آخوندهای جمهوری اسلامی بر طبل جنگ می کوبند
سهیلا.ش. خبرگزاری اف سی ان ان: این روزها سیل اتهامات بیش از پیش به سوی ایران سرازیر شده و بیم آن می رود که آخوندهای تندرو و متحد حزب الله در جمهوری اسلامی در حال کوبیدن بر طبل جنگ باشند.چرا که خاطره جنگ و کشتار هشت ساله ایران و عراق هنوز در ذهن مردم ایران زنده است. خاطراتی که تنش های عمدی مشابه این روزها را به یاد می آورد و پس از آن جنگ آغاز شد.
در ماه های اخیر وارد کردن اتهام حمایت از تروریسم برای جمهوری اسلامی، کم بود که حالا تیر جنگ طلبی هم به سوی این رژیم نشانه رفته است.در این شرایط سکوت مقامات جمهوری اسلامی و در راس آنها خامنه ای در برابر این اتهامات جای تعجب دارد. البته هر از چند گاهی سخنگوی یکی از مقامات لبی تر می کند و شعارهایی را بر زبان می آورد.
اما از حدود ساعت هشت و ۲۰ دقیقه شنبه شب به وقت محلی و همزمان با ۱۳ آبان ماه که حوثی های یمن موشک بالستیک خود را به سمت فرودگاه ریاض در عربستان نشانه رفتند، شدت این اتهامات و واضح بودن آن قوت گرفته. تا جایی که ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی روز گذشته ضمن متهم کردن ایران به نقش داشتن در حمله موشکی به فرودگاه بین المللی ریاض، گفته این حمله می تواند عمل جنگی تلقی شود و ممکن است به آن پاسخ دهد.
در برابر این واکنش و حمله، سکوت مقامات رژیم هم معنادارتر شده است.
در آخرین واکنش ها به این اتهامات عصر دوشنبه ۱۵ آبان ماه جاری بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، با رد دخالت این کشور در حمله موشکی حوثیهای یمن به فرودگاه ریاض، بیانیه ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی را “مخرب و تحریک آمیز” دانست.
به گزارش خبرگزاری های ایران در روزهای اخیر هم امیر حاتمی، وزیر دفاع کشورمان در پاسخ به کسانی که ایران را به صدور سلاح و موشک به یمن متهم کرده اند، گفته است: “مگر کسی از آمریکا سوال میکند که شما چه چیزی در اختیار عربستان قرار میدهید.”سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران ایران، هم یادآور شده است: “آقای ترامپ سخنان بیحساب، غلط و دروغ زیاد گفته و این نیز یکی از آن تهمت ها است.”
چاشنی این واکنش های مبهم و سکوت معنادار مقامات جمهوری اسلامی، تیتر اول روز دوشنبه ۱۵ آبان ماه روزنامه کیهان بود. در این تیتر آمده :« شلیک موشک انصار الله به ریاض، هدف بعدی دبی»
اعلام این تیتر از سوی روزنامه ای که در طول دهه های اخیر با افراط گری و تندروی های رژیم و به ویژه جناح اصولگرا همراه بوده به نوعی می تواند بیانگر واکنش غیر مستقیم هرم قدرت در رژیم و موضع آنان در برابر حمله موشکی یمن به عربستان باشد. موضع گیری های حسین شریعتمداری مدیر مسئول این روزنامه در مقاطع مختلف هم نمونه ای دیگر از این همراهی و هماهنگی هاست.
به ویژه آن که در آییننامه اخلاق حرفهای مؤسسه مطبوعاتی کیهان هم تاکید شده است:« اینجا محلی برای انتشار اخبار و تحلیلها با محوریت کلی ایجاد شناخت، معرفت و دفاع از اسلام ناب محمدی و نظام جمهوری اسلامی ایران، اندیشهها و آرمانهای امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری است.»
اعلام دبی به عنوان هدف بعدی موشک های بالستیک در شرایطی است که در دو روز اخیر علاوه بر عربستان رئیس جمهوری امریکا هم بر نقش ایران در این حمله موشکی تاکید کرده و جمهوری اسلامی را مورد اتهام قرار داده است.
در روزهای اخیر اقدام معنادار دیگری را هم از سوی آخوندهای جمهوری اسلامی شاهد بودیم.همزمان با ۱۳ آبان ماه که شب آن موشک حوثی ها به سمت ریاض شلیک شد، مراسم سالروز حمله به سفارت آمریکا در ایران با حضور بسیجیان و طرفداران رژیم برپا شد. در این مراسم در اقدامی بی سابقه یک فروند موشک بالستیک در مقابل سفارت سابق آمریکا به نمایش عمومی گذاشته شد. که چنین حرکتی شاید نوعی اقدام تحریک آمیز برای کسانی باشد که ایران را تهدیدی جدی برای منطقه قلمداد می کنند.
