح ساعتها گریه کرد و به دعا روی آورد. خانهاش بعدها به کلیسای خانگی تبدیل شد. او دستگیر شد، همراه با دختر دوسالهاش زندانی شد، تحت بازجویی و تهدید قرار گرفت اما هرگز از ایمانش دست نکشید. در نهایت از ایران گریخت و اکنون در آزادی زندگی میکند و همچنان به دیگران در یافتن ایمان کمک میکند.
زن دیگری با ۹۲ سال سن، نسخه کوچکی از عهد جدید را در اتوبوسها حمل میکند و از دیگران میخواهد که برایش بخوانند، به این بهانه که نمیتواند ریز بخواند و در واقع، بهطور پنهانی آنها را با انجیل آشنا میکند. اغلب، همان مسافر نسخهای از آن کتاب را با خود به خانه میبرد.
این داستانها شاید کوچک به نظر برسند، اما بازتاب یک حقیقت بزرگ هستند. این بیداری واقعی، شخصی و در حال گسترش است حتی در شرایطی به شدت سرکوبگرانه؛ زیرا مردم ایران تشنگی شدیدی به امید، حقیقت و تحول دارند.
ایمان پرهزینه، دیجیتال و تحولآفرین
بهای این ایمان سنگین است. ایران یکی از خطرناکترین کشورهای جهان برای مسیحیان، بهویژه برای کسانی است که از اسلام میگذرند. سال گذشته، ۹۶ مومن به مجموع ۲۶۳ سال زندان محکوم شدند، شش برابر بیش از سال ۲۰۲۳. اتهاماتی مانند «اقدام علیه امنیت ملی» یا «تبلیغ علیه نظام»، برای کارهایی مثل دعا، خواندن انجیل یا گردهمایی در خانهها به آنها نسبت داده میشود.
شکنجه، انفرادی و محرومیت از دارو ابزارهای رایجی هستند که علیه تازهمسیحیان استفاده میشود. اما این فشارها کلیسا را نمیشکند، بلکه قویتر میکند. در ایران، مسیحیت نیمبند وجود ندارد. هر کس که به عیسی ایمان میآورد، میداند که ممکن است بهای همهچیز را بدهد. این فشار، کلیسایی پدید آورده که نه تنها زنده مانده، بلکه شکوفا شده، مقاوم، شجاع و غیرقابل مهار.
اینترنت علیه سانسور
در غیاب کلیساهای فیزیکی و عبادت عمومی، این بیداری از طریق اپلیکیشنهای رمزگذاریشده، تلویزیون ماهوارهای و شاگردسازی دیجیتال در حال گسترش است. وزارتهایی مانند Transform Iran و Mohabat TV ماهانه دهها هزار ایرانی را با پخش آنلاین کلیسا، اتاقهای دعا و ابزارهای مطالعه انجیل تغذیه میکنند همه با عبور از سانسور رژیم.
در خانههایی مخفی، ایرانیان در گروههای کوچک گرد هم میآیند و با خطر آزادی خود، کتاب مقدس میخوانند، عبادت میکنند و یکدیگر را حمایت میکنند. اینترنتی که رژیم قصد داشت برای کنترل و جاسوسی استفاده کند، اکنون به مسیر اصلی گسترش انجیل در ایران تبدیل شده، حرکتی که با هیچ نیرویی قابل توقف نیست.
از «مرگ بر اسرائیل» تا دعا برای صلح
شاید شگفتانگیزترین تحول این بیداری، تغییر دیدگاه سیاسی تازهمسیحیان باشد. دهههاست که ایرانیان با تبلیغات ضداسرائیلی بزرگ شدهاند. اما اکنون، با ایمان به مسیح یهودیتبار، بسیاری از آنان دلشان نسبت به قوم یهود نیز تغییر کرده است.
افرادی که پیشتر شعار «مرگ بر اسرائیل» سر میدادند، اکنون برای صلح میان دو ملت دعا میکنند. آنها اسرائیل را نه تهدید، بلکه چراغی از امید و خانوادهای روحانی میبینند. این تغییر جهت آرام، یکی از عمیقترین جنبههای این بیداری است: نه فقط یک تحول ایمانی، بلکه تغییری بنیادین در جهانبینی که روایت اصلی رژیم و بنیانهای نفرت را به چالش میکشد.
دعوت به حمایت
این اتفاقات در خلا رخ نمیدهند. بیداری در ایران هرچند ایرانیست، اما با دعا و حمایت جامعه جهانی زنده مانده. کلیساهای زیرزمینی به شجاعت اعضایشان وابستهاند، اما همچنین به کمکهای عملی وزارتهایی که کتاب مقدس قاچاق میکنند، رهبران مخفی را آموزش میدهند و از زندانیان و تبعیدیها حمایت میکنند. نیازها فوریاند. فرصتها تاریخی. و دعوت واضح است: در کنار ایمانداران پنهانی ایران بایستید.
ایمان آنها که در آتش آزمایش شده، نهتنها زندگیها را درون ایران دگرگون میکند، بلکه شاید زمینهساز بیداری معنوی در سراسر خاورمیانه باشد. پشت تیترهای جنگ و استبداد، ایران دیگری در حال طلوع است، جایی که نور، تاریکی را شکست میدهد. یک جان، یک قلب، یک ایمان در هر زمان.»