موشک به نمایش درآمده در روز دانشآموز در تهران، موشک بالستیک قدر اف بود که یک موشک دوربرد و ۲۰۰۰ کیلومتری است. این موشک در واقع یکی از ۳ موشک ۲۰۰۰ کیلومتری ایران به شمار میآید. موشکهای خرمشهر و سجیل هم دیگر موشکهای ۲۰۰۰ کیلومتری ایران هستند.
این تلاش ها و دست و پا زدن های عمدی افراطیون جمهوری اسلامی قبل از این هم ضربه سنگینی را به ایرانیان وارد کرده است.
بی مناسبت نیست برگردیم به سال ۱۳۵۹ و پنج ماه قبل از شروع جنگ ایران و عراق. در روزهای پایانی فروردین سال ۱۳۵۹ یعنی حدود یکسال و نیم بعد از سرکار آمدن حکومت جمهوری اسلامی در ایران بود که خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران، ارتش و مردم عراق را بر علیه صدام تحریک کرد.او در یک پیام صوتی قول همکاری رژیمش را برای حمایت از نابودی صدام حسین و سرکار آمدن حکومت اسلامی در عراق اعلام کرد.
در بخشی از این پیام آمده بود:«بر اساس حکم شرعی صدام حسین کافر و طرفدار کفار است. باید ملت عراق بداند که این آدم ، آدم خطرناکی است برای ملت عراق و گرنه به ملت ما که او نمی تواند صدمه ای بزند.و ملت عراق باید با تمام قوا کوشش کنند که این شخص فاسد را از بین ببرند.و این جمعیتی که دارند بر خلاف اسلام و مصالح اسلام عمل می کنند اونها را از بین ببرند. شما هم همان کاری را بکنید که ارتش ایران نسبت به شاه سابق کردند.همان طوری که اونها رها کردند او را و متصل شدند به ملت و سربازها فرار کردند از پادگانها و متصل شدند به ملت، شما هم سعی کنید که این جرثومه فساد را از بین ببرید.خدا شما را تایید می کند اگر چنانچه قیام کنید و این شخص را از بین ببرید و یکی را خودتان به جای او بگذارید.ما هم کمک شما هستیم تا این که یک نفر از خود شما و از ملت عراق این کشور را اداره کند.ملت عراق حتی یک روز هم با صدام حسین موافق نیست. ملت عراق با اسلام موافق است.»
در آن زمان و پنج ماه قبل از حمله صدام به ایران در سی ام فروردین سال ۱۳۵۹ روزنامه کیهان آتش بیار معرکه شد و تیتربزرگ عنوان اصلی آن روز این روزنامه بود:« امام ارتش عراق را به قیام دعوت کرد »
نتیجه این آتش افروزی چه شد؟ سپاه پاسداران که نماد سرکوبگری ملت است قدرت گرفت. رانت خواری و جوانه زدن مافیای اقتصادی عملی شد. آخوندها و آقازاده های راس هرم قدرت ثروت های بادآورده اندوختند. مردم هم به سیرکردن شکم های گرسنه و دلخوش شدن به اجناس یارانه ای سرگرم شدند.
در گزارشی که خبر آنلاین به نقل از صدای اقتصاد در دو سال قبل منتشر کرد، خسارت جنگ به ایران، ۱۰ برابر کل درآمدهای نفتی کشور در هشت ساله نبرد بود. خسارت هایی که هنوز هم برگرده اقتصاد ایران و مردم سنگینی می کند.
افزون براین مردم داغ از دست دادن عزیزانشان و جراحت های سنگین را هم با خود دارند.
به گزارش اف سی ان ان در طول هشت سال جنگ ایران و عراق ۲۳۳ هزار و ۵۹۱ ایرانی کشته شدند که ۱۵۵ هزار نفر آنها جوانان ۱۶ تا ۲۵ ساله ای بودند که هیچ تجربه ای از نبرد و رویارویی با دشمن نداشتند.
البته شمار بیش از ۵ هزار مفقود الاثر و خانواده های چشم به راه را هم نباید از نظر دور داشت. یادگارهای جنگ ایران و عراق هم جانبازانی هستند که با انواع نقص عضو و بیماری ها دست و پنجه نرم می کنند. آمار این مجروحین هم بیش از ۵۲۰ هزار نفر است. که خانواده هایشان پا به پای آنان درد می کشند و بار جنگ را بر دوش دارند.
البته بماند که عزاداری ها هنوز هم باقی است. هنوز هم چشم هایی به راه مفقودان جنگ مانده و خانواده هایی منتظرند تا نشانی از عزیزشان را بر چشم بگذارند و به خاک بسپارند.
در این میان شکی نیست که عواقب جنگ با عربستان به مراتب وحشتناک تر و زیان بارتر از جنگ با عراق خواهد بود.اما به نظر می رسد عده ای بی توجه به این عواقب چشم به راه درگیر کردن دوباره ایران در جنگ هستند.این افراد که به دنبال یافتن فرصتی برای استقرار حکومت نظامی و سرکوبگری تمام عیار مردمی در کشور هستند، به خوبی دریافته اند که تنها امیدشان برای بقا ایجاد آتشی دیگر است.بنابراین شاهدیم که صاحب منصبان قدرت در ایران از روی غرور و نادانی یا آگاهانه و عمدی نیت مجبور کردن عربستان به آغاز جنگ را دنبال می کنند.
قدرتمداران جمهوری اسلامی و در راس آنها خامنه ای از راه این جنگ به مقاصد دیگری هم خواهند رسید.دسترسی به بازارهای کلیدی از دست رفته در نتیجه تحریم ها و در کنترل گرفتن اداره امور در مکه و مدینه از اهداف دیگری است که از نظر مقامات رژیم با جنگ قابل دسترس خواهند بود.به ویژه آن که آنان با ادعای رهبریت امت مسلمان سالهاست رویای در اختیار گرفتن مکه و مدینه را در سر پرورانده و بارها به صراحت به آن اشاره کرده اند.یکی از اتفاق هایی که برای عملی کردن این رویا بهانه به دست خامنه ای داد، حادثه منا در سال ۹۴ بود.در این حادثه به دلیل بسته شدن یکی از گذرگاه های عبور مسلمانان بیش از هفت هزار نفر زیر دست و پای یکدیگر کشته و مجروح شدند.
خامنه ای یکسال بعد از این حادثه در جمع خانواده کشته شدگان با عبارت های مختلف آل سعود و لیاقت آنها را مورد اهانت قرار داد. او در بخشی از سخنانش گفت:« این حادثه ثابت کرد این شجره خبیثهی ملعونه لیاقت اداره امکان مقدس مسلمانان را ندارند.»
او آل سعود را بی شرم خواند و ادامه داد:« بی کفایتی سعودی ها و ناامنی تحمیل شده از سوی آنان بر حجاج خانه خدا، واقعیتی است که باید در جهان اسلام ترویج شود و جا بیفتد.چون یک جرم محسوب می شود.»
از سویی دیگر این احتمال را نمی توان نادیده گرفت که در صورت انهدام پالایشگاههای عربستان و کاهش توان صادراتی این کشور ایران می تواند سهم بیشتری از بازار نفت را بدست آورد.
شرایط حاکم بر بازار نفت در حال حاضر به گونه ای است که عربستان به عنوان بزرگترین صادر کننده نفت برای متعادل سازی بازار و طبق توافق اوپک میزان تولید و صادرات خود را در حد چشمگیری کاهش داده است. ایران هم که دردهه های اخیر و تحت تاثیر تحریم ها مشتریان خود را در بازار نفت از دست داده است، اینک در تلاش است سهمی از این بازار بدست آورد.در این میان عراق هم که سالها درگیر تامین هزینه جنگ بوده با ایران همراه شده است.
آمار کشتیرانی که از سوی بلومبرگ گردآوری شده است، نشان میدهد عراق در سپتامبر سال جاری میلادی روزانه ۹۸/۳ میلیون بشکه نفت صادر کرد که بالاترین میزان از دسامبر بود. صادرات نفت ایران هم به ۲۸/۲ میلیون بشکه در روز افزایش یافت که بالاترین میزان از فوریه بود، اما صادرات عربستان سعودی ۶۸/۶ میلیون بشکه در روز بود که دومین آمار پایین صادرات این کشور در سال جاری به شمار میرود.
در همین حال آمارها حکایت از آن دارند که ایران هنوز هم به سقف تولید مجازش در اوپک دست نیافته با آن که صادرات نفت به چین را افزایش بی سابقه ای داده است.
درصورتی که با پایان یافتن توافق کاهش تولید اوپک در ماه مارچ ، عربستان سعودی قادر خواهد بود تولید خود را افزایش دهد و احتمالا به رکورد تولید ژوئیه در سال ۲۰۱۶ یعنی رقمی معادل ۷/۱۰ میلیون بشکه در روز ، باز خواهد گشت. این ها گوشه ای از واقعیت هایی است که می تواند انگیزه جنگ طلبی احتمالی در سران جمهوری اسلامی را تقویت کند.
به این ترتیب بیراه نیست که امروز هم مردم نگران باشند چون بیم آن دارند که آخوندهای تندرو رژیم برای حفظ قدرت نظام، باری دیگر ایران را درگیر یک نبرد ناعادلانه کنند که در هر شرایطی بازنده آن ملت داغدار ایران خواهند بود.
از خداوند درخواست می کنیم رحم همیشگی خود را شامل حال ملت ایران و دیگر ملل منطقه کند تا این بحران را پشت سر بگذارند و آن قادر مطلق اجازه ندهد فرصت طلبان و جنگ افروزان به مقاصد شوم خود دست یابند.